زمان دارد میگذرد و ضربالاجلهای ۱۳مرداد و ۱۳آبان برای اجرایی شدن تحریم های خفهکننده آمریکا فرا میرسد و رژیم از هیچ سو قادر به تصمیمگیری نیست. نه توان دادن پاسخ مثبت به شروط آمریکا را دارد و نه میتواند در برابر تحریمها ایستادگی کند و از جهت دیگر مثلاً از طریق شرق و مشخصا روسیه و چین راه باز کند. چرا که سفر ولایتی به مسکو عملاً پوچ از آب در آمد و سران کرملین به او تفهیم کردند که حاضر به پرداخت بهای سنگین مواجه شدن با تحریمهای آمریکا بهخاطر رژیم نیستند. سفر ولایتی به چین هم معلوم نیست چه بود که رژیم حتی حرفش را هم نمیزند، آنچنان که معلوم نشد ولایتی کی به پکن رفت، کی برگشت و در آنجا با کی ملاقات کرد و اصلاً ملاقات کرد یا نه؟
مهرهها و رسانههای هر دو باند هر کدام وجوهی از این بنبست مرگبار را در نوشتهها و اظهارات خود نشان دادهاند، بدون اینکه راهحلی را نشان دهند.
مثلاً غلامرضا حیدری، عضو مجلس ارتجاع، در روز ۲۹تیر در بحبوحه شعارهای ضداستکباری باند خامنهای پرچم غلط کردم گویی برافراشته و گفته است: «همانطور که از شعار نه شرقی نه غربی عبور کردیم که بهنظر واقعبینانه هم بوده و با شرق و روسیه این رابطه مستقیم را برقرار کردیم، باید با غرب یعنی آمریکا هم این رابطه را برقرار میکردیم و منافع ملی ما ایجاب میکرد که این اقدام را انجام دهیم». این عضو مجلس ارتجاع سپس به سردمداران نظام توصیه به چرخشمداری کرده و گفته است: «هنر کشورداری هم این بود که روابط خارجیمان را بالانس کنیم. اما این موارد از اختیارات رئیسجمهور نیست». وقتی از اختیارات رئیسجمهور نظام نباشد معلوم است که با اشاره چشم و ابرو دارد بالای نظام را آدرس میدهد. اما جرأتش در این حد اجازه داده که بگوید: «گیر ما گلوگاهها است و تا گلوگاهها درست نشود کاری نمیتوان کرد».
او در یک عبارت ساده، هم بنبست نظام را اعلام کرده و هم پایان تاریخ مصرف ولیفقیه برای برخی باندهای حاکم را. تازه اندر باب ضرورت چرخشمداری و یا بهقول خامنهای «نرمش قهرمانانه» به خود خامنهای هم درس میدهد که «تا زمانیکه رویکرد ایجاد تنش با دنیا را تغییر ندهیم گرفتاریهای موجود را خواهیم داشت».
این نصایح از طرف یک عضو دونپایه مجلس ارتجاع به «خلیفه» نظام حکایت همان ضربالمثل «مار که پیر بشود قورباغه برایش ابو عطا میخواند» است.
جالب است که یک مهره باند روحانی ظاهراً در پاسخ به توصیه خامنهای برای رابطه با «همه کشورها به غیر از یکی دوتا» به وی یادآور میشود که «اگر آمریکا از آن خارج باشد، بقیه اعضا نقش بنیادی ندارند».(سریعالقلم ۲۹تیر ۹۷) همین هشدار را روز قبلش علی خرم، گماشته اسبق رژیم در بخش اروپایی مللمتحد، به نظام داده بود که متأسفانه هیچکس تاب رویارویی با «دلار» را ندارد.
هم سریعالقلم و هم خرم خاطرنشان کردهاند: « اروپاییها توان اقناعی نسبت به سیاست آمریکا در رابطه با ایران را ندارند. به یک معنا ما به نقطه صفر در مشکلات ایران و آمریکا بازگشتهایم». بعد هم به زبان صریح گفتهاند این ما هستیم که به مذاکره با آمریکا نیاز داریم و این آمریکاست که میز مذاکره را میچیند.
سریعالقلم خامنهای و نظام را در مقابل این سؤال قرار داده که: «آمریکا با خروج از برجام میخواهد به روسیه، چین، اروپا و بقیه دنیا اعلام کند که آمریکای امروز دیگر مانند آمریکای باراک اوباما نیست. ریاستجمهوری اوباما در آمریکا بسیار خاص و منحصربهفرد بود. بعید است تکرار شود. استراتژی ما در این شرایط نسبت به غرب، آمریکا و نظام بینالملل چیست»؟ سؤالی که پاسخ آن به بیانهای مختلف از لایههای مختلف باند روحانی شنیده شده است: خوردن جامهای زهر موشکی و منطقهیی و حقوقبشری.
همین معنی را خبرگزاری حکومتی ایسنا در روز ۲۹تیر اینگونه گوشزد کرده است:
«ما در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم؛ واقعیت این است که ریشه مشکلات اقتصادی ما، حالا دیگر سیاسی و حاکمیتی است و اگر راهحلی برای آن باشد آن راهحل در حوزههای سیاسی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند راهحل نجات دیگر نه در مسائل اقتصادی که در مسائل سیاسی و روابط بینالملل پیدا میشود».
همین بیان را اکبر ترکان مشاور آخوند روحانی در روز ۲۹تیر به بیان کشتیگیری که در حال خاک شدن است گفت: «الآن ما روی پل هستیم باید مقاومت کنیم».