چنانکه انتظار میرفت قیام آتشینی که در ۲۵آبان آغاز شد، بار دیگر در مرکز تهران شعله کشید. اما این بار جرقه را فاجعهٔ انهدام هواپیمای مسافربری اوکراینی بر فراز تهران و کشتار ۱۷۶مسافر بیگناه آن زد.
روز شنبه مردم و دانشجویان در مرکز تهران در دانشگاه امیرکبیر و سپس در سایر دانشگاهها، خشم و اعتراض خود را علیه نظامی که «این همه سال جنایت» برای مردم ایران بهبار آورده، فریاد کردند. آتشی که بهسرعت در چند شهر و دانشگاه کشور، همچون اصفهان، شیراز، بابل، لاهیجان، همدان و مشهد نیز گسترش یافت.
دانشجویان پیشتاز قیام
دانشجویان در همه جا از همان نخست یکپارچه بر کانون مسألهٔ اصلی میهن ما، دیکتاتوری سیاه ولایت فقیه، تمرکز داشتند. آنها شعار میدادند: «مرگ بر دیکتاتور» و «فرمانده کل قوا، استعفا استعفا». شعار محوری قیام آبان نیز مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنهای بود.
آنچه که ادامه و استمرار قیام آبان را تردیدناپذیر میکرد این بود که همهٔ عوامل و انگیزههای قیام آبان بسا قویتر و ضروریتر در کار است. افزون بر آن نشان داد خون عظیمی که از پیکر ملت ما در قیام آبان بهدست دیکتاتور خونریز ارتجاع جاری شد، ادامه و استمرار این قیام را تضمین کرده است. این واقعیت بهروشنی در قیام ۲۱دی نمایان شد. بهویژه آنجا که مردم و دانشجویان فریاد میزدند: «کشتهٔ آبان ما، ۱۵۰۰نفر».
آری اینبار قیامکنندگان خونخواه شهیدان قیام آبان نیز هستند. همچنانکه خونخواه جانباختگان سانحهٔ دلخراش انهدام هواپیمای مسافربری اوکراینی هستند. همچنانکه خونخواه همهٔ شهیدان راه آزادی که از دههٔ ۶۰ بهدست دژخیمان ولایت فقیه در خاک این میهن جاری شده، هستند.
به این ترتیب جنبش ضددیکتاتوری مردم ایران که از ۳۰خرداد سال ۱۳۶۰ آغاز شده و از فرازهایی همچون قتلعام ۶۷، قیام ۷۸، قیام ۸۸، قیام دیماه ۹۶ و قیام آبان ۹۸ عبور کرده، همچون بهمنی سهمگین پیوسته عظیمتر و فراگیرتر شده، بر سر ولایت سیاه آخوندی آوار گردیده است.
ویژگیهای عمدهٔ قیام دیماه ۹۸
ویژگیهای عمدهٔ قیام ۲۱دی بهخوبی در شعارهای آن منعکس است.
- علاوه بر تمرکز شعارها بر دیکتاتوری و شخص ولیفقیه جنایتکار، بر بازوی اصلی سرکوب و صدور تروریسم نظام ولایت، یعنی سپاه پاسداران نیز متمرکز بود. دانشجویان فریاد میزدند: «سپاهی حیا کن، مملکتو رها کن» و «سپاه جنایت میکند رهبر حمایت میکند» و...
خلیفهٔ ارتجاع با همدستی برخی محافل استعماری و لابیهای خود بسیار تلاش کرده بود تا با دجالگری و با ترفندهای تبلیغاتی، از نمد هلاکت پاسدار قاسم سلیمانی کلاهی برای خود و سپاه جهل و جنایت دست و پا کند. اما مردم و دانشجویان همهٔ این نقشههای خامنهای را نقش بر آب کردند. بهویژه با به آتش کشیدن تصویر منحوس قاسم سلیمانی نشان دادند که این دژخیم خونآشام تا کجا مورد تنفر است.
- شعارها همچنین بر ویژگی اصلی این رژیم که دجالگری و فریبکاری است، اشاره داشت. مانند: «مرگ بر دروغگو»، «به من نگو فتنهگر، فتنه تویی ستمگر». واقعیت این است که دروغ و دجالگری عضو جداییناپذیر این رژیم و سرشت تغییرناپذیر آن است. خمینی از روز نخست بنای نظامش را با دروغ و بهتان علیه نیروی اصلی ضدرژیم، مجاهدین و مقاومت ایران، گذاشت و در حالیکه خودش و نظام پلیدش تجسم نفاق و دروغ بود. پاکبازترین فرزندان این میهن را منافق نامید و با همین دجالیت و با سلاح تکفیر، نسلی از بهترین فرزندان مردم ایران را به قربانگاه برد. اما بهقول معروف «چراغ دروغ بیفروغ است». اکنون وجدان بیدار مردم ایران است که از حنجرهٔ جوانان شورشی خطاب به خلیفهٔ ارتجاع و دم و دنبالچههایش خروش برمیدارد: «دروغگو دروغگو! مرگ بر دروغگو».
- ویژگی دیگر شعارهای قیام ۲۱دی بر سرشت دموکراتیک جنبش آزادیخواهانهٔ مردم ایران تاکید دارد. خامنهای و دستگاه تبلیغاتی او بهجد میکوشیدند چهرهٔ قیام آبان و قیامکنندگان را با نسبت دادن آن به دیکتاتوری مدفون سلطنتی مخدوش کنند. همچنانکه از خود خامنهای تا سایر ایادی و سردمداران رژیم هرگاه ناچار میشدند به مجاهدین اشاره کنند در کنار آن، از سلطنتطلبان و خاندان منحوس پهلوی نام میبردند. اما دانشجویان و مردم آگاه در شعارهای خود مرزبندی این قیام را با هر نوع دیکتاتوری، چه از جنس شاهی و چه شیخی با شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر» نشان دادند. علاوه بر این برخی شعارها نیز وام گرفته از شعارهای قیام ضدسلطنتی بود. همچون: «خاک وطن را، ویرانه کردی، کشتی جوانان وطن... مرگ بر تو»!
فصل مشترک این ویژگیها ارادهٔ تردیدناپذیر مردم ایران برای به زیر کشیدن فاشیسم دینی سراسر مکر و فریب آخوندی است. اکنون همهٔ علائم از درون و بیرون رژیم یک واقعیت را بیان میکند. همان که مسعود رجوی، رهبر مقاومت، در ارتباط با قیام ۲۱دی گفت: «وقت درهمکوبیدن رژیم ضدبشری است».