مجموعهیی از قحطی رجال بعلاوهٔ ابتذال و مضحکه، ورشکستگیِ سیاسی کل رژیم آخوندی را به عرصهٔ رسانه و مطبوعات نظام کشانده است. اینها پیشدرآمد نمایش ۱۴۰۰ هستند که گویای ویژگی این نمایش بهمعنیِ مختصات و موقعیت حاکمیت ولایت فقیهاند.
مثلث ابتذال ـ افتضاح ـ مضحکه
اگر دورخیز خامنهای را برای به کرسی نشاندن دولت حزباللهی جوان، استراتژی نظام برای لااقل چهار سال آیندهاش در نظر بگیریم، این استراتژی از همین الآن گورزاد از آب درآمده است. نماد واضح و آشکار این گورزادی، افتضاح و مضحکهٔ کاندید شدن یک چپاولگر سپاه پاسداران بهنام سعید محمد است.
از روز ورود این فرد به عرصهٔ انتخابات تاکنون، هم در داخل رژیم و هم در شبکههای مجازی دو واکنش موازی روی داده است که هر دو بیانگر قحطی رجال بعلاوهٔ ابتذال و مضحکه، در پیش بردن نمایش انتخاباتی هستند.
تمام رویدادهایی که پیرامون پیش بردن خط استقرار دولت حزباللهی در بین اصولگرایان رخ دادهاند، گواهی میدهند که تیر خامنهای از کمان رها نشده، به سنگ خورده است. تشتت، سوابق جنایی و جلادی، نبود مهرهیی که از طرف مردم سوزانده نشده باشد و جامعهٔ در حال انفجار و قیام باعث شدهاند که شمایل و قوارهٔ کل نظام در مثلث ابتذال ـ افتضاح ـ مضحکه به نمایش درآید.
مکافات بیآیندگی
یکی از این شمایلها و قوارهها سعید محمد است که نزدیک به سه دهه فرمانده قرارگاه ضد خاتمالانبیاء سپاه پاسداران بوده است. آخوندهای حکومتی تمهیدات مفصل کردند تا حضور یک نظامی را در رقابت انتخاباتی توجیه کرده و جا بیاندازند. خامنهای هم برخلاف خمینی هیچ اظهارنظری مبنی بر مخالفتش با حضور نظامیان در انتخابات نکرد. از پیش هم قابل فهم بود که جز در درون سپاه سوگلیاش، هیچ جایی برای دل بستن به سر کار آوردن دولت حزباللهی وجود ندارد. رسانههای حکومتی هم هیچ مخالفتی یا توصیهیی را از جانب خامنهای مبنی بر نیامدن سعید محمد انتشار ندادهاند. بنابراین سعید محمد باید نخستین نشانهٔ سر کار آمدن دولت حزباللهی در نمایش ۱۴۰۰ بوده باشد. اما مکافات بیآیندگی پس از سلسله قیامهای یک دههٔ اخیر، تشتت درونباندی، سوختن مهرههای نشاندار نظام در منظر مردم ایران و فاسد بودن و وفور رجالهگیِ عناصر رژیم در درون نظام، چنین بازتابی را از حاصل کاندیداییِ سعید محمد بار آورده است؛ روزنامه حکومتی آرمان، ۲۴اسفند ۹۹:
«سعید محمد نیامده سوخت! سعید محمد فرمانده قرارگاه خاتم که خیلیها تصور میکردند همان دولت جوان است، این روزها با جدی شدن حضورش در انتخابات ریاستجمهوری، حال و روز خوبی در افکار عمومی و حتی اصولگرایان ندارد».
نشانی تمهید خامنهای برای کاندیداییِ مهرهٔ حزباللهی
گفتیم که خامنهای فقط در سپاه سوگلیاش باید سراغ سری برای دولت حزباللهیاش برود. برای همین هم مجلس دلخواهش را با گماشتگان حزباللهی تشکیل داد تا با نقش و تمهید این مجلس بتواند سر کار آوردن دولت حزباللهی را با سهولت پیش ببرد؛ از طرفی در ظرف روندی قانونی، باند مغلوب را قلع و قمع کرده و نظامش را تکپایه کند. این هم نشانی این تمهید از ۲اسفند ۹۸ و دلبستن خامنهای به بازوی مجلس حزباللهیاش:
«حتی خیلیها میگفتند قوانین مجلس یازدهم در خصوص اصلاح قانون ریاستجمهوری نیز نیمنگاهی به او (سعید محمد) و امثال او دارد» (همان منبع).
رسید دریافت رأی مردم ایران
ویژگی شرایط ایران بعد از قیام آبان ۹۸ و آثار استراتژیکی که هم بر جامعه ایران و هم علیه نظام آخوندی گذاشت، موجب شده است کمپینهای ایرانیان، هم بازتاب جهانی بیابند و هم عاملی تعیینکننده در درون نظام و برخی تصمیمات آن داشته باشند. اینبار هم با کاندید شدن سعید محمد، کمپین ایرانیان با افشاگری و روشنگری دربارهٔ جانیان و چپاولگران لانه کرده در سپاه پاسداران، رأی و نظر مردم ایران را دربارهٔ دولت حزباللهی خامنهای ابراز نمود. رسید دریافت این رأی و نظر در درون نظام، چنین بازتابی داشته است:
«واکنشهای منفی در شبکههای اجتماعی به قدری بود که اصولگرایان را به این نتیجه رساند که او زودتر از آنچه فکر میکردند، از چشم افتاده است» (همان منبع).
باند خامنهای مهرهٔ سوختهاش را قربانی میکند
سعید محمد برگی از مهرههای خامنهای است که برای آمدنش خیلی هم زمینهسازی شد؛ اما اکنون که «نیامده سوخته است» و باند خامنهای صدای رأی و نظر مردم ایران را شنیده، تلاش میکنند مضحکهٔ بازی با این برگ را بر سر سوژه خراب کنند؛ بهخصوص که پس از دو هفته از ورود این عنصر حزباللهی، حالا مجبور به اظهارنظر شدهاند تا به زعمشان اصل و خط دولت حزباللهی را از درون مثلث ابتذال ـ افتضاح ـ مضحکه بیرون بکشند! دقت کنید؛ روزنامه حکومتی شرق، ۲۴اسفند ۹۹:
«حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه گفت: کارنامه سعید محمد در قرارگاه خاتمالانبیاء مورد توجه مردم نیست. کنار رفتن ایشان از فرماندهی قرارگاه خاتم هم بهدلیل انتخابات نبوده و ایشان تخلفاتی داشته. سعید محمد برکنار شده است».
رقابتها و رونمایی از شبکههای عنکبوتی
همانطور که طی سالیان پیشین در هر رقابت انتخاباتی، بخشی از فساد و جنایات مهرههای حکومتی برملا شده است، اکنون هم در ماجرای سعید محمد، آدرسی دیگر از سیطرهٔ شبکهٔ عنکبوتیِ سران سپاه پاسداران بر اقتصاد ایران رونمایی میشود. آدرسی میان صدها آدرس گویای حضور رانتخواران، دزدان، چپاولگران و غاصبان اصلی اقتصاد ایران در سپاه پاسداران که سعید محمد یکی از مهرههای این تسبیح نظام ولایی است:
«سعید محمد پیش از رسیدن به ریاست قرارگاه خاتمالانبیاء، مدیرعامل گروه ایرانیان اطلس، سازنده و مالک چندین مرکز خرید بزرگ در کشور بود. او چندین سال نیز مدیرعامل سپاسد از زیرمجموعهٔ قرارگاه خاتمالانبیا بود» (همان منبع).
خاطرات مردم و معنی «آسیبپذیر» یِ عناصر حکومتی
در پیشدرآمد نمایش ۱۴۰۰، بحرانی کشدار که بیش از دو هفته است سر آن هم نیامده و هر روز دامنهٔ بیشتری مییابد، «آسیبپذیر» بودن اعتبار اجتماعی عناصر حکومتی است. معنی سرراست «آسیبپذیر» یِ اجتماعی عناصر حکومتی، همان بارز شدن خاطرات مردم ایران از پروندههای سانسور، دروغ، دجالیت، دزدی، رانتخواری و جنایات سریالیِ حکومتیان است. خاطراتی که از قیام ۸۸ گر گرفت و تا قیام ۹۸ به سرنگونیخواهی و نفی تمامیت نظام آخوندی بالغ شد. حالا همین خاطرات در ظرف جامعهٔ سیاسی شده، مکافات پشت مکافات برای خامنهای و باندهای حزباللهی و غیرحزباللهی نظام ایجاد کردهاند. پیشدرآمد نمایش انتخابات ۱۴۰۰ نظام آنقدر زیر ذرهبین جامعه ایران رفته است که رژیم میدان هیچ مانوری ندارد و مهره پشت مهره، «سوخته» و «آسیبپذیر» از آب درمیآید؛ طوری که حتی رئیس مجلس حزباللهی هم پیشاپیش در منظر خاطرات و رأی مردم ایران تعیینتکلیف شده است. روزنامه حکومتی همدلی بهنقل از خبرگزاری ایسنا، ۲۴اسفند ۹۹:
«آسیبپذیری قالیباف مسألهٔ اجتنابناپذیری است و زمینه تخریب برای ایشان زیاد است؛ ولی این طور نیست که برای سایر کاندیداها این موارد مطرح نباشد».