إنّا أنزلناه فی لیلة القدر {1} و ما أدراک ما لیلة القدر {2} لیلة القدر خیر مّن ألف شهرٍ {3} تنزّل الملائکة والرّوح فیها بإذن ربّهم مّن کلّ أمرٍ {4} سلام هی حتّی مطلع الفجر {5}
ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم، و چه میدانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر و بر گزیدهتر است. فرشتگان و روح در آن شب بهاجازهٴ پروردگار تکامل بخش خود، با کل امر، فرود آیند، و در هر امری تا سپیدهدمان سلام است.
در مسیر تکامل، شب قدر بشارتدهندهٴ آغاز یک سرفصل جدید و نقطه تحول کیفی است. یعنی خروج از تاریکی و بنبست و جهش بهیک مرحله جدید تکاملی، که قرآن آن را به دمیدن سپیده صبح تعبیر کرده است. مرحلهیی که در آن، امر بقا و تکامل پدیدهها، چه فرد، چه جامعه یا یک انقلاب، مطابق سن خدشهناپذیر خلقت، مقرر و تعیین میشود و آنگاه بر حسب قوانین تکاملی، راه و مسیر تعیین شده جدید آغاز میشود.
در فرهنگ اسلام انقلابی و توحیدی، در عین اعتقاد به ضرورتها و قانونمندیهای تکاملی، پیوسته بر توانایی و اقتدار جبرشکنانهٴ انسان تصریح میشود. در این فرهنگ، برخلاف برداشتهای ارتجاعی از اسلام، انسان، بهخاطر اختیار نسبی خود، بهمقابله با مشکلات و نا بهسامانیها پرداخته و قوانین کهن را بهسمت دنیای نو تغییر میدهد و بهاین ترتیب در جادهٴ تکامل بهپیش میرود. این است جوهر و محتوای شب قدر که قرآن آن را برتر از هزار ماه قلمداد کرده است.
از مفهوم شب قدر در آیات قرآن چنین فهمیده میشود که:
شب قدر بهطور اختصاصی یک شب نیست، بلکه شبهای قدر وجود دارند. به عبارت دیگر، با اینکه شب نزول قرآن، شب قدر بوده است، با این حال شب قدر بهمعنای عام نیز وجود دارد.
ارزش این شب از هزار شب برتر است. زیرا که در ا ین شب مسیر تحولات چند ماهه (تحولات کمی) تغییر کرده و مسیر تحرک و تحولات آینده تعیین میشود. این سرفصل تغییرات کیفی، نقطهیی است که در آن ملائکه (مبادی و مبانی قوا) و روح (جوهر و جانمایهٴ پدیدهها) به اذن خدا فرو فرستاده میشوند و «کل امر» یعنی کلیت مسیر حرکت پدیدهها و اشیا را معین و مقرر میسازند. بنا بر این، شب قدر عصارهٴ تمامی مراحل تکاملی قبلی را در خود دارد.
روند تکامل در سراسر مسیر پرفراز و نشیب خود، گویای این حقیقت است که در چنین نقاطی، ارابه تکامل خیز برداشته و با یک جهش رو بهپیش، بنبستها را درهم میشکند و سپس پدیده مورد نظر بهسوی «سلام» و یگانگی بهجلو پرتاب میشود.
سلام، معنای فلسفهٴ توحید است. مطابق جهانبینی توحیدی، جوهر حرکات و تضادها وسیلهٴ نیل به سلام و وحدت و یگانگی هستند. در جریان یک انقلاب اجتماعی نیز نظام پوسیده قبلی با تحول جهشوار و دگرگونی انقلابی – که البته باز هم با رنج و خونریزی همراه است- واژگون میشود و نظام جدیدی بهجای آن پایهریزی میشود. یعنی در مسیر تکامل جامعه بنبستی شکسته میشود و مناسباتی نو شکل میگیرد.
اکنون میتوانیم دریابیم که مطلع الفجر که در سورهٴ قدر از آن صحبت شده است، همان نقطهٴ حل تضاد، نقطهٴ گرایش بهوحدت و نقطهٴ خروج از تاریکی و بنبست است، که به روشنایی و دمیدن سپیده سحر تعبیر شده است.
به همین ترتیب، بهلحاظ فردی نیز، وقتی انسان خودش مسألهیی را در درونش حل میکند، با آگاهی و اراده یکی از موانع رشد و تکامل خود را از میان برمیدارد. بهطور مثال فرد بر وابستگی، ترس، دوگانگی و خودخواهی، در درونش غلبه میکند. در اینجا او احساس میکند که از بنبست و تاریکی خارج میشود و به سمت وحدت و سلام بهپیش میرود. یعنی فرد پس از عبور از مراحل کمی و فراز و نشیبها، سرانجام در یک نقطهٴ عطف و سرفصل معین، با یک جهش، بر تضاد درونیش غلبه کرده و به دنیای جدیدی پا میگذارد.
حال اگر با چنین درکی، نگاهی به سرفصلهای مهم تاریخی بیندازیم، درمییابیم که چگونه در این شبهای قدر تاریخی، سرنوشت انسانها و جوامع رقم میخورد. مثلاً عاشورای بزرگ حسینی، بهمثابه یک نقطهٴ عطف بزرگ در تاریخ اسلام انقلابی، لیلة القدری جاودانه است.
همچنین، در مسیر مبارزات رهاییبخش مردم ایران در قرن حاضر، بنیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران، یک نقطهٴ عطف سرنوشتساز بهشمار میرود.
در مقاومت حاضر نیز که مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در بحبوحهٴ نبرد سرنوشتساز با مهیبترین دشمن تاریخ ایران هستند، این مقاومت بهای آزادی مردم ایران را با نثار یکصد هزار جاودانهفروغ و صدها اسیر و زخمی، پرداخته است و میرود تا با سرنگونی رژیم جهل و جنایت، شب قدر مردم ایران را رقم بزند و سپیدهدم سلام و یگانگی را با مهر تابان آزادی، بر پهنهٴ خاک وطن بگستراند. سلام هی حتی مطلع الفجر، سلام بر آن شب، تا سپیدهدمان آزادی و رهایی.
ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم، و چه میدانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر و بر گزیدهتر است. فرشتگان و روح در آن شب بهاجازهٴ پروردگار تکامل بخش خود، با کل امر، فرود آیند، و در هر امری تا سپیدهدمان سلام است.
در مسیر تکامل، شب قدر بشارتدهندهٴ آغاز یک سرفصل جدید و نقطه تحول کیفی است. یعنی خروج از تاریکی و بنبست و جهش بهیک مرحله جدید تکاملی، که قرآن آن را به دمیدن سپیده صبح تعبیر کرده است. مرحلهیی که در آن، امر بقا و تکامل پدیدهها، چه فرد، چه جامعه یا یک انقلاب، مطابق سن خدشهناپذیر خلقت، مقرر و تعیین میشود و آنگاه بر حسب قوانین تکاملی، راه و مسیر تعیین شده جدید آغاز میشود.
در فرهنگ اسلام انقلابی و توحیدی، در عین اعتقاد به ضرورتها و قانونمندیهای تکاملی، پیوسته بر توانایی و اقتدار جبرشکنانهٴ انسان تصریح میشود. در این فرهنگ، برخلاف برداشتهای ارتجاعی از اسلام، انسان، بهخاطر اختیار نسبی خود، بهمقابله با مشکلات و نا بهسامانیها پرداخته و قوانین کهن را بهسمت دنیای نو تغییر میدهد و بهاین ترتیب در جادهٴ تکامل بهپیش میرود. این است جوهر و محتوای شب قدر که قرآن آن را برتر از هزار ماه قلمداد کرده است.
از مفهوم شب قدر در آیات قرآن چنین فهمیده میشود که:
شب قدر بهطور اختصاصی یک شب نیست، بلکه شبهای قدر وجود دارند. به عبارت دیگر، با اینکه شب نزول قرآن، شب قدر بوده است، با این حال شب قدر بهمعنای عام نیز وجود دارد.
ارزش این شب از هزار شب برتر است. زیرا که در ا ین شب مسیر تحولات چند ماهه (تحولات کمی) تغییر کرده و مسیر تحرک و تحولات آینده تعیین میشود. این سرفصل تغییرات کیفی، نقطهیی است که در آن ملائکه (مبادی و مبانی قوا) و روح (جوهر و جانمایهٴ پدیدهها) به اذن خدا فرو فرستاده میشوند و «کل امر» یعنی کلیت مسیر حرکت پدیدهها و اشیا را معین و مقرر میسازند. بنا بر این، شب قدر عصارهٴ تمامی مراحل تکاملی قبلی را در خود دارد.
روند تکامل در سراسر مسیر پرفراز و نشیب خود، گویای این حقیقت است که در چنین نقاطی، ارابه تکامل خیز برداشته و با یک جهش رو بهپیش، بنبستها را درهم میشکند و سپس پدیده مورد نظر بهسوی «سلام» و یگانگی بهجلو پرتاب میشود.
سلام، معنای فلسفهٴ توحید است. مطابق جهانبینی توحیدی، جوهر حرکات و تضادها وسیلهٴ نیل به سلام و وحدت و یگانگی هستند. در جریان یک انقلاب اجتماعی نیز نظام پوسیده قبلی با تحول جهشوار و دگرگونی انقلابی – که البته باز هم با رنج و خونریزی همراه است- واژگون میشود و نظام جدیدی بهجای آن پایهریزی میشود. یعنی در مسیر تکامل جامعه بنبستی شکسته میشود و مناسباتی نو شکل میگیرد.
اکنون میتوانیم دریابیم که مطلع الفجر که در سورهٴ قدر از آن صحبت شده است، همان نقطهٴ حل تضاد، نقطهٴ گرایش بهوحدت و نقطهٴ خروج از تاریکی و بنبست است، که به روشنایی و دمیدن سپیده سحر تعبیر شده است.
به همین ترتیب، بهلحاظ فردی نیز، وقتی انسان خودش مسألهیی را در درونش حل میکند، با آگاهی و اراده یکی از موانع رشد و تکامل خود را از میان برمیدارد. بهطور مثال فرد بر وابستگی، ترس، دوگانگی و خودخواهی، در درونش غلبه میکند. در اینجا او احساس میکند که از بنبست و تاریکی خارج میشود و به سمت وحدت و سلام بهپیش میرود. یعنی فرد پس از عبور از مراحل کمی و فراز و نشیبها، سرانجام در یک نقطهٴ عطف و سرفصل معین، با یک جهش، بر تضاد درونیش غلبه کرده و به دنیای جدیدی پا میگذارد.
حال اگر با چنین درکی، نگاهی به سرفصلهای مهم تاریخی بیندازیم، درمییابیم که چگونه در این شبهای قدر تاریخی، سرنوشت انسانها و جوامع رقم میخورد. مثلاً عاشورای بزرگ حسینی، بهمثابه یک نقطهٴ عطف بزرگ در تاریخ اسلام انقلابی، لیلة القدری جاودانه است.
همچنین، در مسیر مبارزات رهاییبخش مردم ایران در قرن حاضر، بنیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران، یک نقطهٴ عطف سرنوشتساز بهشمار میرود.
در مقاومت حاضر نیز که مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در بحبوحهٴ نبرد سرنوشتساز با مهیبترین دشمن تاریخ ایران هستند، این مقاومت بهای آزادی مردم ایران را با نثار یکصد هزار جاودانهفروغ و صدها اسیر و زخمی، پرداخته است و میرود تا با سرنگونی رژیم جهل و جنایت، شب قدر مردم ایران را رقم بزند و سپیدهدم سلام و یگانگی را با مهر تابان آزادی، بر پهنهٴ خاک وطن بگستراند. سلام هی حتی مطلع الفجر، سلام بر آن شب، تا سپیدهدمان آزادی و رهایی.