در وضعیت نابسامان اقتصادی رژیم آخوندی، که تحریمها و انزوای بینالمللی و پاندمی کرونا آن را تشدید کرده است، توسل به هر خار و خاشاکی از سوی کارگزاران رژیم برای سرپا ماندن طبیعی است؛ اما غیرطبیعی است که انتظار داشته باشند که به کارگیری ابزارها و سازوکارهای متضاد، اثرات ناخواسته منفی نداشته باشند و نظام اقتصادی را در تناقض های مستمر درگیر نسازد. آنهم در مورد رژیمی که علم اقتصاد برایش امر دست پا گیری است تا جایی که اقتصاددانان حکومتی نظام هم به دفعات از بیزاری سران مملکت به قوانین و قواعد آن نمونههای فراوانی ارائه دادهاند.
یکی دیگر از این بحرانها برای اقتصاد سرگردان نظام، افت و ریزش ارزش سهام در بورس است. در تابستان امسال ارزش سهام به اوج خود رسید و از دو میلیون واحد هم گذشت. از آن زمان رفتهرفته سهام با افت ارزش مواجه شد تا اینکه در چند روز اخیر، سهامدارانی که فریب تبلیغات دولت را خورده بودند و داراییها و سرمایه زندگی خود را وارد بورس کرده بودند تا لااقل از پایین رفتن ارزش آن بواسطه تورم سرسامآور جلوگیری کنند، شاهد ریزش هولانگیز ارزش سهام خود شدند؛ و دست به اعتراضات خیابانی نیز زدند.
خروج سنگین پول از بورس
شاخص کل بورس از روز اول هفته برای نخستین مرتبه وارد کانال یک میلیون و ۱۰۰هزار واحد شد و حدود۴۰ هزار میلیارد تومان پول از بازار بیرون رفت. صفهای فروش پس از چند روز افت سنگین متوالی همچنان ادامه یافتند و چهارمین خروج پول سنگین حقیقی در تاریخ بازار سرمایه را رقم زدند.
اعتراض سهامداران مالباخته از ریزش بورس
درچند روز اخیر تجمعات اعتراضی سهامداران در مقابل ساختمان این مرکز ادامه داشته است. مردم از افت مستمر ارزش داراییهایشان نگران هستند و اقدام به پرتاب تخممرغ به این دارالتجارهٔ حکومتی میکنند.
اوراق بهادار در معاملات بورس با کاهش مواجه شد و یک نزول ۳۷هزار واحدی را به چشم دید.
دستاندرکاران این بازار بر این باورند که با کاهش ارزش دلار که دولت آخوند روحانی دستی در آن دارد، کاهش ارزش سهام و طبعاً خروج نقدینگی از بورس را میتوان توضیح داد. این ماجرا حتی به تأیید اعضای مجلس رژیم نیز رسیده است و قاضیزاده هاشمی، نایبرئیس مجلس اخیراً گفته بود: «بنده شنیدم که با اینکه ما منابع ارزی داریم، بعضاً این منابع ارزی برای روی کار آمدن بایدن حفظ شده است که با تزریق منابع ارزی قیمت ارز برای چند ماه تا ۱۱هزار تومان کاهش یابد».
در تأیید این واقعه شاهد هستیم که در صرافیهای وابسته به بانک مرکزی، دلار به قیمت ۲۱هزار و ۷۹۰تومان فروخته میشود که از روزهایی تا ۳۲هزار تومان فروخته میشد افت چشمگیری داشته است.
دوراهی چه کنم؟؛ کاهش قیمت دلار یا رشد بورس
مردمی که تا مدتی پیش میدیدند دولت آخوند روحانی با چه تبلیغاتی آنها را به خرید سهام و اوراق بهادار در بورس تشویق و تحریک میکرد، حالا دیگر خود را مسئول این کاهش هولانگیز ارزش سهام نمیداند. دولت تا آنجا که توانست از این شگرد فریبکارانه استفاده کرد تا سهام بنگاههای عملاً ورشکسته خود را با قیمتهای بسیار بالا آب کند و بتواند کسری سرسامآور خود را تا حدودی تأمین کند. اما حالا در خیال اینکه با پایین آوردن قیمت دلار بلکه بتواند انتظار تورمی و بالا رفتن مستمر قیمت کالاها و اجناس مورد نیاز در بازار را کاهش دهد، دست به تبلیغات فریبکارانه دیگری زده است و میگوید دلار را به زیر ۲۰هزار تومان میرساند. امری که باعث نابودی سهامداران حقیقی بورس میشود و آنها را وادار به اعتراضات مستمر نیز کرده است.
حالا رژیم آخوندی مجدداً در یک دوراهی قرار گرفته است و داستان الاغ بوریدان را زنده کرده است. دولت روحانی در حالی بهدنبال کاهش قیمت دلار در بازار و حتی رساندن آن به زیر مرز ۲۰هزار تومان است که در مقابل برای احیای رشد شاخص کل بورس تلاش زیادی کرد؛ اما این دو دیگر قابل جمع نیستند.
اقتصادنیوز (۲۹دی۹۹) این دوراهی را دو گزارهٔ جمعناپذیر خوانده است:
«وقتی مفروضات دولت نشان میدهد که انتظار افزایش درآمد نفتی و کاهش قیمت دلار را دارد چگونه میخواهد مانع سقوط شاخص بورس شود... بنابراین میتوان انتظار داشت با کاهش قیمت دلار روند شاخص سهام در بورس بر پایه این متغیر و انتظارات تورمی ناشی از آن صعودی نباشد. در نتیجه دولت بر سر دوراهی سختی قرار گرفته است. دوراهی کاهش قیمت دلار و رشد شاخص بورس، که کارشناسان معتقدند دو گزاره جمع ناپذیر هستند».
اقتصاددانان از کارگزاران رژیم آخوندی سؤال میکنند اگر قرار بر کاهش قیمت دلار و حتی نزول آن به زیر ۲۰هزار تومان باشد، چرا انتظار دارید شاخص کل بورس روند صعودی به خود بگیرد؟ این پرسش تاکنون از سوی مهرههای رژیم بیپاسخ مانده است.
ماورای وقاحت؛ باز هم تقصیر مردم است!
با بالاگرفتن اعتراضات مردم نسبت به کاهش ارزش سهامشان در بورس، عضو ناظر مجلس در شورای عالی بورس، تلاش کرد تقصیر را به گردن مردم بیندازد که ناآگاهانه دست به فعالیتهای اقتصادی زدهاند. وی مدعی است: «یکی از مهمترین دلایلی که باعث ریزشهای اخیر در بازار بورس شده و همیشه هم بهعنوان اصلیترین و اولین دلیل ریزش بازار بورس باید در نظر گرفت، عدم دانش کافی در بین سهامداران است. چون تصور میکنند همیشه باید سود چند صد درصدی داشته باشد که البته این برداشت اشتباه از سوی مردم ابتدا از طرف دولت اتفاق افتاد، چرا که یک انتظار کاذب را در خصوص توسعه بازار بورس برای آنان ایجاد کرد» (تجارت - ۲۹دی۹۹).
اختلاف وزیر اقتصاد و نفت و زیان مردم
از سوی دیگر در دولت آخوند روحانی شدت مخاصمات چنان است که دیگر نمیتوانند از درز آن به بیرون هیأت دولت جلوگیری کنند. درگیری وزرای دولت از یکسو و عدم نفوذ آخوند روحانی برای حل و فصل منازعات باعث تصمیمات خودمختارانه شده است که البته دود آن تنها به چشم مردم میرود. در همین ماجرای بورس و افت ارزش سهام بخشی از آن مربوط به جدال میان وزیر نفت و وزیر اقتصاد است. مدتی پیش تبلیغ شد که سهام موجود در صندوق پالایشی که سهام بنگاههای نفتی و پتروشیمی در آن است به قیمت هر واحد ۱۰هزار تومان عرضه میشود و مردم نیز آن را خریداری کردند اما حالا همان سهام ارزش ۵هزار تومانی هم ندارد و سرمایه مردم نصف شده است.
«همان موقع مطرح شدن صندوقهای پالایشی، هم بیان میشد که وزیر نفت با صندوق پالایش موافق نیست. اما وزیر اقتصاد با اعمال فشار دست به این کار زد و در عوض انتقام، وزیر نفت هم آنقدر سهام به مردم عرضه کرد که نتیجهاش این شد» (آرمان - ۲۹دی۹۹).
نظام ولایت؛ برباددهنده سرمایه مردم
تا همین اواخر رژیم آخوندی بهشدت مردم را برای سرمایهگذاری در بورس تشویق میکرد و وعده سودهای آنچنانی میداد. وقتی همه بورسهای معتبر جهانی در اثر هجوم کرونا با افت شاخص مواجه بودند، ایران و زیمباوه و ونزوئلا، بورسهای پرسود داشتند! اما همه این شعبدهبازی برای خالی کردن جیب مردمی بود که با فروش ملزومات زندگی و خرید سهامهای پوشالی، درصدد تداوم بقا در برزخی بودند که نظام ولایت فقیه برایشان مهیا کرده بود. حالا این بورس از نفس افتاده و دیگر رمقی برای رشد دوباره ندارد. اعتماد مردم به کلی از دست رفته است و خروج بیشتر نقدینگی در پیش روست.
«کارشناسان پیشبینی میکنند اگر روند فعلی همچنان ادامه یابد، باید منتظر ریزشهای سنگین دیگری نیز بود. یکی از موانع پیشروی بازار سهام برای شروع رشد دوباره انتظار کاهش قیمت دلار با روی کار آمدن بایدن است، علاوه بر آن سخنان روحانی در رابطه با دلار ۱۵هزار تومانی نیز ترس و بیاعتمادی بازار را تشدید کرده است» (رویداد۲۴.۲۸دی۹۹).
آشکار شدن خیانتها به قیمت انهدام زندگی مردم
مال باختگانی که امروز در مقابل ساختمان بورس به اعتراض ایستادهاند، سخنان فریبکارانه آخوند روحانی را در مرداد امسال به یاد میآورند که: «خرید در بورس به نفع همه است. به نفع آینده و دارایی مردم. مردم بدانند سکه و دلار جای سرمایهگذاری نیست، اما بورس جای سرمایهگذاری است. تلاش دولت برای بورس به این دلیل است که برای امروز مردم فایده داشته باشد و فردا ضرر نکنند، راهی که مطمئن باشند ضرر نمیکنند».
مالباختگانی که به اتکای تبلیغات دروغین این رژیم، اندک پسانداز خود را به بورس آوردند. از طلاهای همسرانشان تا پول بازخرید بازنشستگی و فروش تراکتور کشاورزی و حتی از نان شبشان زدند و به بورس آمدند. چون فکر میکردند تنها راه نجات معیشت دشوارشان همین است. اکنون این سهامداران با ضررهای ۵۰ تا ۷۰درصدی مواجه شدند و حتی راه بازگشتی هم ندارند...
البته که راه بازگشت تنها ادامه اعتراضات و خروش و قیام برای احقاق حقوق به غارت رفته است. همان کاری که مردم محروم و جوانان شورشی به تحقق آن همت گماشتهاند.