در کشوری که دومین ذخایر گاز جهان را دارد، دانشگاه علوم پزشکی تهران میگوید«آلودگی هوا هر سال جان ۴۰هزار ایرانی را میگیرد»!
در کشوری که دومین ذخایر گاز جهان را دارد، کارگزاران دولت آخوندها در یک سیاست و تصمیم عمدی مبنی بر استفاده از مازوت برای سوخت نیروگاهها و کورهها، جان میلیونها ایرانی و بهطور خاص تهرانی را در معرض مرگ قرار دادهاند.
مازوت آخرین پسماند حاصل از تصفیهٔ نفت است که به آن عنوان«سوخت پست»اطلاق میشود و بیشترین آلودگی را ایجاد میکند.
این روزها مردم برخی از شهرهای ایران ـ بهطور خاص تهران ـ در تنگنای چنگ در چنگ بودن با کرونا، گرفتار هوایی با غلظت آلودگی شدید شدهاند که تهدید کرونا را برایشان بسیار بیشتر از قبل کرده است. دود مازوت در حال تسخیر آسمان تهران است؛ مردم دارند دود غلیظ مازوت را تنفس میکنند و خامنهای مشغول صرف کلان هزینه تبلیغاتی برای یک جانی حرفهیی مثل قاسم سلیمانی است. با وجود صرف چنین هزینهٔ میلیونی برای تبلیغات حکومتی، بیژن زنگنه وزیر نفت روحانی با بیشرمی اعتراف میکند که«بهخاطر تحریم، هیچ چارهای نداریم که از مازوت استفاده کنیم. بهدلیل استفادهٔ زیاد گاز خانگی و کمبود گاز برای نیروگاهها، قرار بر این شد که از این به بعد از مازوت برای نیروگاهها و کورهها استفاده شود».
مشاهده میشود که با تصمیم کارگزاران نظام آخوندی و دولت روحانی، این دود غلیظ به آسمان تهران دمیده شده و جای اکسیژن تنفسی را گرفته است. اظهارات وقیحانهٔ وزیر نفت دولت روحانی مبنی بر وصل کردن استفاده از مازوت به تحریم، این پیام را میرساند که مردم ایران باید بهجای دولت آخوندی بهای آن را بپردازند؛ چون آنچه در عملکرد و هزینهها ـ مثل میلیونها تومان برای تبلیغات قاسم سلیمانی ـ و تنظیم بودجهٔ این دولت گواهی میدهد، هیچ مشکلی در وجود پول نزد خامنهای و دولت تابعه نیست تا مشکل سوخت نیروگاهها و کورهها را حل کند. بنابراین هدف از این سیاستهای ضدمردمی و جنایتکارانه، سپر کردن جان و زندگی مردم جلو برنامهٔ هستهیی و بمبسازی آخوندها است.
این یادآوری و تکرار هم ضروری است که هدف تحریم، فقط و فقط توسعهطلبی هستهیی و برنامهٔ بمبسازی اتمی نظام آخوندی بوده است و بس. لذا این تحریم هیچ ربطی به مردم ایران و نیازهای حیاتی آن نداشته و ندارد.
بنابراین خامنهای و کارگزاران دستنشاندهاش میخواهند حتی با پایینترین کیفیت سوخت که مازوت باشد، جان و زندگی مردم ایران را سپر توسعهطلبی هستهیی و بمبسازی با هدف تضمین تداوم عمر نظامشان کنند.
خامنهای و کارگزاران نظامش میخواهند با مازوت نیز همچون کرونا، مردم را در مشکلات بین زندگی و مرگ گرفتار کنند که مبادا مردم ایران پتانسیل شورش و قیام برای سرنگونی آخوندها را به ظهوری بالفعل برسانند. از این رو حاکمیت آخوندی در یک جنایت سازماندهی شده دارد از کرونا و مازوت بهعنوان تاکتیکهای پیشبرد یک استراتژی سودبری میکند.
اکنون مجامع حقوق بشری، مدافعان محیطزیست و دانشگاههای علوم پزشکی به رژیم آخوندی هشدار میدهند که از سیاست دمیدن مازوت به کورهها و نیروگاهها دست بردارد و با جان و حیات مردم ایران بازی نکند. تحلیلگران اقتصادی و سیاسی و کارشناسان نیز گواهی میدهند که استفاده از مازوت بهعنوان سوخت اصلی نیروگاهها و کورهها و تانکرها، تصمیم و سیاستی خطرناک است که آثار مخرب آن غیرقابل جبران خواهد بود؛ ولی خامنهای و کارگزاران نظامش تاکنون هیچ وقعی به این هشدارها نگذاشته و کماکان تاکتیک کشتار حداکثری را چه با کرونا و چه با مازوت ادامه میدهند.
پیداست که خامنهای برای حفظ نظامش که بهخاطر آن مردم ایران را سپر پیشبرد برنامهٔ هستهایاش کرده، میخواهد با این تاکتیکها، اصل مطالبهٔ مردم ایران مبنی بر تعیینتکلیف نظام آخوندی و سرنگونی آن را تحتالشعاع قرار دهد. بنابراین مشاهده میشود که روی هر موضوع دست گذاشته میشود، عاملی برای سرنگونی است. خامنهای تا کی میتواند بر روی کشوری لبالب از عامل سرنگونی، گرد کرونا و دود مازوت بپاشد؟