وقتی روز ۲۳مرداد ۱۳۸۱ مطابق با ۱۴ اوت سال ۲۰۰۲ در هتل ویلارد واشنگتن سایتهای سری هستهیی رژیم آخوندی یعنی تأسیسات غنیسازی اورانیوم در نطنز و پروژه آب سنگین اراک توسط شورای ملی مقاومت ایران افشا و در سطح جهان منتشر شد، نه ولیفقیه ارتجاع و نه هیچیک از کارگزاران جنگافروز دیکتاتوری آخوندی گمان نمیکردند که این افشاگری، ضربه بزرگی است که درست به نقطه اساسی و به گیجگاه رژیم خورده است.
این افشاگری البته نخستین برملاسازی نیات شوم و شیطانی این رژیم برای دستیابی به بمب اتمی نبود و سالها پیش از آن - و بهطور دقیقتر از ۲۷خرداد ۱۳۷۰ - مجاهدین و شورای ملی مقاومت، سلسلهیی از افشای برنامه سری هستهیی رژیم را آغاز کرده بودند اما افشاگری نطنز و اراک در نوع خود بیسابقه بود. از آن زمان به بعد این افشاگری زبانزد رهبران سیاسی شد و بارها مورد استناد رسانههای بینالمللی جهان قرار گرفت. در این میان اما نوع واکنش رژیم به این افشاگری گویای همه چیز است. با اینکه ۲۲سال از آن افشاگری بزرگ میگذرد، هنوز هم مقامات و کارگزاران رژیم از آن مینالند و اینچنین به ترس و وحشت خود از آینده دردناک و سرنوشت رقتبار این پروژه مخفی لورفته توسط مجاهدین، اعتراف و اقرار میکنند.
سایت حکومتی فرارو روز ۱۸شهریور ۱۴۰۳ نوشته بود: «محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی و معاون رئیسجمهور گفت: «بیش از ۲۰سال است که پرونده هستهیی برای ایران باز شده است».
این سایت حکومتی در ادامه نوشت: «اما آنچه بهانه نگارش این گزارش است، مسأله افشای سایتهای هستهیی در سال ۱۳۸۱ توسط مجاهدین است که مورد توجه معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی قرار گرفت… از این مرحله به بعد، پرونده نظام در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی گشوده شد… و این مسأله باعث حساسیت و ورود اجرایی آژانس به فعالیتهای هستهیی نظام شد… چندی پیش قطعنامهیی از سوی شورای حکام آژانس بینالمللی اتمی درباره برنامه غنیسازی ایران صادر شد که… در نهایت به شورای امنیت سازمان ملل رسید»(سایت حکومتی فرارو - ۱۸شهریور ۱۴۰۳).
روز دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش داد که رژیم ایران میزان اورانیوم غنیشده ۶۰درصدی خود را به ۲۷۵کیلوگرم افزایش داده است… و این مقدار میتواند بهسرعت به سطح ۹۰درصد که برای تولید سلاح هستهیی لازم است، برسد.
یک روز بعد در ۱۴ اسفند «هاوارد سالومون»، نماینده موقت آمریکا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سخنرانی خود در وین ضمن ابراز نگرانی شدید آمریکا از سرعت گرفتن برنامه هستهیی رژیم، تأکید کرد که در برابر اقدامات این رژیم تسلیم نخواهد شد.
نمایندگی اتحادیه اروپا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در همین روز با انتشار بیانیهیی، از ادامه غنیسازی اورانیوم با خلوص بالا در ایران ابراز نگرانی کرد و بهدنبال آن روز ۱۵ اسفند ۱۴۰۳ متن بیانیه چهارجانبه کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلستان و آلمان پیرامون برنامه هستهیی رژیم ایران منتشر شد که ضمن مرور موارد عدم پایبندی و نبود شفافیت در برنامه هستهیی ایران طی سالهای گذشته، هشدار داده بود: «صبر ما طولانی بوده، اما نامحدود نیست».
اکنون با تغییر دوران و در شرایط انقلابی جامعه و پس از شکسته شدن شاخ جنگطلبی و ضربه به سیاست صدور ارتجاع این رژیم، نظام درمانده و تضعیف شده ولیفقیه با یک وضعیت آچمز و بنبست در زمینهٔ ادامه ساخت بمبسازی مواجه شده است. ولیفقیه ارتجاع تن به مذاکره نمیدهد چون میداند اگر شکاف باز کند، شیرازه و هستی نظام بر باد خواهد رفت و از سوی دیگر میداند اگر در راستای انقباض هر چه بیشتر، به پروژه دستیابی به سلاح هستهیی ادامه دهد با چکاندن ماشه و عواقب هراسناک آن مواجه خواهد شد.
در زبان فارسی ضربالمثلی هست که این وضعیت رژیم را حکایت میکند: «مثل خر در گل ماندن» و اشاره به این دارد که صاحب خر بار بسیار زیادی بر آن میگذارد اما خر در میانهٔ راه به گل و لای برخورد کرده و در گل گیر میکند. در آن حالت نه صاحب خر توانایی داشته که خر و بار را نجات دهد و نه خر این قابلیت را دارد که بار و صاحبش را نجات بدهد. حالا این حکایت ولیفقیه مفلوک و درمانده است.