وضعیت اقتصادی مردم ایران خیلی نیاز به توضیح و تفسیر اقتصادی ندارد، حتی نیازی نیست با نرمها، هنجها، آمارها و نمودارها شرایط اقتصادی ایران را سنجید.
بهترین و البته دردناکترین سنجه، همان سفره و جیب مردم است که بهواقع خالی است، مردم ایران فشارهای اقتصادی را با گوشت و پوست و استخوان لمس میکنند.
اما در این میان برخی اخبار و بررسی آن نشان میدهد که رژیم چگونه جیب و سفره مردم را غارت میکند.
پاسدار احمد وحیدی وزیر کشور رژیم روز ۲۳خرداد در جلسهیی تحت عنوان «همایش فرماندهان ناجا» فاش کرد که رئیسی علاوه بر بودجه سالانه، بودجهیی نجومی به نیروی انتظامی داده است. وی گفت:
«مثلا در خود فراجا خوب ایشون [رئیسی جلاد] موقعی که احساس کردند که این نیاز به امکانات فراجا هست خودشون رأسا در جلسه شورای عالی مصوب فرمودند که یک مبلغ خوبی برای تجهیز تخصیص داده بشه خب این عدد خیلی خوبی بود که باید البته حالا ساز و کارهایش بیاید کمکم بیاید و در پیکره فراجا بنشینه نزدیک ۷میلیارد یورو مصوب شد»(۲۳خرداد - تلویزیون خامنهای).
رئیسی جلاد در حالی ۶میلیارد یورو به نیروی سرکوبگر انتظامی اختصاص داده است که بودجه سالانه آن تقریباً ۱.۵میلیارد یورو بوده است، یعنی به این نیروی سرکوبگر ۴برابر بودجه سالانه، بودجه اضافه پرداخت خواهد شد.
نگاهی به نمایش اعداد
با کمی تعمیق در همین عدد میبینیم که ۶میلیارد یورو، بیش از ۳۸۰هزار میلیارد تومان است. ۳۸۰هزار میلیارد تومان معادل حقوق یک سال ۴میلیون ۵۰۰ هزار حداقلبگیر است،
این پول معادل حقوق یک سال ۳میلیون و ۲۰۰هزار بازنشسته است.
با این پول میتوان ۷۰۰هزار واحد ۶۰متری مسکن ساخت(هزینه ساخت مسکن هر مترمربع ۸ تا ۱۲میلیون تومان است - روزنامهٔ حکومتی ستارهٔ صبح ۴دیماه ۱۴۰۲).
با این پول میتوان تا ۴۰۰هزار شغل پایدار ایجاد کرد.
این پول معادل گندم مصرفی کل مردم ایران برای ۲سال است(در ایران سالانه نزدیک به ۱۳میلیون تن گندم مصرف میشود).
در ایران سالانه یک میلیون و ۷۰۰هزار تن روغن مصرف میشود که با قیمت جهانی هر تن ۱۳۰۰دلار هزینه آن برای هر سال ۲میلیارد ۲۱۰میلیون دلار است، یعنی با بودجه اضافی که به نیروی انتظامی دادند، میتوان هزینه مصرف روغن ۳سال ایران را پرداخت کرد.
مردم ایران سالانه ۲میلیون و ۹۰۰هزار تن برنج مصرف میکنند که قیمت آن ۲میلیارد و ۱۵۰میلیون دلار است، باز میبینیم بودجهیی که به نیروی انتظامی دادند تقریباً ۳برابر این مقدار است.
با این پول میتوان ۱۶هزار و ۵۰۰مدرسه استاندارد ۴۰کلاسه ساخت(در حالی که به گزارش روزنامهٔ همدلی ـ ۱۴شهریور ۱۴۰۱ ـ در ایران بیش از ۳۰هزار مدرسه شامل ۱۶۰هزار کلاس درسی فرسوده و ناایمن هستند. این غیر از ۱۲هزار کلاس کانکسی و خشتی و گلی و سنگی و کپری است، یعنی تقریباً ۵میلیون دانشآموز مستمراً زیر تهدیدات ایمنی در مدارس هستند).
پولی که به نیروی سرکوبگر انتظامی دادهاند، از بودجه عمرانی سال جاری بیشتر است(بودجه عمرانی سال جاری، بر روی کاغذ ۳۷۵هزار میلیارد تومان است که هیچگاه در هیچ سالی بهطور کامل تأمین نشده است).
با آمار میتوان دید که چه پول هنگفتی به حلقوم نیروی سرکوبگر انتظامی سرازیر کردهاند.
کسری بودجه و افزایش قیمتها برای مردم، ۶میلیارد یورو برای نیروی انتظامی!
رئیسی جلاد بارها و بارها مدعی شده بود که کسری بودجه ندارد، اما رسانههای رژیم همیشه زیرآب این حرف او را میزدند، جامساز اقتصاددان حکومتی بهتازگی کسری بودجه رژیم را ۱۱۰۰تریلیون تومان برآورد کرد(سایت حکومتی جماران ۲۲ خرداد ۱۴۰۳).
میتوان بهوضوح دید که بخشی از این کسری عظیم و وحشتناک بودجه همین ۳۸۰هزار میلیارد تومانی است که به نیروی سرکوبگر انتظامی میدهند، یعنی رژیم به یورو و دلار برای نیروهای سرکوبگرش تأمین اعتبار میکند و برای جبران آن پول چاپ میکند، چاپ پول هم یعنی بالا بردن تورم و گرانی و برداشتن از جیب مردم، یعنی رژیم جیب مردم را خالی میکند و به نیروی انتظامی میدهد تا انگیزه داشته باشند همین مردم را بیشتر و بیشتر سرکوب کند.
واقعیت مهم
واقعیت این است که نیروهای سرکوبگر رژیم بهشدت وارفتهاند، جامعه بسیار ملتهب و انفجاری است، رژیم با طوفانی از بحرانها و چالشها روبهروست، بنابراین تلاش میکند تا با پرداخت پول و امکانات بیشتر به نیروهای سرکوبگرش در آنها موتور و انگیزه برای سرکوب بیشتر ایجاد کند، اما در جامعهٔ انفجاری این کارها تأثیر تعیینکننده ندارد، صدای انفجار و آتش کانونهای شورشی هر روز و هر شب شنیده میشود، اعتراضات مردم بالا گرفته است، بنابراین خامنهای از آنچه که میترسد یعنی قیام مردم، بر سرش خواهد آمد.