هر چقدر که وضعیت رژیم آخوندی خرابتر میشه و این رژیم در محاصره بحرانهای داخلی و منطقهای و بینالمللی بیشتر دست و پا میزنه بحث چگونگی سرنگونی این رژیم هم بیشتر مطرح میشه. این روزها با انواع و اقسام تئوریها در رابطه با سرنگونی رژیم مواجهیم. یه عده میگن باید حمله خارجی صورت بگیره. یه عده میگن رژیم خودش بهزودی فرومیپاشه. یه عده میگن باید تظاهرات میلیونی شکل بگیره. یه عده براندازنما هم هستن که چشم به درون نظام دوختن و میگن باید رفت و عناصری از سپاه و بسیج و مجلس آخوندها رو جذب کرد. در هر حال غوغاییه.
مجاهدین میگن استراتژی سرنگونی، قیامه، قیامی که از کانونهای شورشی سازماندهی و هدایت میشه. میگن باید هزار اشرف و هزار کانون شورشی ساخت. در این ویدئو میخوایم راجع به همین موضوع صحبت کنیم. اینکه کانونهای شورشی چه نقشی دارن و رابطه اونها با قیام سراسری مردم ایران چیه؟!
اساسا برای وقوع هر فرایندی ما نیاز به ۲پارامتر پایهیی داریم. یکی مبنا و یکی شرط. بهعنوان مثال پدیدهای مثل تولد یک جوجه رو در نظر بگیرید. مبنای تولد این جوجه وجود تخممرغه. یعنی تا تخممرغ نباشه جوجهای از اون متولد نمیشه. اما آیا تخممرغ خالی به جوجه تبدیل میشه؟! هرگز. این تخممرغ برای اینکه به جوجه تبدیل بشه نیازمند دمای بدن مرغه. بدون این دما نه تنها تخممرغ تبدیل به مرغ نمیشه، بلکه اصلاً فاسد میشه. اون دمای مناسب، در واقع شرط لازم برای تبدیل اون مبنا به جوجه است.
مجاهدین معتقدن که در پهنه اجتماعی امروز ایران هم، کانونهای شورشی همون شرط لازم هستن که میتونن قیام مردم ایران رو به سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیه بالغ کنن. حالا چگونه؟!
ببینید ما با یه جامعه جوشان و خروشان مواجهیم. جامعهای که ماههاست در اون قیام جریان داره. مردم خشمگینن. گرسنهان. اقشار مختلف اجتماعی از ظلم و ستم و سرکوب به تنگ اومدن. خشم متراکم اجتماعی از هر فرصتی برای فوران استفاده میکنن. اما در مقابل ما با رژیمی مواجهیم که تماماً سرمایههای این سرزمین رو داره خرج اختناق میکنه. انواع و اقسام ارگانهای سرکوبگر داره. سپاهی داره. اطلاعاتی داره. بسیجی داره. سازماندهی میکنه. سرکوب میکنه. با این اقداماتش مانع از شکلگیری تجمعهای میلیونی میشه. فضا رو میبنده. جریانهای انحرافی راه میاندازه. مردم رو ناامید میکنه. وحشتافکنی میکنه. خلاصه با استفاده از همه امکانات و سرمایهها و ارگانهایی که در اختیار داره تلاش میکنه تا این قیام خودانگیخته مردمی رو خاموش کنه.
درست در چنین شرایطی وجود یک شرط تعیینکننده ضروری میشه. این همون چیزیه که مجاهدین بهش میگن کانونهای شورشی. یعنی اینکه مردم و مقاومت ایران هم باید در برابر این سرکوب سازمانیافته رژیم، از عنصر سازماندهی برخوردار باشن. چرا؟ برای اینکه بتونن شعلههای قیام رو گستردهتر و فروزانتر کنند. برای اینکه راه باز کنن که پتانسیل قیام بارز بشه. برای اینکه جلو انحرافات بایستن. برای اینکه قیام رو از حالت فرسایشی دربیارن و سمت و سو بدن. برای اینکه همیشه این آتش رو فعال نگه دارن. خود رژیم آخوندی بیش از همه به این نقش آگاهه و این روزها مهرههای ریز و درشتش به اون اعتراف میکنن:
خبرگزاری فارس ۱۴مرداد ۹۷: «کانونهای شورشی: گروهک مجاهدین که چند سال قبل با اخراج از پادگان اشرف و اقامت موقت در کمپ لیبرتی مسیر راهبردی خود را تغییر داده شیوه و روش دهه ۶۰ را احیا نمودند. با حمایت مریم رجوی و با فعال شدن مهرههای خاموش منافقین در داخل کشور هستههای چندنفره موسوم به کانونهای شورشی در داخل کشور تشکیل و شروع به فعالیتهای خرابکارانه کردند. دستورالعمل گروهک منافقین برای هستههای داخل کشور ابتدا با یکان شورشی آغاز شد. مفهوم این یگان از واژه ریاضی آن گرفته شده است. یگان در مقابل دهگان و صدگان. آنها بهترین راه برقراری ارتباط را در بستر شبکههای مجازی یافتند و توانستند با سوءاستفاده از امکانات این رسانه ارتباطی پروژه اغتشاش در کشور را کلید بزنند».
سایت بهارستانه ۶شهریور ۹۷: «در حال حاضر، عنصر تعیینکننده به نسبت اغتشاشات دیماه ۹۶ متشکل شدن اغتشاشگران است، تشکلهایی بهنام کانونهای شورشی درست کردهاند که هم قدرت تکثیر نیرویی دارند و هم از پتانسیل جایگزینی لیدرهای صحنه برخوردار میباشند».
آخوند سالک، عضو مجلس ارتجاع: «مجاهدین در تاکتیکهای خود دست به تغییراتی زدهاند. در اغتشاشات دیماه یک زمان یک تا دو روزه نیاز بود تا شعارهای مردم از شعارهای صنفی و اجتماعی به شعارهای سیاسی و ساختارشکنانه تبدیل شود اما در تجمعات غیرقانونی چند روز گذشته چند دقیقه بعد از شروع تجمع، جمعیت شروع به دادن شعارهای ضدنظام و ساختارشکنانه میکردند.
در پایان فراز آخر از پیام شماره ۱۰ مسعود رجوی رو با هم مرور میکنیم. این همه حرفه:
https://www.youtube.com/watch?v=igYOtgipifE