728 x 90

کنفرانس در پارلمان اروپا؛ ایران در آستانهٔ تغییر بزرگ

کنفرانس در پارلمان اروپا
کنفرانس در پارلمان اروپا

روز ۱۹ آذر ۱۴۰۴ / ۱۰ دسامبر ۲۰۲۵، هم‌زمان با گرامی‌داشت بین‌المللیِ روز جهانی حقوق بشر، كنفرانسی با عنوان «همگام با  مردم ايران برای صلح و امنيت جهانی» در پارلمان اروپا[بروکسل] برگزار شد.

محور اصلیِ سخنرانی‌های مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران و نمایندگان پارلمان اروپا: ميلان زور، پتراس[۱]، آستراويچيوس[۲] و  فرانسیشکو آسیش[۳]، یک طرح همه‌جانبه‌ از موقعیت کنونی ایران با چنین سربرگی است:   

«مبارزه‌ی مردم ایران برای سرنگونی استبداد دینی را به‌رسمیت بشناسید.»[۴]

تجلیل از «مقاومت‌کنندگان برای آزادی و دموکراسی، آنان که با نثار هستی خود، حقوق بشر را معنا می‌بخشند»[۵]، ورود به شرح جزئیات موقعیت سرنوشت‌ساز کنونیِ ایران در این کنفرانس بود. این جزئیات را منطبق بر محورهای سخنرانی‌ها، بررسی می‌کنیم.

 

وضعیت جدید ایران: بحران فروبسته‌ی رژیم، آستانه‌ی خیزش جامعه

ایران امروز با شتابی بی‌سابقه به‌سوی وضعیتی تازه و تعیین‌کننده حرکت می‌کند؛ وضعیتی که نه تنها محصول فرسودگیِ ساختار قدرت، بلکه نتیجه‌ی انباشته شدن نارضایتی‌های عمیق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. جامعه‌یی که چهار دهه زیر فشار سرکوب و فساد حاکمیت بوده، اکنون در برابر آن قرار گرفته است؛ حاکمیتی که حتی نشانه‌یی از ترمیم یا اصلاح در آن دیده نمی‌شود و توان و ظرفیت آن را هم ندارد. گسست عمیق میان رژیم و جامعه، در ماه‌های اخیر شتاب بیشتری یافته و چشم‌انداز آینده ایران را وارد مرحله‌ای کرده است که می‌توان آن را «لحظه استثنائی» نامید.

 

فروپاشی «محور مقاومت»، انزوای راهبردی

خمینی و خامنه‌ای سال‌ها سیاست خارجی خود را بر ابداعی موسوم به «محور مقاومت» بنا کردند؛ شبکه‌یی شبه‌نظامی را از لبنان و سوریه تا عراق و یمن امتداد دادند. مأموریت این محور، تأمین نفوذ منطقه‌یی از مسیر جنگ‌افروزی و صدور بنیادگرایی بود. اما تحولات یک سال اخیر توأم با فشارهای بین‌المللی، تغییر تعادل یا موازنه‌ی منطقه‌یی که منجر به بحران داخلی بی‌سابقه برای حاکمیت شد، نشان داد که این محور دیگر فرسوده و برای حاکمیت، ناکارآمد شده است. مفهوم این تحول این است که حاکمیت، توان صدور بحران، به‌عنوان سپر بقا را ندارد. اکنون حاکمیت در سیاست خارجی همان‌قدر آشفته است که در سیاست و اقتصاد داخلی.

 

سقوط پایگاه اجتماعی، بی‌اعتباری سیاسی

«نتایج آخرین نمایش انتخاباتی»، بار دیگر «نشان داد که پایگاه اجتماعی» حاکمیت در پایین‌ترین سطح قرار دارد. «اظهارات اخیر حسن روحانی ــ رئیس‌جمهور اسبق رژیم ــ که گفته است ۹۰درصد مردم با قوانین مجلس مخالف‌اند»، نه یک اعتراف، بلکه سندی بر فروپاشی مشروعیت حکومت است؛ به این معنی که حکومت، قدرت خود را نه از صندوق رأی، بلکه از سرکوب و کنترل امنیتی می‌گیرد. بنابراین تیغ سرکوب حاکمیت، از موضع ترس و انزوا و بی‌پشتوانگی است. 

 

اقتصادِ بی‌ثبات، جامعه‌ی در آستانه‌ی انفجار

بحران اقتصادی، از عوامل بنیادین تزلزل حاکمیت است. تورم سالانه به محدوده‌ی بالای ۴۰ درصد بازگشته، ارزش پول ملی با سرعت سقوط می‌کند و بیماری مزمن کسری بودجه، رژیم را به آستانه‌ی فلج مالی رسانده است. بحران‌های موازیِ آب، برق، تشدید فقر، بیکاری و آلودگی مرگ‌آفرین هوا، میلیون‌ها ایرانی را به آستانه‌ی انفجار اجتماعی رسانده است. چنین وضعیتی از مدار مدیریت یا اصلاح امور خارج شده است؛ چرا که ساختار اقتصادی رژیم از درون تهی شده و امکان بازسازی ندارد.

ویژگی مشترک بحران‌های اشاره‌شده‌ی امروز ایران این است که حاکمیت را در بن‌بستی وجودی و ساختاری گرفتار کرده‌اند؛ بن‌بستی که روزانه حاکمیت را به جانب فروپاشیِ سیاسی سوق می‌دهد. 

 

گسترش شبکه مقاومت و نقش نسل جوان

در مقابل این بن‌بست، جامعه ــ به‌ویژه نسل جوان ــ راه حل و پاسخ دارد. شبکه‌های مقاومت در استان‌های مختلف در حال گسترش‌اند. جوانان داخل و خارج کشور با سرعت بیشتری به این حرکت می‌پیوندند. در این دوره،‌ خطرناک‌ترین بحران از منظر رژیم، نه فشارهای خارجی‌ و نه تحریم‌ها، بلکه نزدیک شدن جامعه به یک قیام سازمان‌یافته است؛ پدیده‌یی که فاصله‌اش به لحظه‌ی ناگزیر وقوع، کوتاه‌تر می‌شود.

 

پایان شبه‌راه‌حل‌ها و ضرورت «راه‌حل سوم»

تحولات اخیر روشن نموده که دیگر جایی برای آلترناتیوهای دست‌ساز، طرح‌های میان‌بر یا سناریوهای بقای رژیم باقی نمانده است. «راه‌حل سوم» که بر نقش مردم و مقاومت سازمان‌یافته در تحقق تغییر بزرگ تأکید دارد، امروز بیش از هر زمان دیگر موضوعیت پیدا کرده است. این راه‌حل می‌گوید کنار زدن دیکتاتوری تنها به‌دست مردم ایران ممکن است و هیچ نیروی خارجی یا جناح درونی رژیم، قادر به ایجاد تغییر مطلوب اکثریت مردم ایران نیست.

 

مسئولیت جامعه‌ی جهانی و انتخاب مردم

امروز از اتحادیه اروپا و دولت‌های عضو آن انتظار می‌رود سکوت خود در برابر موج اعدام‌ها را بشکنند و مبارزه‌ی مردم ایران برای تغییر را به‌رسمیت بشناسند. قرار دادن سپاه پاسداران در لیست گروه‌های تروریستی، نه‌فقط خواست اکثریت مردم ایران، بلکه ضرورتی برای امنیت منطقه و جهان است.

ایران اکنون در «لحظه انتخاب» قرار دارد؛ لحظه‌یی که تنها گزینه‌ی واقعی آن، اتحاد مردم برای رقم زدن سرنوشت تاریخی خود و عبور از هر شکل دیکتاتوری است. این تنها مسیر ممکن برای رسیدن به آزادی، دموکراسی و آینده‌یی شایسته‌ی آرزوی تاریخیِ ملت ایران به‌شمار می‌آید.

 

پی‌نوشت:

[۱] رئيس مشترك گروه دوستان ايران آزاد در پارلمان اروپا، معاون هيئت رابطه با كشورهای جنوب آسيا در پارلمان اروپا، وزير سابق آموزش و ورزش اسلوونی.

[۲] رئيس مشترك دوستان ايران آزاد در پارلمان اروپا از ليتوانی، عضو هيئت رئيسه گروه رينيو.

[۳] عضو کنفرانس رؤسای هیأت‌ها در پارلمان اروپا از پرتغال، هماهنگ‌کننده حقوق بشر در گروه سوسیالیست‌ها.

[۴ و ۵] از سخنرانی مریم رجوی.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/603f95ec-3e5b-4046-a4d3-8aedb639eefb"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات