یارانه یا سوبسید نوعی از کمک مالی است که دولتها در راستای تأمین رفاه اجتماعی به آن اقدام میکنند. این اقدام با کاهش هزینهها انجام میگیرد و بر ۲نوع است یارانهٔ مستقیم یا نقدی و یارانهٔ غیرمستقیم. در نوع دوم دولتها با پایین نگهداشتن هزینهٔ برخی اقلام انرژی مانند برق، بنزین، گازوییل و گاز تلاش میکنند هزینههای مردم و بهخصوص اقشار کمدرآمد را کاهش دهند.
در آذرماه سال ۸۹ اولین یارانهٔ نقدی با مبلغ ۴۵هزار و ۵۰۰تومان واریز شد. پس از گذشت ۹سال قیمتهای مایحتاج زندگی مردم نه رشد تصاعدی که رشد انفجاری داشته است؛ با این وجود اقشار آسیبپذیر مردم که به اعتراف پاسدار قالیباف ۹۶درصد مردم ایران را شامل میشوند، همچنان همان یارانهٔ ۹سال پیش را دریافت میکنند.
سایت حکومتی آرمان روز ۱۵مهر با تیتر «سبد معاش از ۸میلیون تومان گذشت» نوشت: «رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور که محاسبات ماهانه سبد معاش خانوار را بر اساس آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و انستیتو پاستور ایران انجام میدهد، میگوید: سبد معاش در شهریورماه از مرز ۸میلیون تومان عبور کرده است».
بر اساس این گزارش دستمزد پایه عموم کارگران ایران که در ابتدای سال ۹۸ شورایعالی کار رژیم یکونیم میلیون تومان تصویب کرده و مدعی بود که به یکدوم خط فقر رسانده است، ظرف ۶ماه به کمتر از یکپنجم خط فقر تنزل کرد و کارگران به ۴میلیون و ۳۱۵هزار تومانِ اضافه بر حقوقشان نیاز دارند تا قدرت خرید و سطح زندگی خود را به سطح فروردین ۹۸ برسانند.
دروغدرمانی ولایی
حکومت آخوندی با شیوههای دجالگرانه روی محرومیت عظیم مردم سرپوش میگذارد. قصوری، معاون دفتر جمعیت نیروی کار و سرشماری مرکز آمار، در گفتگو با شبکه خبر رژیم مدعی شد که در چند سالهٔ اخیر درآمد مردم از هزینههایشان بیشتر شده است!(باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۷شهریور ۹۸)
این دروغ سخیف در شبکههای اجتماعی توسط مردم به سخره گرفته شد؛ حتی عوامل حکومتی هم صدایشان درآمد و از نگرانی انفجار خشم مردم به یکدیگر هشدار دادند.
در این زمینه یکی از نمایندگان مجلس ارتجاع از شاهینشهر هشدار داد: «...وای به روزی که مردم مقابل شما بایستند». او با اشاره به گرانی ناگهانی هر قرص نان، از تبعات آن ابراز نگرانی کرد در اعترافی ناگزیر یادآوری کرد که یارانههای مردم هیچ رشدی ندارد.(سایت حکومتی خانه ملت ۱۴مهر ۹۸)
رشد قیمتها و یارانهٔ ثابت
برای درک بهتر از مقایسهٔ قیمتها و چند برابر شدن آنها، نگاهی به نمودار سادهٔ زیر کمک کننده است.
مقایسه رشد قیمت انرژی از سال ۸۴ تا ۹۸
همچنین با نگاهی به رشد سرطانی برخی اقلام سرمایهای در جدول زیر میتوان فهمید که مردم ایران تا کجا توسط این حکومت چپاول میشوند.
رشد قیمتها...
بهروشنی پیداست که اعترافات نمایندگان مجلس ارتجاع تنها در وضعیت انفجاری جامعه و در نگرانی از پایان عمر حکومت است که صورت میگیرد. در غیر اینصورت هر دو باند حکومتی در چپاول سرمایههای مردم با هم هیچ اختلافی ندارند؛ بهجز سهمخواهی بیشتر. در لابلای جنگ و جدالهایشان در همین مجلس ارتجاع میتوان به اعداد و ارقام دیگری هم رسید.
عبدالرضا مصری، نمایندهٔ مجلس ارتجاع از کرمانشاه، ضمن اعتراف به تورم ۴۰درصدی(که باز کمتر از میزان واقعی تورم است) میگوید: «یک ریال به حقوق ۱۶۰هزار تومانی یک خانواده اضافه نشده، حقوقی که الآن پرداخت میشه که معادل پارسال هست... برای یک خانواده پنج نفره... میشود روزی ۳۴۴۰تومان این بطریهای آب شده ۱۵۰۰تومان یعنی حقوقی که ما میدهیم فرد میتواند صبح یک بطری آب بخورد ظهر یک بطری آب بخورد شب هم نصفش را بخورد» و در نهایت تلویحاً اعتراف میکند به دزدی آشکار حکومتی: «اگر ما تو قانون بودجه پول گذاشتیم این پولها کجا داره میرود»؟(همان منبع)
چپاول مردم به اسم یارانه
حکومت آخوندی تنها گریزگاه خودش از سقوط محتوم را در تنگتر کردن حلقهٔ فشار بر مردم میبیند. زیرا بهطور واقعی این ساختار مغروق در بحرانهای اقتصادی و سیاسی، توان و ارادهٔ حل مشکلات اقتصادی مردم و کشور را ندارد؛ از این رو تمام سرمایهها و درآمدهای کلان کشور را خرج سرپا نگهداشتن مزدوران حکومتی درونی و خارجی خود و صرف جاهطلبیهای هستهای و موشکی میکند. در واقع بقای خود را با خرجهای کلان از جیب ملت ادامه میدهد. نتیجهٔ این وضع خالیتر شدن سفرهٔ مردم است. در این زمینه اعتراف حاجی دلیگانی، نمایندهٔ مجلس ارتجاع، ما را از هر توضیح بینیاز میکند: «بر اساس گزارشها دولت حدود ۱۴۰هزار میلیارد تومان از محل هدفمندی یارانهها درآمد دارد و تنها کمتر از یکسوم آن را میان مردم توزیع میکنند».(همان منبع)
معنی این حرف این است که همین یارانهها هم که حکومت آن را به اسم کمک به مردم تبلیغ میکند به محلی برای چپاول و کسب درآمد حکومتی تبدیل شده است. وقتی یک مهرهٔ وابسته به باند خامنهای این را میگوید باید دید در خفا و در پس پرده چه خبر است.