تعمیق شکافها در سرتا پای حاکمیت آخوندی
روحانی به بهانهٔ ماه رمضان چند نشست و مهمانی برگزار کرد تا در آنها حرفهای خود را بیان کند که عبارت بود از آه و فغان از سختی شرایط و درخواست از باندهای رقیب برای خودداری از حمله به او و دولتش.
او در این شرایط سخت تقصیر را از گردن خودش برداشت و پای خامنهای را به میان کشید.
اما همین اقدام آخوند حسن روحانی موجب شروع یک سلسله دعوای جدید در این شرایط فوقالعاده بحرانی شد.
دولت بیاختیار!
روحانی ۲۰ اردیهشت در دیدار با تعدادی از مهرهها و عناصر باندهای مختلف رژیم، تحت عنوان «فعالان سیاسی» از سختی شرایط موجود آه و نالهٔ بسیار کرد و گفت: « در زمان جنگ مشکل بانک، فروش نفت و واردات و صادرات نداشتیم و تنها تحریم ما، تحریم خرید سلاح بود».
روحانی بهعلت اصلی این سختتر شدن شرایط که همانا رویگردانی و نفرت مردم از رژیم است، اذعان کرد و افزود: « در جنگ تحمیلی تقریباً مردم اتفاقنظر داشتند که دولت مقصر مشکلات نیست... و برای حل مشکلات کمک میکردند».
روحانی در قسمت دیگری از اظهارات خود، شکوه و شکایت کرد که در نظام ولایت فقیه اختیار و قدرتی ندارد و در این رابطه گفت: « مشکل اصلی این است که شما همه انتظارات را از دولت دارید ولی باید ببینید دولت چقدر اختیار دارد، دولت نه در سیاست خارجه اختیار دارد، نه میداند کجا باید مذاکره کند و مذاکره نکند، کجا ملاقات کند و کجا ملاقات نکند و نه اختیار فرهنگ و صدا و سیما در دست دولت است. همچنین مساجد و تریبونهای نماز جمعه و مشکل فضای مجازی هم در اختیار دولت نیست لذا چیزی از دولت میخواهید که اختیاری ندارد و اختیارات باید با امکانات متناسب باشد».
دولت رها است!
اما این جلسه برخلاف آنچه روحانی انتظار داشت به جای آن که به اتحاد و همگرایی منجر شود، بهگفته حسین مظفر از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام که در آن جلسه حضور داشتند با دلخوری، تمام شد، چرا که ۳۰نفر برای پاسخگویی به روحانی وقت گرفته بودند، اما فقط ۱۴ نفر توانستند صحبت کنند و جلسه بیش از سه ربع طول نکشید.
خود مظفر بهعنوان کسی که در آن جلسه توانسته صحبت بکند، به اظهارات خود اشاره کرد و گفت: « مشکل مردم این است که دولت رهاست و مردم احساس میکنند هر کسی هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد».
وی همچنین افزود که به روحانی در مورد هر گونه تصمیم تنشزا مانند افزایش قیمت بنزین هشدار داده است؛ چون اگر بنزین گران شود قیمتهای دیگر قابل کنترل نخواهد بود و آثار این گرانی در بخشهای دیگر ۱۰ برابر خود را نشان میدهد و نارضایتی را نیز ۱۰ برابر میکند.(خبرگزاری فارس ۲۲ اردیبهشت ۹۸)
شرایط سخت و سنگین
روحانی در مهمانی دیگری که یکشنبه شب در دیدار با عدهای از کارگزاران رژیم که با عنوان «اعضای خانواده دولت معرفی شدهاند، با اذعان به روحیه باختگی اعضای دولتش گفت: «خانواده اعضای دولت باید روحیه مضاعف به مسئولان دولتی بدهند تا بتوانند بار شرایط سخت و سنگین وظایف خود را با قوت به دوش بکشند».
روحانی در ادامه با آه و ناله از سختی شرایط گف: « کار ما سختتر از هر زمان دیگر است و سالهای ۹۷ و ۹۸ جزء سختترین سالها طی ۴۰ سال گذشته بوده است».
رئیسجمهور نظام سپس بهطور سؤال برانگیزی به توطئهٔ داخلی و خارجی اشاره کرد و گفت: « هیچ توطئه داخلی و خارجی نمیتواند عزم و روحیه مسئولان دولت را برای خدمت رسانی به مردم بشکند».(سایت خبرآنلاین ۲۲ اردیبهشت ۹۸ )
به نظر میرسد اشارهٔ علیرضا رحیمی از اعضای هیأت رئیسهٔ مجلس ارتجاع مبنی بر کودتای مدیریتی در راستای همین حرف روحانی باشد. رحیمی گفت: «در شرایطی که تخریب دولت و سیاهنمایی خدمات و دروغ بستن به موفقتهای ملی و منطقهای در دستور کار مخالفان قرار گرفته است تا حدی که زمزمه کودتای مدیریتی علیه دولت شنیده میشود».(سایت تابناک ۲۲ اردیبهشت ۹۸)
به این ترتیب در حالی که آمریکا آرایش جنگی خود را با اعزام ناوگانهای بیشتری به منطقه خلیجفارس تکمیل میکند، از جمله بهخاطر همین فشارها و جو وحشتی که رژیم را فرا گرفته، شکافها در سراپای رژیم روزبهروز عمیقتر و وخیمتر میشود.
تلاش مذبوحانه و فریبکارانه روحانی
در شرایطی که نظام در تله بحرانهای مختلف داخلی و خارجی بهخصوص به دام افتاده است، روحانی شیاد و باندش تلاش فریبکارانه و مذبوحانه دارند که خود را بیاختیار و در نتیجه بیتقصیر جلوه دهند و خامنهای و باند مقابل را عامل بحرانهای لاعلاج معرفی کنند.
اما واقعیت این است که هر دو باند رژیم سروته کرباس نظام ولایت فقیهاند و در سرکوب مردم، دزدی و چپاول و به زیر خط فقر بردن اکثریت مردم ایران دست در دست هم دارند
رژیم آخوندی در تمامیتش طی ۴۰سال گذشته در بهوجود آمدن وضعیت فعلی از جمله به زیر خط رفتن اکثریت ۹۶ درصدی مردم همدست وهمداستان بودهاند. این آمار در سال ۹۵ در جریان خیمه شب بازی ریاستجمهوری رژیم، توسط محمد باقر قالیباف شهردار سابق تهران و کاندیدای ریاست جمهور رژیم اعلام شد.
اکنون که قطعیت آثار شکست و سرنگونی نظام بارز شده است، هر باند تلاش مذبوحانه میکند خودش را طرفدار مردم وانمود کرده و باند مقابل را مسبب مصیبتهایی که این حاکمیت بر مردم وارد کرده قلمداد کند.
پایان ماجرای تمامیت رژیم
اما مردم ایران ازمدتها پیش دست هر دو باند را خواندهاند، آنچنانکه در شعارهای قیام دیماه ۹۶ و مرداد ۹۷ با شعار«اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمامه ماجرا» حکم به سرنگونی نظام ولایت فقیه و تمامی باندهای درونی آن دادند.
در وحشت از چنین سرنوشتی است که اکنون آخوند روحانی فریبکارانه و مذبوحانه میکوشد خود و دولتش را بیاختیار و بیتقصیر نشان بدهد.
اما تا آنجا که به مردم ایران بر میگردد به این بازیها فریبکاریها و شیادیها پوزخند میزنند و از سرنگونی تام و تمام این حاکمیت کوتاه نمیآیند تا روزی که بساط حکومت آخوندها از ایران برچیده شود.