هماکنون در خانهخانهٔ مردمان و نسلهای جوانی که ۱۰۵روز در مبارزه و نبرد بیامان با تمامیت نظام ولایت فقیه بودهاند، چه میگذرد؟ هماکنون گفتمان بین این مردمان و نسلهای شورشگر چیست؟
هماکنون در میان زنان فاتح خیابانهای ایران و شوریده بر کرباس مندرس سیاست و ایدئولوژی زنستیز حاکمیت آخوندی، چه میگذرد؟ هماکنون چه گفتمانی میان این زنان رواج یافته است؟
هماکنون از پس ۱۰۵روز قیام و نبرد و مبارزه، موضوع گفتمان زنان و مردان و نسلهای پیشبرندهٔ این قیام، دگرگونیِ ارزشهاست. اکنون ارزشهای انسانی و مبارزاتی با سرنوشت ایرانزمین پیوند خورده است. موضوع سرنوشت ایرانزمین در این ۱۰۵روز چیزی جز آزادی و برابری نبوده است. پیوند مردمان و زنان و نسلهایی که این ۱۰۵روز قیام را محقق کردند، با تعیینتکلیف سرنوشت ایرانزمین، ناگسستنی شده است.
در تاریخ معاصر این مملکت هرگز موضوع روز زنان ایران، این میزان اثرگذاری بر سرنوشت کشور نداشته است. به همین دلیل هم موضوع تفکر زنان و گفتمان صنفی، سیاسی و اجتماعیشان هرگز از این میزان پیوند با یک قیام سراسری و چشماندازهای آن برخوردار نبوده است.
بنابراین موضوع روزمرهٔ تفکر و مسؤلیتپذیری و گفتمان در میان اکثریت جامعهٔ ایران متفاوت شده و با تعیین سرنوشت ایران و نجات آن از اشغالگران ولایی، پیوند خورده است. چنین مختصاتی مدارها بالاتر از مختصات این جامعه در قبل از ۲۵شهریور ۱۴۰۱ شده است. کیفیت این مختصات بازگشتناپذیر، کابوس بالفعل و روزمرهٔ اتاق فکر نظام ملایان شده است.
در ۱۰۵روز گذشته مرحلهٔ سرنگونیخواهی جامعهٔ ایران طی شد و به اوج آگاهیرسانی داخلی و بینالمللی رسید. ایرانیان خارج کشور پس از سالیان طولانی، گردهماییهای دهها هزار نفره تشکیل دادند و صدای قیام برای سرنگونی و پیام رسای ایرانزمین را برای عبور از تمامیت جمهوری اسلامی، به اصلیترین طرفحسابهای رژیم آخوندی رساندند.
در صدو پنجمین روز قیام، هنوز یادوارههای شهیدان سرفراز آزادی کانون شورانگیزیها، همبستگی و فراخوانها به تداوم قیام هستند. روز ۸دی در شهر سمیرم، هزاران شرکتکننده در مراسم چهلم علی عباسی فریاد برآوردند: از سمیرم تا کردستان ـ جانم فدای ایران / میکشم میکشم ـ آنکه برادرم کشت / مرگ بر خامنهای.
در همین روز در مرودشت در چهلم گل سرخ آزادی آرمان عمادی، حاضران بانگ پیوند با شهیدان و خشم علیه قاتلان و جلادان سر دادند: قسم به خون آرمان ـ ایستادهایم تا پایان / مرگ بر سپاهی و بسیجی.
در شهر ایذه در یادوارهٔ چهلم میلاد سعیدیان، رضا شریعتی و سپهر مقصودی، جمعیت ترانهٔ «مرجنگه» خواند و شعار خامنهای قاتله ـ حکومتش باطله را طنین داد.
در تهران در یادوارهٔ چهلم شهید سرفراز آزادی حمیدرضا روحی، طنین خشمگینانهٔ جمعیت انبوه، پیام به دیکتاتور ولایی را تکرار و تکرار کرد: هر یه نفر کشته شه ـ هزار نفر پشتشه.
بدینسان در صدو پنجمین روز قیام، خشم و خروش علیه اشغالگران ایران شعلهور شد. این شعله روزبهروز و کوی به کوی تکثیر خواهد شد و پایدار و مستمر خواهد ماند.
در بیرون حاکمیت، پیشرفت قیام و تغییر کیفیت موقعیت جامعه ایران در نبرد با دیکتاتوری آخوندی، بهطور قانونمند به جانب بلوغ قیام به معرفی آلترناتیو خواهد انجامید. دستگاه تبلیغاتی و وزارت اطلاعات در هیأت اتاق فکر نظام، دنبال مخدوش کردن این وجه مهم از بلوغ قیام هستند. از این رو هوشیاری جبههٔ قیام و مردم برای مقابله با ترفندها و تاکتیکها و سوگیریهای تبلیغاتی از طریق برخی تلویزیونهای فارسیزبان، تضمین مشوش و مخدوش نشدن روند اصولی قیام است. واقعیت این است که رسیدن قیام به مرحلهٔ تحقق «شرط ذهنی»، ناقوس تحقق هر چه سریعتر سرنگونی نظام ولایت فقیه خواهد بود.
خیز مرحلهٔ دوم قیام، مستحکمتر شدن جبههٔ مردم و اتحاد گستردهتر اجتماعی را با خود خواهد داشت. این استحکام و اتحاد بهطور قانونمند به جانب آلترناتیو سیر خواهد نمود. رقم خوردن چنین کیفیتی، تثبیت مرحلهٔ دوم قیام و تکیهگاه و سکوی پرش به جانب انقلاب بزرگ اجتماعی و تحقق سرنگونی محتوم جمهوری اسلامی خواهد بود.