«اگر میخواهید دروغ بگویید، شعور طرف مقابلتان را در نظر بگیرید».
(میشل فوکو، فیلسوف معاصر فرانسوی)
***
شمایی از مصاحبهٔ مطبوعاتی حسن روحانی که در ۲۲مهر ۹۸ برگزار شد، تصویر گویایی از چرخهٔ امورات یک نظام دیکتاتوری را نشان میدهد. اولین نتیجهگیری که در پایان این کنفرانس، عاید مخاطب ایرانی بیرون از حکومت میشود این است که در نظامهای دیکتاتوری فقط سرکوب و زندان و جنایت است که نظم و نظام دارد و دقیق انجام میشود؛ باقی امور که تعهد و وظیفهٔ دولت را نسبت به ملت و جامعه تعریف میکنند، از سامان و نظمی برخوردار نیستند که از قضا صرف همان سرکوب و زندان و جنایت میشوند.
روحانی پس از ۲۰ماه یک مصاحبهٔ مطبوعاتی یا نشست خبری با تعدادی از خبرنگاران خارجی و داخلی برگزار کرد. قوارهای را که روحانی نشان مخاطبانش داد ـ با این پیشفرض که همه کور و کرند ـ مدینهای فاضله و نگین انگشتریِ خاورمیانه بود! یک جمهوری اسلامیِ موفق در سیاست خارجی، بدون فقر و گرانی و بیکاری و ناهنجاریها و چالشهای اجتماعی در سیاست داخلی، مشتی خرابکار در «غائله»ی دی ۹۶ که چوب لای چرخ پیشرفت جمهوری اسلامی گذاشتند که باعث تحریم از جانب بیگانگان شد!
بهجاست یادآوری شود که اگر میشل فوکو، فیلسوف معاصر فرانسوی، در کنفرانس خبری حسن روحانی حضور داشت، نخست ضرورت اولیهٔ نشست و مصاحبهٔ مطبوعاتی را به روحانی گوشزد میکرد: «اگر میخواهید دروغ بگویید، شعور طرف مقابلتان را در نظر بگیرید».
برای این کنفرانس، آخرسر شمایلی که مطبوعات حکومتی در ۲۳مهر ۹۸ از این کنفرانس ارائه میکنند، چنین تصویرهایی است:
ـ نه سؤالات چنگی به دل میزد نه جوابهای روحانی.(رسالت)
ـ اظهارات رئیسجمهور بعد از ۲۰ماه از آخرین نشست خبری، خیلی تفاوتی با نشستهای قبلی نداشت.(آفتاب یزد)
ـ این مصاحبههای تشریفاتی که خبرنگاران تعیین میشوند و سؤالات مشخص دارند، خیلی افکار عمومی را در این شرایط اقناع نمیکند، چون مردم تمام دغدغهشان آن چیزی است که به عینه در سیاست و بر سر سفرهشان در حوزه اقتصاد میبینند.(آفتاب یزد)
ـ اگر درباره حقوق شهروندی و مسئولیت رئیسجمهور درباره احقاق این حقوق سؤال نمیشد، حسن روحانی برنامه یا ارادهای برای ورود به این مسأله نداشت و ترجیح داد عمل نکردن به وعدههایش در اینباره همچنان مسکوت بماند.(جهان صنعت)
ـ روحانی دیروز سخنی که برایش مسوولیتآور باشد نگفت.(جهان صنعت)
ـ اگر در یک گزاره خواسته باشیم رویکرد ایشان(روحانی) را جمعبندی نماییم، آن گزاره عبارت است از عدم تلاش برای پاسخگویی. دیروز در نشست خبری یا مصاحبه مطبوعاتی، مجدداً همین رویه ۳سال گذشته را در پیش گرفتند.(آرمان)
ـ آقای روحانی در خصوص مسائلی که برای چند میلیون رأیدهنده به ایشان اهمیت دارد، کمتر صحبت میکند.(آرمان)
ـ بیاطلاعی عمدی آقای رئیسجمهور... مقصر کردن دیگران تکنیکی است که همیشه در ایران مورد استفاده مقامات و مدیران قرار میگیرد.(جهان صنعت)
اینها شمهای از بازتاب خودیهای نظام است که تازه دستچین شدهاند و جرأت هم نمیکنند تا انتهای واقعیت را بروند و تصویر و توصیف کنند. اما مجموع همهٔ اینها یک تصویر واضح را عیان میکنند: شارلاتانیسم آخوندی در بیتعهدی نسبت به مسئولیت سیاسی و اجتماعی و غیرپاسخگو بودن نسبت به مسائل مبتلابه یک جامعهٔ بحرانزده و درگیر مرگ و زندگی برای تأمین معیشت و تلاش مداوم برای نگهداری کرامت انسانیاش.
آنقدر اوضاع از منظر سیاسی و اجتماعی افتضاح شده است و بازتاب طنزگونه در فضای مجازی و رسانههای غیرحکومتی پیدا کرده است که خودیهای نظام بهاجبار حرفهایی را که نتوانستهاند در مصاحبهٔ مطبوعاتیِ کنترلشده توسط دفتر رئیسجمهور بگویند، برای سوپاپ اطمینان نظام و مقابله با فشار اجتماعی هم شده، نمونههایی را به روحانی یادآوری میکنند:
«از نظر آقای روحانی نه مشکل و مسألهای در سیاست خارجی ایران وجود دارد، نه ایران با کشورهای همسایهاش در اختلاف و تنش بهسر میبرد، نه سایهٔ درگیری در اطراف کشور وجود دارد، نه تحریمها که معلول دشمنی با غرب هستند، اقتصاد ایران را با دشواری مواجه کرده است، نه صفهای طولانی در برابر سفارتخانههای کشورهای غربی از سوی ایرانیان تحصیلکرده و نسلهای بعد از انقلاب تشکیل شده، نه شکاف طبقاتی رو به افزایش است، نه فساد هر روز ابعاد تازهای پیدا میکند، نه خبرنگاران، نویسندگان، فعالان صنوف معلمان یا کارگران و یا بانوانی که در جهت تحقق حقوق مدنیشان مبارزه میکنند، مشکل دارند، نه مشکل محیطزیست داریم، نه اینکه دپوی زبالهها در شمال کشور دارد آن منطقه را ویران میکند و نه هیچ مشکل و مسألهٔ دیگر».(روزنامه آرمان ۲۳مهر ۹۸)
این تصویرها گوشهای از همان مدینهٔ فاضلهای است که روحانی در مصاحبهٔ مطبوعاتیاش از جمهوری اسلامی بهمثابه نگین انگشتری خاورمیانه ارائه داد که دنیا باید برای سعادت اخرویاش الگو بگیرد!
برای مردم ایران این چیزها از دیکتاتور ـ آن هم از سنخ توتالیتاریسم مذهبی، جنسیتی و فقاهتی ـ هیچ جای تعجبی ندارد. مدینهٔ فاضلهٔ ترسیم شده از جانب روحانی هم همان شارلاتانیسم موروثی از خمینی تا خامنهای است که مردم ایران تمامیتش را در همان «غائله»ی دی ۹۶ تعیینتکلیف کرده و جز واژگونی رأس و جناحینش رأی و آرزویی ندارند.