روز چهارشنبه۱۰آبان، بار دیگر خامنهای بهصحنه آمد و در دیدار با گروهی از بسیجیان رژیم تحت عنوان دانشآموز و دانشجو، دربارهٔ جنگ غزه صحبت کرد.
خامنهای بار دیگر نشان داد که نه فقط بدترین دشمن مردم ایران بلکه پلیدترین دشمن فلسطین و ملتهای عرب و مسلمان است؛ دشمنی که بیخیال هزاران و هزاران کشته و بیاعتنا به فاجعه و ویرانی گریبانگیر مردم غزه، بقای نظام پوسیدهاش را گرو جنگافروزی و صدور بحران میبیند.
خلیفهٔ جنگافروز، در سخنان روز چهارشنبهاش، همراه با اشک تمساح ریختن برای غزهٔ ویران شده و هزاران فلسطینی جانباخته، لاف پیروزی و خوشحالیاش از سپر بلا کردن فلسطین را با دجالبازی مشمئزکنندهیی برملا کرد و گفت: «با نگاه عمیق بهصحنه معلوم میشود پیروز این میدان مردم غزه و فلسطین هستند که توانستند کارهای بزرگی انجام دهند».
خامنهای سپس از روی منبر خود خواندهٔ «ولی امر مسلمین جهان»، بهروضهخوانیهای ضدآمریکایی برای دولتهای اسلامی پرداخت و گفت: «دنیای اسلام باید با قطع همکاری اقتصادی با رژیم صهیونیستی، علیه این رژیم بسیج شود و با صدای رسا و پافشاری بر قطع فوری بمباران و جنایتآفرینی در غزه بهوظایف مهم خود در این رویارویی جبهه حق با جبهه باطل عمل کند».
او بهطور مضحکی از دولتهای اسلامی خواست «راه صدور نفت و ارزاق به رژیم صهیونیستی را مسدود و با آن رژیم همکاری اقتصادی نکنند». و اضافه کرد: «دولتهای اسلامی اگر امروز بهفلسطین کمک نکنند، دشمن فلسطین را تقویت کردهاند و فردا همین خطر خود آنها را تهدید خواهد کرد».
خامنهای در حالی که دهها سال است از هیچ توطئهیی علیه خلق و آرمان فلسطین و علیه پیشتازان آن یعنی فتح و سازمان آزادیبخش و عرفات و ابو مازن کوتاهی نکرده، در دجالبازیهایش از تفاوت «مقاومت مشروع مردمی» با «تروریسم»، دم زد و در این رابطه با وقاحتی حیرتانگیز درخواست رسمی رژیمش از آمریکا و انگلیس برای بمباران مجاهدین در عراق آن هم بهعنوان «نشانه صداقت» آنها به کلی از یاد برد و گفت: «آیا کسی که از خانه و میهن خود دفاع میکند، تروریست است؟ آیا فرانسویهایی که در جنگ جهانی دوم در پاریس با آلمانیها مبارزه کردند، تروریست بودند؟ چطور آنها مبارز و مایه افتخار فرانسه هستند اما جوانان جهاد و حماس تروریست؟».
خلیفه ارتجاع که رژیمش برای زدن برچسب تروریستی به مجاهدین و مقاومت مشروع مردم ایران از مفتضحانهترین کرنشها و بند و بستها در نزد ارباب بیمروت دنیا فروگذار نکرده، آیا میتواند با این لق لق زبان از مقوله مشروعیت مقاومت مردمی دم بزند؟ و خود را جانبدار جلوه دهد؟
خلیفه درمانده که برای گریز از مهلکه قیام مردم ایران، با توسل به صدور جنگ و بحران خلقهای سوریه و عراق و فلسطین، مردم مظلوم غزه را سپر بلا کرده، آیا میتواند خودش را دوست و غمخوار فلسطین و خلقهای عرب قلمداد کند؟
در پاسخ به چنین سؤالاتی، که در بحبوحه جنگ فاجعهبار کنونی بهشدت بر اذهان مردم فلسطین و کشورهای عربی سنگینی میکند؛ یک تحلیلگر عرب اخیراً نوشت:
«رژیم ایران در کمتر از۳۰ سال کاری با جهان عرب کرده که اسراییل با بیش از ۷۰سال خصومت آشکار و پنهان، قادر بهانجام آن نبوده است». «رژیم ایران بهلحاظ تاریخی، اعتنایی بهموضوع فلسطین ندارد و هرگز نشان نداده که برای ادامهٔ حیات و حتی پناه دادن بهیک فلسطینی کمکی کرده باشد» (روزنامهٔ العرب ۲۷مهر۱۴۰۲).