همانطور که در مقاله «اعتراضهای مردمی و بحرانهای گریبانگیر رژیم در آذرماه» نوشته بودیم، «در حال حاضر تحولات اجتماعی آنچنان شتابان است که مردم ایران بهطور روزانه گامهای بلندی در رویارویی با رژیم برمیدارند، و هر روز حرکت اعتراضی نو و ابتکارعمل نو علیه آن شکل میگیرد، و شعارهایی هم در آنها مطرح میشود جدید است. به گونهیی که هم این اعتراضها و هم شعارهای آن، با هفتهها و ماههای قبل متفاوت هستند.»
یکی از شعارهای اقشار مختلف اجتماعی در آذر ماه، شعارهای مرگ بر روحانی بود، این شعار این پیام را دارد که پروژه موسوم به اصلاحات به شکست انجامیده، و از این امامزاده نظام آخوندی نه برای نظام و نه مردم آبی گرم نشده است. زیرا هم نظام و هم رئیسجمهور مفلوک آن در شعارهای مردم در این ماه سکه یک پول شدند.
همچنین در آن مقاله آمده بود که بهرغم سانسور اخبار اعتراضات، در آذرماه امسال تعداد حرکتهای اعتراضی بیش از 400حرکت بوده که ۱۸۲مورد آن از سوی اقشار مختلف مردم، ۱۲۳مورد کارگران، ۵۲مورد دانشجویان، 19مورد معلمان و ۲۴مورد مربوط زندانیان سیاسی بوده است. این در حالی است که رژیم با نیروهای سرکوبگر خود درصدد بود که نگذارد هیچ اعتراضی شکل بگیرد یا اگر شکل گرفت به درگیری و رویارویی مردم با نظام منجر نشود. البته عدد واقعی بیش از 10برابر این رقم است و همانگونه که خبرگزاری حکومتی ایلنا در روز 30آبان بهنقل از رحمانی فضلی وزیر کشور رژیم به آن اذعان کرد، گاه در برخی روزها 150تجمع اعتراضی در ایران اسیر وجود داشته است.
در آن مقاله نتیجه گرفته بودیم که وضعیت انفجاری جامعه آنچنان است که هر حرکت اعتراضی میتواند به سرعت به تظاهرات گسترده تبدیل شود. با توجه به این موضوع در قدم های بعدی نیز حرکتهای اعتراضی باز هم بیشتری خواهد بود و کانونهای شورشی بیشتری علیه رژیم شکل خواهد گرفت.
حال درست یک روز پس از سالگرد قیام 88تجمع و تظاهرات مردم و غارتشدگان در اعتراض به گرانی در مقابل شهرداری مشهد با شرکت هزاران تن بهوقوع پیوست؛ این تجمع و تظاهرات در شرایطی بود که رژیم بهصورتی افسارگسیخته وحشت خود را از قیام 88به نمایش گذاشته و به تخطئه آن در رسانههای خود اقدام کرده بود.
در تظاهرات مشهد، مردم با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر روحانی»، «اسلامو پله کردند مردمو ذله کردند» نارضایتی و انفجار عمومی از سران رژیم را به نمایش گذاشتند. در این تظاهرات نیروی سرکوبگر انتظامی با تیراندازی هوایی، شلیک گاز اشکآور و آوردن چند ماشین آبپاش سعی کرد تظاهرات را در هم بشکند و از گسترش آن جلوگیری نماید اما با مقاومت و شعار «نترسید! نترسید! ما همه به هم هستیم» از سوی مردم به جانآمده مواجه شد؛ شعاری که فضا و خاطرهٴ قیام ۸۸را تداعی میکرد.
باید خاطرنشان کرد که در همین روز (پنجشنبه 7دی 96) تظاهرات مشابهی نیز با همان شعار «نترسید!» در نیشابور شکل گرفت. مردم کاشمر همزمان با هموطنان مشهدی و نیشابوری خود با شعار «غیرت هر ایرانی ـ مرگ بر گرانی» به خیابان آمدند. چاهبهار نیز در اعتراض به گرانی و بیکاری به آنان پیوست. تجمع دامداران شیرازی نیز مقابل ادارهٴ کشاورزی استان فارس و اعتراض کامیونداران زنجانی به عدم افزایش 15درصدی کرایهها در همین روز پیام مشخصی دارد.
پیام این سلسله اعتراضات و تظاهرات؛ آن هم درست در سالگرد قیام 88چیست؟
پیام در یک جمله این است: کارد به استخوان مردم رسیده و خیزش اجتماعی را سر خاموشی نیست. قیام 88 «نه مرده و نه خاکستر شده» بلکه شعلهور و ملتهب، گداخته و سوزان، در زیر پوست اختناق، زنده است، ادامه دارد و دارد طرح رویارویی بزرگ مردم با نظام جهنمی و رو به سقوط ولایت فقیه را با گامهای شتابان رقم میزند.
یکی از شعارهای اقشار مختلف اجتماعی در آذر ماه، شعارهای مرگ بر روحانی بود، این شعار این پیام را دارد که پروژه موسوم به اصلاحات به شکست انجامیده، و از این امامزاده نظام آخوندی نه برای نظام و نه مردم آبی گرم نشده است. زیرا هم نظام و هم رئیسجمهور مفلوک آن در شعارهای مردم در این ماه سکه یک پول شدند.
همچنین در آن مقاله آمده بود که بهرغم سانسور اخبار اعتراضات، در آذرماه امسال تعداد حرکتهای اعتراضی بیش از 400حرکت بوده که ۱۸۲مورد آن از سوی اقشار مختلف مردم، ۱۲۳مورد کارگران، ۵۲مورد دانشجویان، 19مورد معلمان و ۲۴مورد مربوط زندانیان سیاسی بوده است. این در حالی است که رژیم با نیروهای سرکوبگر خود درصدد بود که نگذارد هیچ اعتراضی شکل بگیرد یا اگر شکل گرفت به درگیری و رویارویی مردم با نظام منجر نشود. البته عدد واقعی بیش از 10برابر این رقم است و همانگونه که خبرگزاری حکومتی ایلنا در روز 30آبان بهنقل از رحمانی فضلی وزیر کشور رژیم به آن اذعان کرد، گاه در برخی روزها 150تجمع اعتراضی در ایران اسیر وجود داشته است.
در آن مقاله نتیجه گرفته بودیم که وضعیت انفجاری جامعه آنچنان است که هر حرکت اعتراضی میتواند به سرعت به تظاهرات گسترده تبدیل شود. با توجه به این موضوع در قدم های بعدی نیز حرکتهای اعتراضی باز هم بیشتری خواهد بود و کانونهای شورشی بیشتری علیه رژیم شکل خواهد گرفت.
حال درست یک روز پس از سالگرد قیام 88تجمع و تظاهرات مردم و غارتشدگان در اعتراض به گرانی در مقابل شهرداری مشهد با شرکت هزاران تن بهوقوع پیوست؛ این تجمع و تظاهرات در شرایطی بود که رژیم بهصورتی افسارگسیخته وحشت خود را از قیام 88به نمایش گذاشته و به تخطئه آن در رسانههای خود اقدام کرده بود.
در تظاهرات مشهد، مردم با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر روحانی»، «اسلامو پله کردند مردمو ذله کردند» نارضایتی و انفجار عمومی از سران رژیم را به نمایش گذاشتند. در این تظاهرات نیروی سرکوبگر انتظامی با تیراندازی هوایی، شلیک گاز اشکآور و آوردن چند ماشین آبپاش سعی کرد تظاهرات را در هم بشکند و از گسترش آن جلوگیری نماید اما با مقاومت و شعار «نترسید! نترسید! ما همه به هم هستیم» از سوی مردم به جانآمده مواجه شد؛ شعاری که فضا و خاطرهٴ قیام ۸۸را تداعی میکرد.
باید خاطرنشان کرد که در همین روز (پنجشنبه 7دی 96) تظاهرات مشابهی نیز با همان شعار «نترسید!» در نیشابور شکل گرفت. مردم کاشمر همزمان با هموطنان مشهدی و نیشابوری خود با شعار «غیرت هر ایرانی ـ مرگ بر گرانی» به خیابان آمدند. چاهبهار نیز در اعتراض به گرانی و بیکاری به آنان پیوست. تجمع دامداران شیرازی نیز مقابل ادارهٴ کشاورزی استان فارس و اعتراض کامیونداران زنجانی به عدم افزایش 15درصدی کرایهها در همین روز پیام مشخصی دارد.
پیام این سلسله اعتراضات و تظاهرات؛ آن هم درست در سالگرد قیام 88چیست؟
پیام در یک جمله این است: کارد به استخوان مردم رسیده و خیزش اجتماعی را سر خاموشی نیست. قیام 88 «نه مرده و نه خاکستر شده» بلکه شعلهور و ملتهب، گداخته و سوزان، در زیر پوست اختناق، زنده است، ادامه دارد و دارد طرح رویارویی بزرگ مردم با نظام جهنمی و رو به سقوط ولایت فقیه را با گامهای شتابان رقم میزند.