خیزشهای اجتماعی و نفرت فزاینده مردم بهویژه نفرت مردمی که روزانه در شهرهای کشور علیه رژیم تجمع و تظاهرات میکنند، سران سپاه، رئیس قوه قضاییه و مهرههایی از رژیم را به وحشت انداخته است.
در واقع آنچه پاسدار محمدعلی جعفری سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی را به وحشت انداخته، احساس تهدید اوج گیرندهٴ سرنگونی از داخل کشور است. او با ابراز نگرانی تهدیدات اصلی داخلی نظام فاسد ولایتفقیه را چنین ردیف میکند: ” امروز تهدید اصلی، تهدیدات نرم فرهنگی و سیاسی و اجتماعی است که اگر به آنها پاسخ داده نشود میتواند برای انقلاب مشکلات جدی بهوجود آورد. (خبرگزاری فارس 23آذر 96)
قبل از او محمدرضا یزدی فرمانده سپاه پاسداران ضدمحمد رسولالله در تهران اعلام کرده بود که گشتهای سرکوب سپاه به بهانه جلو گیری از وقوع ”زلزلههای اجتماعی“ تشکیل شدهاند. در واقع در وحشت از این زلزلههای اجتماعی و تهدید سرنگونی است که سپاه پاسداران ضدخلقی در تهران درصدد ایجاد ”گشتهای ویژه“ در تهران برآمده است. زیرا نیروی انتظامی، بسیج سپاه پاسداران ضدخلقی و سایر گشتهای رنگارنگ رژیم در سرکوب مردم و اعتراضات اوج گیرندهٴ اجتماعی دچار عجز و شکست شده بودند.
پاسدار محمدرضا یزدی چند روز پیش گفت: گشتهای ویژه تشکیل میشود تا ”تفکر و نگاه بسیجی در بین مردم حاکم شود “، و ”در صورت حاکم شدن تفکر بسیجی دشمنان از نفوذ در کشور ناامید خواهند شد و ما باید تلاش کنیم نگاه و تفکر بسیجی در عرصههای مختلف حاکم شود و ما را به موفقیت برساند“. (خبرگزاری مهر 19آذر 96)
توجیه ابلهانه و بسیجی رنگ کن سپاه ضدخلقی برای راهانداختن گشتهای ویژه در تهران، بهاصطلاح مبارزه با اراذل و اوباش است، درصورتی که مأموریت این کار با نیروی انتظامی و متولی آن وزارت کشور رژیم است. آنچه که رژیم را به وحشت انداخته تا گشت ویژه سپاه راه بیندازد ”اراذل و اوباش“ نیست، بلکه اجتماعات چند هزار نفری در تهران و هراس از کانونهای شورشی در داخل کشور، و در نهایت هراس از خیزش و قیام مردمی است که در حال حاضر بود و نبود نظام را مورد تهدید قرار داده است. مشابه چنین اقدامی توسط سپاه در سال 60 بود که برای مقابله با تظاهرات مردمی و بویژه مقابله با سازمان مجاهدین خلق ایران، گشتیهای موسوم به ثارالله را راهاندازی کرد.
مشکلاتی که اعتراضات فزاینده اجتماعی برای نظام بهوجود آورده آنچنان پاسدار جعفری را وحشتزده کرده است که پیشبرد مقاصد رژیم و پیشبرد اهداف ارتجاع آخوندی را که از آن با عنوان ” انقلاب اسلامی“ نام میبرد، در داخل کشور با دشواری مواجه کرده است وی در این رابطه میگوید: ”موانع زیادی در داخل کشور بر سر این راه وجود دارد“. (خبرگزاری فارس 23آذر 96)
واضح است که بزرگترین ”مانع“ برای رژیم، نفرت مردم از رژیم و فرهنگ ارتجاعی او از یک طرف، و از طرف دیگر اعتراضات فزاینده مردمی است که نیروی انتظامی و سایر گشتهای رنگارنگ رژیم از سرکوب آن عاجز و توان سرکوب رژیم در این زمینه را بسیار کاهش یافته است، و اکنون سپاه ناگزیر شده است به میدان آمده و با تشکیل گشتهای ویژه بخت خود را در مصاف با مردم عاصی و کانونهای شورشی بیازماید.
نفرت و خشم مردمی و اعتراضات روزمره آنان است که آخوند صادق لاریجانی سردژخیم قوه قضاییه رژیم را نیز نگران ”براندازی نرم“ کرده و وحشت وی را برداشته است که ”دشمن مسلحتر“ به ”میدان“ آمده و از نیروهای رژیم و بسیجیهای وارفته رژیم تحت عنوان ”مردم“ میخواهد این دشمن مسلحتر را پس براند و ”باید تبلیغات دشمن و ساختارهای تاثیرگذار آنها را بشناسند“. زیرا ”خطرِ دشمنِ در کمین را باید همیشه مدّ نظر داشت“.(خبرگزاری ایلنا 15آبان 96)
سوال این است که ”ساختارهای تاثیرگذار“ در داخل کشور چیست و ”دشمن مسلح تر“ علیه نظام آخوندی کیست؟
واقعیت این است که ”ساختارهای تاثیرگذار“ در داخل ایران که آخوند صادق لاریجانی این چنین از آنها و تبلیغاتشان هراسان است، همان تشکلها و همان کانونهای شورشی و یگانهایی است که در پراتیکهای اجتماعیشان نظام و نیروی سرکوب آن را به هراس میاندازند آنچنان که آخوند لاریجانی به نیروهای رژیم توصیه میکند ساختارهای تاثیرگذار را بشناسند. وحشت از نیروی سرنگون کننده و برانداز نظام است که خواب را از دشمن ربوده و برای مقابله با تاثیرات آن در داخل کشور سرکرده سپاه ضدمحمد رسولالله را به فکر ایجاد گشت ویژه و آخوند لاریجانی را به فکر مقابله با ساختار تاثیرگذار آن انداخته است.
در واقع آنچه پاسدار محمدعلی جعفری سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی را به وحشت انداخته، احساس تهدید اوج گیرندهٴ سرنگونی از داخل کشور است. او با ابراز نگرانی تهدیدات اصلی داخلی نظام فاسد ولایتفقیه را چنین ردیف میکند: ” امروز تهدید اصلی، تهدیدات نرم فرهنگی و سیاسی و اجتماعی است که اگر به آنها پاسخ داده نشود میتواند برای انقلاب مشکلات جدی بهوجود آورد. (خبرگزاری فارس 23آذر 96)
قبل از او محمدرضا یزدی فرمانده سپاه پاسداران ضدمحمد رسولالله در تهران اعلام کرده بود که گشتهای سرکوب سپاه به بهانه جلو گیری از وقوع ”زلزلههای اجتماعی“ تشکیل شدهاند. در واقع در وحشت از این زلزلههای اجتماعی و تهدید سرنگونی است که سپاه پاسداران ضدخلقی در تهران درصدد ایجاد ”گشتهای ویژه“ در تهران برآمده است. زیرا نیروی انتظامی، بسیج سپاه پاسداران ضدخلقی و سایر گشتهای رنگارنگ رژیم در سرکوب مردم و اعتراضات اوج گیرندهٴ اجتماعی دچار عجز و شکست شده بودند.
پاسدار محمدرضا یزدی چند روز پیش گفت: گشتهای ویژه تشکیل میشود تا ”تفکر و نگاه بسیجی در بین مردم حاکم شود “، و ”در صورت حاکم شدن تفکر بسیجی دشمنان از نفوذ در کشور ناامید خواهند شد و ما باید تلاش کنیم نگاه و تفکر بسیجی در عرصههای مختلف حاکم شود و ما را به موفقیت برساند“. (خبرگزاری مهر 19آذر 96)
توجیه ابلهانه و بسیجی رنگ کن سپاه ضدخلقی برای راهانداختن گشتهای ویژه در تهران، بهاصطلاح مبارزه با اراذل و اوباش است، درصورتی که مأموریت این کار با نیروی انتظامی و متولی آن وزارت کشور رژیم است. آنچه که رژیم را به وحشت انداخته تا گشت ویژه سپاه راه بیندازد ”اراذل و اوباش“ نیست، بلکه اجتماعات چند هزار نفری در تهران و هراس از کانونهای شورشی در داخل کشور، و در نهایت هراس از خیزش و قیام مردمی است که در حال حاضر بود و نبود نظام را مورد تهدید قرار داده است. مشابه چنین اقدامی توسط سپاه در سال 60 بود که برای مقابله با تظاهرات مردمی و بویژه مقابله با سازمان مجاهدین خلق ایران، گشتیهای موسوم به ثارالله را راهاندازی کرد.
مشکلاتی که اعتراضات فزاینده اجتماعی برای نظام بهوجود آورده آنچنان پاسدار جعفری را وحشتزده کرده است که پیشبرد مقاصد رژیم و پیشبرد اهداف ارتجاع آخوندی را که از آن با عنوان ” انقلاب اسلامی“ نام میبرد، در داخل کشور با دشواری مواجه کرده است وی در این رابطه میگوید: ”موانع زیادی در داخل کشور بر سر این راه وجود دارد“. (خبرگزاری فارس 23آذر 96)
واضح است که بزرگترین ”مانع“ برای رژیم، نفرت مردم از رژیم و فرهنگ ارتجاعی او از یک طرف، و از طرف دیگر اعتراضات فزاینده مردمی است که نیروی انتظامی و سایر گشتهای رنگارنگ رژیم از سرکوب آن عاجز و توان سرکوب رژیم در این زمینه را بسیار کاهش یافته است، و اکنون سپاه ناگزیر شده است به میدان آمده و با تشکیل گشتهای ویژه بخت خود را در مصاف با مردم عاصی و کانونهای شورشی بیازماید.
نفرت و خشم مردمی و اعتراضات روزمره آنان است که آخوند صادق لاریجانی سردژخیم قوه قضاییه رژیم را نیز نگران ”براندازی نرم“ کرده و وحشت وی را برداشته است که ”دشمن مسلحتر“ به ”میدان“ آمده و از نیروهای رژیم و بسیجیهای وارفته رژیم تحت عنوان ”مردم“ میخواهد این دشمن مسلحتر را پس براند و ”باید تبلیغات دشمن و ساختارهای تاثیرگذار آنها را بشناسند“. زیرا ”خطرِ دشمنِ در کمین را باید همیشه مدّ نظر داشت“.(خبرگزاری ایلنا 15آبان 96)
سوال این است که ”ساختارهای تاثیرگذار“ در داخل کشور چیست و ”دشمن مسلح تر“ علیه نظام آخوندی کیست؟
واقعیت این است که ”ساختارهای تاثیرگذار“ در داخل ایران که آخوند صادق لاریجانی این چنین از آنها و تبلیغاتشان هراسان است، همان تشکلها و همان کانونهای شورشی و یگانهایی است که در پراتیکهای اجتماعیشان نظام و نیروی سرکوب آن را به هراس میاندازند آنچنان که آخوند لاریجانی به نیروهای رژیم توصیه میکند ساختارهای تاثیرگذار را بشناسند. وحشت از نیروی سرنگون کننده و برانداز نظام است که خواب را از دشمن ربوده و برای مقابله با تاثیرات آن در داخل کشور سرکرده سپاه ضدمحمد رسولالله را به فکر ایجاد گشت ویژه و آخوند لاریجانی را به فکر مقابله با ساختار تاثیرگذار آن انداخته است.