آموزش بهمعنی توسعه انسانی؛ زیربنای توسعه کلان هر کشوری است. در کنار این جمله زیبا، مطبوعاتی حکومتی چه تصویری ر ا از وضعیت آموزشی در حاکمیت آخوندی بازتاب میدهند؟
سایت حکومتی رویداد ۲۴ ـ اول بهمن ۹۹ ضمن ارائه گزارشی از مدرسه کانکس سردشت دزفول که ۳دانش آموز و دو معلم در آن سوختند در نگاهی به آمار مدارس کانکسی نوشت:
«استان خوزستان ۱۳۰۰مدرسه کانکسی و منطقه سردشت دزفول ۱۳مدرسه کانکسی و ۲مدرسه سنگی دارد».
روزنامه حکومتی آرمان در ۱ مهر۹۷ نوشت: «در هیچکدام از کشورهای توسعه یافته، مدارس پولی وجود ندارد. آنها تحصیل را رایگان نمودهاند چون از معایب و مصائب و فجایع نظام آموزشی پولی شده آگاهند».
بنا بر آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار رژیم، در سال۸۹ بالغ بر ۹میلیون و ۴۸۳هزار و ۲۸نفر در کشور بیسواد محسوب میشدند که از این تعداد ۶میلیون و ۲۵هزار و ۹۶۵نفر را زنان تشکیل میدادند.
در آغاز سال تحصیلی ۹۹ حمیدرضا رخشانی، مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان گفت: «۴۰۰هزار دانشآموز سیستان و بلوچستان به آموزش مجازی دسترسی ندارند (خبرگزاری مهر، رژیم ـ ۲۳ مهر۹۹).
همچنین عضو کمیسیون آموزش مجلس ارتجاع اعلام کرد: «۵ میلیون دانشآموز کشور گوشی هوشمند و امکان دسترسی به اینترنت ندارند. پیشبینی میشود ۳میلیون دانشآموز در کشور گوشی هوشمند و ۲میلیون دانشآموز امکان دسترسی به اینترنت نداشته باشند» (تسنیم. رژیم ـ ۱۰ شهریور۹۹).
مافیای فساد در آموزش و پرورش
روز سهشنبه ۲۷ آذرماه ۹۷ آتشسوزی در مرکز پیشدبستانی "اسوه حسنه" در زاهدان باعث جراحت شدید چهار دانشآموز دختر شد که در پی آن هر چهار کودک در بیمارستان جان باختند.
پس از این حادثه وزیر آموزش و پرورش رژیم گفته بود: «با بودجه کنونی وزارت آموزش و پرورش حذف بخاری از مدارس هشت سال طول خواهد کشید».
اخیراً محمد بطحایی وزیر سابق آموزش و پرورش رژیم در پاسخ به حذف بخاری نفتی مدارس به ریشه ناکارآمدیها در آموزش و پرورش اعتراف کرد و گفت: «آموزش و پرورش هیچ کجای دنیا مثل اینجا نیست که بچهها را اینجوری با شکنجه و با سختی و زحمت، تمام دار و ندار آنها را به یغما ببرد که اینها در کنکور رتبه خوبی بیاورند! خصوصاً آن زمان که وزارتخانه بودم و دسترسی به برخی اطلاعات داشتم، حتی تا ۱۵هزار میلیارد تومان سال۹۶ گردش مالی کسانی بوده است که از روشن بودن چراغ آموزشکدهها و آموزشگاههای کنکور و تست و کتابهای کمک درسی ارتزاق میبرند» (تلویزیون شبکه پنج، رژیم ۳ بهمن۹۹).
سخنگوی وقت قضاییه جلادان دژخیم غلامحسین اژهای در نشست خبری ۲۰آبان ۹۷ گفت: «اخیراً دو مدیر عامل سابق بانک سرمایه بازداشت شدهاند که «اتهام سنگینی در زمینه صندوق ذخیره فرهنگیان دارند».
صندوق ذخیره فرهنگیان بیش از ۸۰۰هزار عضو وابسته به وزارت آموزش و پرورش دارد و از سپردههای ماهیانه فرهنگیان به آنان سود سالانه پرداخت میکند. بانک «سرمایه» نیز از زیرمجموعههای این صندوق محسوب میشود (خبرگزاری ایرانا ـ۲۰ آبان۹۷).
بیشتر بخوانید:
«بیت» خامنهای فاسدترین نهاد سیاسی اقتصادی (۵)
۵۰مدرسه لاکچری در کنار مقبره لاکچری!
در کنار حوزههای لاکچری آخوندی و تروریسمپرور که به بهای فقر مردم ستمزده ایران ساخته شده است؛ قدرتالله علیزاده یک عضو شورای قلابی نظارت بر مدارس غیردولتی رژیم اعتراف کرد: «از میان ۱۷هزار مدرسه غیردولتی، شاید زیر ۵۰ مدرسه لاکچری و ویژه هستند. این مدارس اغلب یعنی بالای ۳۰مورد در شمال شهر تهراناند و متأسفانه بیشتر مسئولان ما که شاید مدرسه هم دارند آنجا ساکن اند. این مدارس پول خوب میگیرند». (سایت خبر فوریـ ۷بهمن ۹۸).
بازمانده از تحصیل، محصول حاکمیت فقرگستر
هر چند آمارهای متناقضی از تعداد کودکان ترک از تحصیل در دسترس است اما روند پولی شدن و آموزش کالایی مهمترین مسألهیی است که کودکان را از چرخه تحصیل حذف کرده است. روزنامه حکومتی همدلی در ۳۱شهریور۹۸ در گزارشی از آمار کودکان ترکتحصیل سال۹۸-۹۹ نوشت: «شمار کودکان بازمانده از تحصیل را از ۱۰۰هزار تا بیش از سه میلیون نفر نیز برآورد کرده است».
طبق گزارش مرکز آمار رژیم، سیستان و بلوچستان در ایران رتبهٔ اول کودکان بازمانده از تحصیل را دارد. کودکان در این استان بهدلیل فقر و تنگدستی، نبود مدرسه در روستاها، کمبود معلم و نبود جادهٔ مناسب مجبور به ترکتحصیل میشوند. طبق آمار رسمی در سال تحصیلی ۹٨-۹۹ در استان سیستان و بلوچستان ۱۲۷هزار کودک از تحصیل بازمانده دارد (ایرنا- ۱۲بهمن۹۸).
ثروت مردم ایران در پروژههای سرکوب و صدور تروریسم برای حفظ دیکتاتوری آخوندی هزینه میشود
مدارس فرسوده، کپری و کانکسی مایه شرم کشوری ثروتمند
مدارس کانکسی در کنار سایر مصائب مدارس کشور مانند: مدارس پیر و فرسوده، کلاسهایی با سقفهای نمور و فرو ریخته، بخاریهای نفتی کهنه و... نشان از واقعیت تلخ از ثمره حاکمیت ننگین ولایت فقیه را نشان میدهد.
پس از اعلام جانباختن دومین دانشآموز در مدرسه کانکسی دزفول، کاربری به اسم رهگذر نوشته بود: «در سده بیستویکم میلادی و در کشوری که از حیث برخورداری از منابع نفت و گاز، از ثروتمندترین کشورهای جهان بهشمار میآید، هنوز مدارس کپری و کانکسی وجود دارند، آیا این مایه شرم نیست؟» (روزنامه همدلیـ رژیم ۴ بهمن۹۹).
۹ شهریور ۹۸ مدیرکل نوسازی توسعه و تجهیز مدارس هرمزگان گفت: «اکنون ۶۷۰مدرسه غیراستاندارد در استان وجود دارد که از این شمار ۲۲۰مدرسه بهصورت کامل تخریبی هستند».
مدیرکل نوسازی مدارس استان البرز به وضعیت بحرانی کمبود مدرسه در ۱۶تیر ۹۸ گفت: «حدود ۴۰درصد مدارس البرز نیازمند ترمیم، تخریب و بازسازی هستند زیرا در صورت وقوع زمینلرزه در استان البرز، مدارس قدیمی آسیبپذیر بوده و تخریب خواهند شد».
مدیرکل آموزش و پرورش رژیم در خراسان جنوبی گفت: «هم اکنون ۴۲۰ کلاس درس در استان خراسان جنوبی نیاز است که در سایت مساکن مهر بیرجند ۲۳۸ کلاس، سایتهای مساکن مهر سایر شهرستانها ۱۱۹ کلاس و در شهرکهای اقماری بیرجند ۶۳ کلاس مورد نیاز است» (شبکه استان ـ ۱۵شهریور ۹۸).
مدیرکل نوسازی مدارس استان کرمانشاه: «از ۳۹۰۰ فضای آموزشی یکهزار و ۲۰۰ مدرسه یعنی یکسوم فضای آموزشی استان نیازمند تخریب، بازسازی و مقاومسازی است» (شبکه استانـ ۸شهریور ۹۸).
پولها کجا هزینه میشوند؟
نظام فاسد و تبهکار آخوندی در شرایطی کودکان ایرانی را در وضعیت اسفناک قرار داده است که اموال به یغما برده همین کودکان و خانوادهیشان را خرج مدرسهسازی در کشورهایی نظیر لبنان، سوریه و عراق میکند.
وزیر آموزش پرورش رژیم پیشتر مدعی شده بود برای کپرزدایی مدارس در ایران در صورت تأمین بودجه ۸سال طول میکشد.
در برآورد بودجه سال۹۹، بودجه سرانه هر طلبه با سرانه ۱۹۸۵ دانشآموز برابری میکند! یعنی در نظام ولایت فقیه سهم و مخارج هر ۲۰۰دانش آموز با یک طلبه برابر است.
رژیم در طول جنگ ۷ساله سوریه، علاوه بر مداخله نظامی، میلیاردها دلار کمک اقتصادی نیز در اختیار حکومت بشار اسد قرار داده است. خبرگزاری مهر رژیم در ۹شهریور ۹۷ با اشاره به توافقنامه اقتصادی بین ایران و سوریه خبر داد از «احداث ۳۰هزار واحد مسکونی در سوریه» خبر داد.
آیا چهل سال زمان کافی نیست؟
یک هموطن در انعکاس به آتشسوزی مدرسه کانکسی دزفول گفت: «وضعیت مدارس شهرهای برخوردار با روستاها و مناطق دور افتاده قابل قیاس نیست. آیا چهل سال زمان، زمان کمی برای سر و سامان دادن به مدارس کشور است؟».
واقعیت این است که ایران کشوری پهناور با منابع بیهمتای گاز و نفت و معادن سرشار و دارای منابع طبیعی درآمدزا میباشد اما در ۴۰سال گذشته بخش عظیمی از تنها ثروت ملی تاراج شد و بخش عمدهیی از دارایی و اموال عمومی صرف سرکوب مردم و امنیت نظام شد. بخش خرج باندهای غارت و سلامت و رفاه کارگزاران گردید و بخشی هم برای صدور تروریزم و جنگافروزی هزینه شد.
هزینههای هنگفت در سوریه، عراق و لبنان در حالی صورت میگیرد که مردم ایران فقر مطلق، گورخوابی، زبالهگردی، کارتنخوابی، حاشیهنشینی، اندامفروشی، کودکفروشی، کودکان کار، بیکاری، اختلاس و غارت را تجربه میکنند. مردم زلزلهزده سرپل ذهاب سالهاست در کانکس زندگی میکنند و مدارس ایران از کودکان ایران، جان میگیرند.