اگر رخدادهای مربوط به کووید ـ ۱۹ را در میهنمان دنبال کرده و با بسامدهای آن بالا و پایین شده باشیم، درمییابیم که بعد از روی کار آمدن جلاد۶۷ تبلیغات حکومتی دچار یک دگردیسی شده است. تا پیش از این واقعه، هم و غم خامنهای و مرگفروشان کرونایی او این بود که از این ویروس مرگبار یک فرصت و نعمت بسازند؛ فرصت و نعمتی که آنها را مدد میکرد تا مردم را درگیر مصائب و تیرهروزیهای خود کرده و از قیام و اعتراض بازدارند. این استراتژی شوم که استراتژی کلان تلفات انسانی در برابر خطر قیام و سرنگونی نام گرفت، با جدیت تمام پیگیری شد و ماحصل آن مزرعههای مرگ و رژهٔ اجساد در آرامستانهای ایران بود.
خامنهای برای حفظ و استمرار این استراتژی آشکارا خرید و وارد کردن واکسنهای معتبر فایزر و مدرنا را به ایران ممنوع کرد.
رهبر مقاومت، مسعود رجوی در پیام ۱۷فروردین۹۹ خود گفت:
«جانهایی که از دست میرود تیکتاک قیام و سرنگونی است. باید برشورید صدبار بیشتر جنگید و ایران را پس گرفت».
این پیام راهنمای عمل مقاومت ایران و کانونهای شورشی شد. کارزار گستردهٔ مجاهدین برای مقابله با فتوای نحس خامنهای ورق را چرخاند و مقصر اصلی مرگ و میر کرونایی به مردم معرفی شد. این کارزار موجی از خشم و اعتراض اجتماعی را نسبت به فتوا دهنده (خامنهای) دامن زد. درست مانند مقطع پذیرش آتشبس در جنگ ۸ساله با عراق، خامنهای نیز از فتوای خود بهصورتی دجالگرانه عقب نشست اما طبق معمول رسانههای نظام تقصیر کلان تلفات را به دوش مردم انداختند.
روزنامه حکومتی رسالت ۹شهریور۱۴۰۰ نوشت: «مقام معظم رهبری نگفتند واکسن خارجی ممنوع شود بلکه صرفاً گفتند ما از کشور آمریکا و انگلیس واکسن نمیخواهیم. تعبیر ما از این مسأله اشتباه بوده... سخن مقام معظم رهبری را اشتباه متوجه شدهایم و این اشتباه در حال حاضر تصحیحشده و مجوزها را برای واردات اخذ کردهایم و باید از هر منبعی که معتبر است، بر اساس سیاستهایی که داریم واکسن را وارد کنیم».
پر واضح است که این علت اصلی نبود. همچنان که در ماجرای نوشجان کردن زهر آتشبس، خمینی علت را پوشاند ولی بعدها مشخص شد که علت بیان نشده، عملیات چلچراغ مجاهدین در مهران و چشمانداز نزدیک گسترش عملیات آنها به تهران و فتح آن بود که خمینی را وادار کرد که بگوید غلط کرده و آبروی خودش را با خدا معامله میکند. با آن که خامنهای علت عقبنشینی تلویحی خود از فتوایش را نگفت اما خبرگزاری دانشجو ۸شهریور۱۴۰۰ علت عقب تمرگیدن خامنهای را لو داد.
«ابر چالش کرونا اکنون از یک پاندمی در حیطهٔ ویروسشناسی فراتر رفته و برای کشور و نظام وارد حیطهٔ امنیتی شده است. علت، کارکرد دشمن و جنگ شدید روانی است که (مجاهدین) در این زمینه راه انداختهاند. آنها... به جامعه اینگونه تلقین میکنند که همهٔ کشورها در حال واکسیناسیون هستند، تنها ایران بهخاطر سیاست عمدی؟! حاکمیت نمیخواهد مردم را واکسینه کند».
معنی این پاراگراف این است که خامنهای از ترس قیام بهدلیل روشنگریهای مجاهدین وادار به غلطکردم گویی از ممنوعیت ورود واکسن شد.
علت چرخش در تبلیغات حکومتی و بهخصوص سایتهای وابسته به خامنهای را باید در هراس از واکنش خشمآگین و انفجاری جامعه جستوجو کرد.
ابراهیم رئیسی که در تاریخ ۲۲دی ۹۹ میگفت: «رهبری بسیار حکیمانه واکسن آمریکایی و انگلیسی را ممنوع کردند»، در ۲مهر ۱۴۰۰ غلط کردم خامنهای را نیز حکیمانه نامید و رمز موفقیت! رژیم را در برخورد با کرونا کار حکیمانهٔ خامنهای [منظور خرید و ورود واکسن] دانست.
ادعای رسیدن واکسیناسیون عمومی به سقف ۷۰درصد نیز در ۳مهر ۱۴۰۰ از سوی او مطرح شد. این ادعا دو هدف را پی میگیرد:
۱ـ مقابله با خشم انفجاری جامعه و پیشگیری از اعتراض و قیام.
۲ـ به در بردن خامنهای از تبعات این خشم انفجاری.
از آنجا که اعتمادی به ادعاهای این رژیم نیست، بهسادگی میتوان دریافت که این رقمسازی یک رقمسازی بادکنکی است و پا در واقعیت ندارد.
روزنامهٔ حکومتی آرمان ۴مهر ۱۴۰۰ بهنقل از محمدرضا محبوبفر کارشناس سلامت آبکی بودن این ادعا را در دعوای باندی برملا کرد:
«در اپیدمیولوژی بیماری کرونا ایراد چنین سخنانی نه تنها یک اشتباه فاحش است، بلکه نتیجه آن عادیسازی بیماری کرونا در جامعه خواهد بود. در مورد بیماری کرونا تنها واکسیناسیون کامل ۷۰درصدی جمعیت یک کشور میتواند ایمنی جمعی ایجاد کند. منظور از واکسیناسیون کامل هم تزریق دو دز واکسن با فاصله مشخص و تعیین شده از سوی شرکت واکسن ساز است».
معلوم شد «تعداد دزهایی که به مردم تزریق شده است به اسم جمعیت واکسینه شده مطرح شده است».
این روزنامه در ادامه نوشت:
«این سخنان نشان میدهد که عدهیی قصد دارند با چنین سخنانی از فشار افکار عمومی رهایی پیدا کنند».
با توجه به واکسنهای استفاده شده که اغلب سینوفارم چینی است، مشخص است که واکسیناسیون ۷۰درصدی یک هدف تبلیغاتی عاجل را دنبال میکند. به اعتراف این روزنامهٔ حکومتی «چشمانداز بیماری کرونا در کشور برخلاف تبلیغات وسیعی که در خصوص سرعت واکسیناسیون میشود خطرناکتر از گذشته ارزیابی و تحلیل میشود. واکسیناسیون فعلی کشور پیشبینی میشود که به نقطه شکست خود و تجدید واکسیناسیون ختم گردد».
***
سؤال این است آیا خامنهای و گماشتهاش، ابراهیم رئیسی میتوانند با تبلیغات دروغین و پروپاگاندا قیام را سد کنند و مانع از انفجار خشم اجتماعی شوند؟ یا این خشم را در ابعاد نجومی و غیرقابل مهار تجربه خواهند کرد؟