در شرایطی که رژیم آخوندی همه تلاش خود را به کار بست تا در سالگرد قیام هر صدای اعتراض و آزادیخواهی را بهسرعت خفه کند؛ مقاومت ایران در داخل و خارج از کشور اهداف خود را با پیروزی چشمگیر به پیش برد. کانونهای شورشی با بیش از ۵۰۰ عملیات اختناقشکن در بیش از ۴۰شهر خوابهای پنبه دانهای آخوندها را آشفته کردند. مقاومت ایران با ۲ گردهمایی بزرگ در بروکسل و نیویورک صدای جوانان و مردم معترضی شدند که در راه آزادی ایران از هیچ تلاشی فروگذار نکردهاند.
کانونهای شورشی و جوانان هوادار مقاومت در شهرهای مختلف با شعار مرگ بر خامنهای به خیابانهای مملو از پاسداران و نیروهای سرکوبگر آمدند. این اقدام جسورانه امید را در دلهای مردم تشنه آزادی و برابری زنده کرد. سران رژیم آخوندی که سالها تلاش میکردند نامی از مجاهدین نبرند مجبور به اعتراف شدند که موتور محرک اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ هواداران مجاهدین بودهاند. آنها ناخودآگاه هراس خود از اوجگیری دوباره قیام را در تریبونهای نمایش جمعه و سایر نقاط به نمایش گذاشتند.
رویگردانی دانشآموزان از رژیم آخوندی
رئیسی با اعتراف به رویگردانی جوانان و دانشآموزان از رژیم آخوندی و حمایت از کانونهای شورشی و جوانان معترض گفته بود:
«در این فضا ممکن است فکر بچه، اخلاق بچه، رفتار او را بربایند، رهزنانی هستند که میخواهند در این ره بچهها را فکرشان، اخلاقشان، عملشان را طبق میل خودشان قرار بدهند» (تلویزیون شبکه خبر اول مهر ۱۴۰۲)
هر چند رئیسی توان نام آوردن از مجاهدین را نداشت اما بسیاری از ایادی حکومت پردهها را کنار زده و علناً از مجاهدین بهعنوان نیروی اصلی در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ نام میبرند. کریمیتبار امام جمعه رژیم در ایلام در این رابطه میگوید:
«همون جوری که در سالگرد اغتشاشات از ماهها قبل دشمنان ما تبلیغ کردند تجهیزات مهیا کردند تا بتوانند یک ناامنی را در کشور ما ایجاد کنند... ضلع دوم این ائتلاف شوم منافقین بودند». (ایسنا ۳۱شهریور ۱۴۰۲).
سران حکومت تلاش میکنند، نظام آخوندی را مورد تأیید مردم جلوه داده و آنرا علت سرنگون نشدن خود بدانند. در این میان امام جمعه ساری طی سخنانی به تنفر سران حکومت در میان مردم بهخصوص دانشآموزان اعتراف کرده و میگوید:
«مهمتر از علم آموزی آن است دانشآموز دارای هویت ملی بشود در مدارس نظرسنجی کنید ببینید چند نفر رونالدو را میشناسند چند نفر کاظمی آشتیانی را میشناسند» (شبکه طبرستان رژیم ۳۱شهریور ۱۴۰۲).
موزیک متن سرنگونی
هراس از سرنگونی به موزیک متن در صحبتهای سران حکومت تبدیل شده است. پاسدار طلایی نیز در همدان به هراس سران و پاسداران رژیم در عملیات کبیر فروغ جاویدان میپردازد:
«در زمان مرصاد ما یک نگرانی امنیتی داشتیم که ممکن است [مجاهدین] از برخی از شیارها و از راههای فرعی وارد استان همدان و استان کرمانشاه که شده بودند چون ما همسایه بودیم با استان کرمانشاه وارد استان همدان شده باشند و بخواهند نفوذ کنند».
واقعیت این است که این هراس از سرنگونی همواره با سران حکومت و ایادی آنها بوده و هست. زیرا این هراس پای در واقعیت دارد. خامنهای و سران حکومت پس از سرکوب قیام سراسری ۱۴۰۱ هیچ اقدامی برای حل مشکلات مردم انجام ندادهاند. آنها به پایان خود که سرنگونی محتوم است واقف بوده و تلاش آنها تنها برای به عقب انداختن آن در مدت زمانی محدود میباشد.