قیام مردم ایران در این مرحله از نبرد چهل ساله در برابر فاشیسم مذهبی، بیش از ۵۵۰ شهید تقدیم آرمان آزادی خلق در زنجیر ایران کرده است. دهها نوجوان زیر ۱۸سال پرپر شدند تا همه جهان بدانند که عموم ملت از این حکومت بیزار است. بیش از ۳۰هزار بازداشت شده، صدها دانشجوی دستگیر شده و صدها دانشگاه ایستاده در برابر مزدوران خامنهای و پشتیبانی هموطنان مایهگذار در سراسر جهان، نشان عزم ملتی است که به ارتجاع «نه» میگوید و خواهان یک جمهوری دمکراتیک است.
نمیتوانیم اعتراضات را ریشهکن کنیم!
در این مدت خامنهای و کارگزارانش بارها اعلام کردهاند که اعتراضات و تظاهرات مردم به پایان رسیده و حکومت هنوز سرنگون نشده است. اما زور حرف خامنهای حتی به عضو دستنشانده مجلس ارتجاع هم نرسید آنجا که گفت: «هفتههاست که مسیر اعتراض در کشور ادامه دارد و خیلی مشخص نیست این فضا تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد. در اینکه ما نمیتوانیم اعتراضات کنونی را ریشهکن کنیم، شکی نیست. ». (رویداد۲۴-۱۴آبان۱۴۰۱).
هنوز ۲۰روز از قیام نگذاشته بود که خامنهای گفت اغتشاشات پراکنده تمام شده است اما یکی از رسانههای حکومتی نوشت: «اعتراضات خیابانی سال۱۴۰۱ در ایران وارد هفته سوم خود شده است. دامنه اعتراضات گروههای مختلفی را درگیر کرده است. بعد از یک هفته پر از التهاب، اعتراض و بازداشتی برای دانشگاهها حالا اعتراضات به مدارس کشیده شده است» (شرق۱۷مهر۱۴۰۱).
این مواضع ضد و نقیض در مافیای حاکم بر کشور تنها گوشهای از اختلافات و درگیریهای باندهای غارتگر و سرکوبگری است که در پشتپرده و اندرونی مشغول لگد پرانی به «جسم ناقص» «آقا» و فشار به «جان ناقابل» پیشوایند.
اطلاعاتیها در کوچه علی چپ
در کشورهای عضو جامعه بینالملل بوده و هستند اعضایی که سرویس امنیتی ـ اطلاعاتی آنها بیخبرتر از مردم عادی کشورشان برای سران حکومت بولتن و گزارشات محرمانه ارسال میکنند. اما خلیفه ارتجاع در ایران خودش مفاد بولتن را انشا فرموده و جیرهخوارانش به شرح و تفصیل آن میپردازند. نمونه آن هم بیانیه وزارت بدنام اطلاعات و سپاه آدم کشان است که در یک گزارش مفصل، تحلیل عمود خیمه را بسط داده و نوشته اعتراضات کار «کار انگلیسی هاست»؛ به اضافه آمریکا و ایادی همیشه در صحنه آن و... این است ارزیابی حکومتی که بزرگترین دستآوردش این است که تا بهحال سرنگون نشده است. این بیانیهها و نظایر آن نتوانسته به شکاف و اغتشاش درون بیت رهبری و دیگر سران رژیم آخوندی پایان دهد بلکه تازه شکافها و گسستها را بیشتر کرده است. مسأله هم در یککلام چگونگی و روش سرکوب قیام مردمی است که میرود تا با یک انقلاب عظیم، خیمه ارتجاع را به زیر کشد.
کار جنگ و درگیری باندی به آنجا کشیده است که عضو مجلس خامنهای تعارف را کنار گذاشت و گفت: «حفظ نظام از اوجب واجبات است حتی از حفظ جان امام زمان هم مقدمتر است» (ایلنا ۱۵آبان ۱۴۰۱)
آما جوانان و دختران گرد آفرید ایران تره هم برای خامنهای و باندهای ترسان و نگرانش خرد نکردند و دامنه شعلههای اعتراضات را بیشتر نمودند و با بهایی سنگین به قیمت جان خویش سرعتی افزون تر از پیش به گام هایشان بخشیدند. گرچه سرکوبگران ملت هم از ترس فرو ریختن نظام فاشیستی به وحشیگری مغولوار ادامه دادند. آخوند رئیسی نماینده خط قتلعام و گسترش اختناق به صحنه میآید و تهدید میکند: «حتماً باید با اغتشاشات و کسانی که ناامنی ایجاد میکنند، برخورد شود» (ایلنا۱۵ آبان ۱۴۰۱).
خط حکومت؛ وحشیگری با سُس حکمرانی نو
قالیباف سرکرده دیگر رژیم آخوندی هم در خیال پایان اعتراضات و آغاز «حکمرانی نو»! با نگاه به آینه از داعشیها گله میکند و تقاضا میکند: «هر چه زودتر دستگاههای مسئول، خود را برای یک دفاع ترکیبی در برابر جنگ ترکیبی، بیشتر از قبل آماده کنند» (تسنیم ۱۵آبان ۱۴۰۱)
حالا بنگرید بهعملهٔ میدانی سرکوب در رویارویی با مردم و جوانان دلیر میهن که از پشت خط، هرکس با سودایی و نقشه و طرحی، خط و فرمان و دستوری به آنها میدهد.
ما در داخل اختلاف داریم!
از اینها مضحکتر حرفهای علی لاریجانی عضو تشخیص مصلحت است و ببینیم مصلحت خامنهای را در چه میبیند. وی «هنر سیاست ورزی» یاد میدهد! و به باندهای رقیب میگوید: «ما در داخل ممکن است اختلافاتی داشته باشیم... درست است که مشکلاتی در کشور وجود دارد. (اما). . یکی از مسائلی که ما امروز به آن نیاز داریم گوش دادن است (!) امروز مشکل اصلی کشور اقتصاد است (!). باید حکمرانی ما همراه با فرهنگ، دیانت و هوش باشد. (!). (ایسنا۱۴آبان۱۴۰۱).
نظام از دست نرفته اما ضربه خوردهایم!
اغتشاشات، شکافها و بحرانهای لاعلاج درونی، که محصول بلافصل قیام و استمرار قیام است تمامی ندارد.
سردار سنایی راد معاون دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده کل قوا (خیمه خامنهای) میگوید: «نظام از دست نرفته اما ضربه خوردهایم... اغتشاشات یک نوع فشل سازی و سرگرم سازی است... اکنون و در گام نخست باید اقدامات همه ما در راستای فرونشاندن اغتشاشات و التهابات باشد» (ایرنا ۱۵آبان ۱۴۰۱)
بعد از همه این بلبشوی فکری و عملی کارگزاران درمانده رژیم آخوندی، نوبت به صدور حکم اعدام معترضان از سوی اعضای مجلس ارتجاع رسید که شاهد میآورند که نماینده مجلس از مردم کتک خورده است.
این رجزخوانیها و زوزههای مرگبار، مهدی نصیری از چماقداران دهه۶۰ و سلف شریعتمداری در روزنامه کیهان را به نصیحت گویی کشانده و یادآوری میکند: «بزرگترین اشتباه شاه این بود که اهل گفتگو نبود. ما هم این مشکل را در این ۴۰سال داشتهایم. اینکه هر کسی به یک مقام مسئولی اهانتی کند و جامعه را متلاطم سازد باید مجازات شود و ما با همین تفسیر تاکنون بسیاری را کشتهایم. البته ما هنوز فرصت جبران داریم اما اگر تعلل کنیم در معرض یک انقلاب و شورش دیگر قرار خواهیم گرفت» (روزنامهٔ اطلاعات ۲آبان ۱۴۰۱۲)