728 x 90

مروری بر رسانه‌های حکومتی - یکشنبه ۱دی ۹۸

گزیده روزنامه‌های حکومتی
گزیده روزنامه‌های حکومتی

روزنامه‌های حکومتی در اولین روز زمستان، فضای سرد و تاریک نظام را از یک‌سو و فضای ملتهب جامعه را در استمرار قیام از سوی دیگر گزارش داده‌اند. سفر روحانی به ژاپن که قرار بود برای نظام گشایشی باشد بنا‌ به نوشتهٔ روزنامه‌های حکومتی تبدیل به بحران دیگری در درون نظام شده است. هم‌چنین وحشت از قیام به‌صورت یک ترجیع بند، در روزنامه‌های حکومتی ادامه دارد. برجام و اف.ای.تی.اف هم‌چنان به‌مثابه دو بحران در روزنامه‌های رژیم مطرح هستند.

 

وحشت نظام از واکنش مردمی به مرگ دلخراش دو برادر کولبر و اشک تمساح باندهای حاکم در روزنامه‌های هر دو باند حاکم دیده می‌شود.

رسالت از باند مؤتلفه تیتر زده است: ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد.

آرمان از باند روحانی هم تیتر زده است: « مرگ فرهاد کولبر در بیستون مشکلات» و در ادامه اذعان کرده است: « ظاهراً مشکلات کولبران تمامی ندارد و آنها در سکوت مسئولان با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند... جوانان استان کردستان و کرمانشاه راهی به جز کولبری برای امرار معاش ندارند و مجبورند به این کار سخت و طاقت‌فرسا که هر لحظه جان آنها را تهدید می‌کند، روی بیاورند». و در ادامه به‌قتل کولبران توسط مزدوران انتظامی تلویحا اذعان کرده و افزوده است: « یکی از مشکلات کولبران از غیربومی‌ بودن نیروهای انتظامی که در مرزها مستقر هستند سرچشمه می‌گیرد و در عین‌حال دولت هم هیچ‌برنامه‌یی برای بهبود شرایط آنها ندارد». این روزنامه حکومتی در انتها اذعان کرده است: « کولبری ساده‌ترین راه برای کسب درآمد در استان کردستان و شهرهای مرزی است، چون هیچ ‌برنامه و یا زیرساختی برای اشتغال جوانان وجود ندارد».

ایران ارگان دولت روحانی در دو مطلب جدا گانه به موضوع کولبران پرداخته است. در مقاله اول با عنوان «کولبران تحریم شکن» اذعان کرده است: «کولبران سال‌های متمادی است که در کشور فعالیت می‌کنند و در هیچ دوره‌ای، این افراد به‌رسمیت شناخته نشدند...این در حالی است که این گروه نیازمند به‌رسمیت شناخته شدن هستند».

روزنامه حکومتی ایران در مطلب دیگر مدعی به‌رسمیت شناخته شدن حقوق کولبران شده است. اما در ادامه مطلب معلوم می‌شود این مقاله شرح وعده و وعیدهای قبلی به کولبران است. این روزنامه حکومتی در مطلب خود نوشته است: «فعالیت کولبران در کشور غیرقانونی است و هنوز تعریف درستی برای فعالیت آنها در کشور صورت نگرفته است... سختگیریها در جلوگیری از فعالیت کولبران در مرزها زیاد شده است، اما آنها برای جبران هزینه‌های خود به سمت کولبری می‌روند».

روزنامه حکومتی جهان صنعت هم دو مطلب به مرگ دلخراش دو برادر کولبر اختصاص داده در مطلب اول اذعان کرده است: «امروزه کشور با مشکلات جدی رو‌به‌رو است؛ از سمت جنوب استان سیستان‌و‌بلوچستان، هرمزگان، خوزستان و غرب ایلام، کرمانشاه و کردستان افراد برای تأمین امرار معاش خود دست به کارهای پرخطر مانند قاچاق کالا و حتی انسان می‌زنند زیرا آنها نزدیک مرز هستند و ویژگی اصلی آنان محروم بودن و نزدیکی به مرز کشورهای پرخطر همسایه است» و در ادامه افزوده است: «... بعد از ۴۰سال با آن همه وعده وعید دولت نتوانست مدینه فاضله‌ای که قولش را داده بود ایجاد کند بلکه دقیقاً خلاف آن با سوءمدیریت مسئولان کشور رو به ویرانی می‌رود... بی‌کفایتی مسئولان فرصتی به قوت(بازسازی کشور) نمی‌دهد».

«فرهاد خسروی کولبر ۱۴ساله قربانی فقر و بیکاری شد» عنوان مطلب بعدی است که با زیر تیتر«جان در برابر نان» نوشته است: «تا چند سال پیش در مناطق مرزی مریوان معابر رسمی کولبری وجود داشت... و مردم ماهانه با میانگین ۷۰۰تا ۸۰۰هزار تومان درآمد ثابت داشتند تا حداقل زندگی را برای خانواده‌های خود تأمین کنند اما با دستور روحانی تمامی مرزها را بستند؛... تقریباً درآمد هشت هزار نفر از مردمان مریوان و سنندج از این محل تأمین می‌شد که با تعطیلی آن درآمد آنها به صفر رسید». این روزنامه در ادامه به‌ نقل از یک عضو مجلس ارتجاع اعتراف کرده است: «در تمام مریوان و سروآباد تنها یک معابر مرزی داشتیم که جوانان تحصیل‌کرده، پیرمردان و گاها زنان به‌صورت غیررسمی از این معابر کولبری می‌کنند و ما هر چند وقت یک بار شاهد حوادث تلخی از جمله حادثه اخیری که برای برادران خسروی پیش آمد، هستیم... جای تأسف دارد برای مسوولانی که با این همه درآمد نفتی یک جوان ۱۴ساله حاضر شده با وجود سرمای طاقت‌فرسای کوهای اورامان برای معیشت خانواده چند نفری خود جانش را کف دستش بگذارد. البته در مریوان چنین خانواده‌هایی که دوتا از عزیزانش را از دست داده، کم نداریم. حتی بعضاً افراد از شهرها و استانهای دیگر مثل کرمانشاه، پاوه، پیرانشهر و سردشت برای یافتن لقمه نانی چنین خطرهایی را به جان می‌خرند».

 

وحشت از استمرار قیام مردم ایران موضوع ثابت روزنامه‌های هر دو باند حاکم شده است.

روزنامهٔ جوان اظهارات عماد افروغ یکی از نظریه پردازان باند خامنه‌ای را انعکاس داده که ضمن اعتراف به ناکارآمدی نظام آخوندی از جمله گفته است: «مسأله فقط دولت نیست، یعنی طی این سال‌ها این‌طور نبوده که فقط از یک قوه مجریه بی‌کفایت رنج ببریم. مگر قوه مقننه با کفایت بود؟ آیا نمایندگان ما وظیفه نظارتی و تقنینی خود را به‌خوبی انجام داده‌اند؟ مسائل ما ریشه‌ای‌تر از این حرف‌هاست». این کارگزاری حکومتی در ادامه به ربودن انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران توسط آخوندها اذعان کرده و گفته است: « برخی صنف‌های مهم جامعه اصلاً نمی‌فهمند که به‌لحاظ تاریخی چه جایگاهی داشتند، گویی یکباره انقلاب اسلامی صورت گرفت و در‌هایی به روی آنها باز شد و مواهب و نعم الهی آغوش خود را به روی آنها گشود. آنان اگر امروز تلاش نکنند فردا دیر است... باز هم گوش کسی بدهکار نیست، مسأله ریشه‌ای‌تر از این حرف‌هاست. برخی از ما انگار طفل صغیری بودیم و انقلاب برای ما بزرگ بود و واقعاً شایسته این انقلاب بزرگ نبودیم. این انقلاب بزرگ بشری اتفاق افتاد و بعضاً دست کسانی افتاد که نفهمیدند... خیلی‌ها که محرومیت تاریخی داشتند دفعتاً احساس کردند اگر امروز به این سفره پهن نچسبند و از لقمه‌های آن بهره‌مند نشوند، فردا دیر است. در حالی که از هر حیث نگاه کنید قرار نبود این‌ها کاره‌ای باشند؛ این است که می‌گویم فقط بحث قوه مجریه نیست». این کارگزار حکومتی در ادامه به ادعاهای خامنه‌ای در زمان رئیس جمهور بودنش اشاره کرده و گفته است: «بعد از جنگ عده‌یی دائما گفتند آمایش سرزمین!...اما دریغ از عمل!». این کارگزار حکومتی به بازی فرار از مسئولیت سردمداران رژیم در موضوع گران بنزین هم اشاره کرده و از جمله گفته است: « این‌ها همه سناریوی «کی بود، کی بود، ما نبودیم» است. حتی اگر نتوانستید تدبیر امور کنید یا بنا‌ به دلایلی نخواستید، مرد باشید و مسئولیت آن را بپذیرید».

 

وحشت از قیام مردم در روزنامه‌های باند روحانی هم به اشکال مختلف دیده می‌شود.

روزنامهٔ حکومتی جمهوری اسلامی با اشاره به مسابقه غارت و چپاول و تجمل در کارگزاران حکومتی که برای نمایش انتخابات به صف شده‌اند، نوشته است: «این مردم فقیر اگر به خیابان بریزند و به کسانی که در این مسابقه‌ها شرکت کرده‌اند اعتراض کنند و بپرسند چرا حق ما را خورده‌اید و به این مسابقه بی‌پایان ادامه می‌دهید، آیا نباید به آنها حق داد؟!
در ماهشهر همین اتفاق افتاد ولی ما فقط کسانی را می‌بینیم که بر موج اعتراضات مردمی سوار شدند و با فرمان گرفتن از دشمنان برای به آتش کشیدن تأسیسات پتروشیمی توطئه کردند. چرا آنهمه محرومیت را نمی‌بینیم؟ چرا از خود نمی‌پرسیم در کنار آنهمه تأسیسات ثروت‌آفرین و خانه‌های سازمانی برخوردار از امکانات کامل، هزاران خانواده محروم محتاج به نان شب چگونه می‌توانند این‌همه گرانی و سختی معیشت را تحمل کنند؟ آیا باز هم ادامه این مسابقه‌ها را جایز می‌دانید؟! ».

آرمان هم نوشته است: «نارضایتی افکار عمومی از وضع موجود وجه غالب جامعه است. در بستر این نارضایتی زمینه اعتراضات معیشتی و اجتماعی شکل گرفته و با دامنه‌دار شدن این نارضایتی‌ها در بین اقشار متوسط، کم‌درآمد و حاشیه‌نشین‌ها بروز اعتراضات بر پایه احساس نابرابری و شکاف‌های موجود به‌ویژه پس از دیماه ۹۶خودنمایی می‌کند. این بستر در آبان‌ماه سال ۹۸به‌گونه‌یی تحول پیدا کرد که شرایط تعارض تهیدستان و برابری‌خواهان معیشتی و اقتصادی جدی‌تر شد و در این مسیر خسارت‌های نسبتاً جدی به جامعه وارد شد و سیمای عمومی کشور به‌ویژه در شهرها وارد فاز امنیتی گردید».این روزنامه در ادامه به ضرورت غلط کردم گویی نظام در برابر مردم به‌منظور مهار آتش قیام تأکید کرده و افزوده است: « خروج از این شرایط نیاز به یک شوک جدی از سوی مسئولان دارد. شوکی که در نتیجه آن، ادبیات بین مسئولان و مردم تغییر کرده و اشتباهات پذیرفته شده و خسارات جبران شود».

آرمان در مطلب دیگری نوشته است: «نگاهی به اعتراضات و اعتصابات کارگری و صنفی از هفت‌تپه تا اراک و از معلمان تا کارکنان حوزه بهداشت و درمان گواهی بر این ادعاست که سفره مردم کوچک‌تر شده و هر چه می‌گذرد نیز نشانی از بهبود وضع موجود در دورنمای وضع اقتصادی کشور مشاهده نمی‌شود. در این شرایط که فشارهای اقتصادی جامعه را به‌حالتی از خشم و استیصال رسانده که تنها یک نمونه از آن حوادث آبان ۹۸است». این روزنامه در ادامه در پاسخ به باند های دلواپس که قیام را حاصل مذاکره جویی و برجام باند روحانی دانسته‌اند بر ضرورت مذاکره و ادامه برجام تأکید کرده و نوشته است: «اکنون و در شرایط تحریم فروش نفت ایران به زیر ۵۰۰هزار بشکه در روز رسیده، ناامیدی و نارضایتی در جامعه بیداد می‌کند و چشم‌اندازی برای بهبود وضعیت اقتصادی در آینده وجود ندارد. با این وجود چرا نتیجه برجام که گشایش و رضایت مردم بود از سوی جریان تمامیت‌خواه «فاجعه» نامیده می‌شود اما اصرار بر ادامه شرایط کنونی با تحریم و نارضایتی عمومی یک «دستاورد»؟».

 

نتایج سفر روحانی به ژاپن موضوع روزنامه‌های هر دو باند حاکم است.

کیهان خامنه‌ای در مطلب خود با عنوان «خلع سلاح دیپلماتیک» با اشاره به اظهارات مذاکره‌جویانه روحانی در مجمع مدیران ژاپنی نوشته است «با این اظهارنظر باز هم طرف غربی را بر عهدشکنی‌هایش مصمم‌تر می‌کرد و این اطمینان را به آنها می‌داد که از جانب ایران با پاسخی متقابل مواجه نخواهند شد... رئیس‌جمهور بار دیگر با اظهارنظراتی نسنجیده دیپلماسی‌اش را بی‌اعتبار و دیپلمات‌هایش را خلع‌سلاح کرد».

کیهان در مطلب دیگر به اظهارات روحانی در ژاپن مبنی بر عقب‌نشینی از تعهدات برجامی اشاره کرده و نوشته است: «ضرب‌الاجل برجامی ‌دولت، فاقد مؤلفه شوک‌آوری است و کاهش میلیمتری تعهدات نمی‌تواند به احقاق حقوق ایران بیانجامد». کیهان در ادامه اظهارات عراقچی در مورد مذاکرات روحانی در ژاپن را انعکاس داده که برخلاف اظهاراتش قبل از این سفر است. وی گفته بود مذاکرات روحانی حول مسائل دو کشور است. ولی الآن می‌گوید« در دیدار روحانی و آبه مذاکرات سنگین و فشرده‌ای صورت گرفت و هم مسائل دوجانبه و هم مسائل منطقه‌یی و بین‌المللی و بحثهای مربوط به برجام و تحریم‌های آمریکا بحث شد».

رسالت ارگان باند موتلفه هم به همین ضدو نقیض گویی اشاره کرده و از جمله نوشته است «اساساً مذاکرات دوجانبه تهران توکیو موضوعیت چندانی در این سفر نداشته و شینزو آبه نخست‌وزیر ژاپن از سوی دونالد ترامپ و دیگر مقامات کاخ‌سفید مأمور به «واسطه‌گری» میان ایران و ایالات‌متحده بوده است». رسالت در ادامه با دلواپسی افزوده است: «شواهد و مستندات موجود نشان می‌دهد نخست‌وزیر ژاپن موضوعاتی مانند خرید نفت از ایران و احیای مبادلات تجاری دو کشور پس از خروج از برجام را منوط به توافقی غیرمستقیم یا حتی مستقیم میان تهران واشنگتن کند. در این معادله، کاخ‌سفید و توکیو بر روی ماهیت موضوع تمرکز دارند و شکل و چگونگی تحقق آن برای آنها محلی از اعراب ندارد».

روزنامه حکومتی سیاست روز هم در مورد مذاکره با آمریکا از طریق ژاپن نوشته است «تکرار راه خطای گذشته و دل بستن به یک سراب است... این بار نیز به‌نظر می‌رسد مانند دفعه قبل، سفری اشتباه، در زمانی اشتباه و به مقصدی اشتباه صورت گرفت و این بار البته بعد اشتباه دیگری نیز در این زمینه وجود دارد و آن وجود داشتن امیدی اشتباه و واهی به نتایج این سفر است».

وطن امروز هم نوشته است: «برخلاف فضاسازیهای حامیان دولت در آستانه سفر روحانی به ژاپن، به‌نظر می‌رسد این سفر فاقد هر گونه دستاورد اقتصادی برای ایران بوده و صرفاً در سطح برخی ملاقات‌های نمایشی و دیپلماتیک ماند... چنانکه پیداست در سخنان نخست‌وزیر ژاپن هیچ نشانه‌ای مبنی بر اراده این کشور برای شروع دوباره خرید نفت از ایران به چشم نمی‌خورد. خود روحانی هم در دیدار مدیران ارشد سیاسی و اقتصادی ژاپن به حل نشدن موضوع پول‌های بلوکه در این کشور اذعان کرده».

فرهیختگان هم نوشته است: «دولت محرمانه بودن مذاکرات را تأیید کرد، نمایندگان مجلس هم از محتوای سفر ژاپن اطلاعی ندارند...چه کسی از مذاکرات توکیو خبر دارد؟» فرهیختگان در ادامه افزوده است: «نتیجه گفتگو با بیشتر از ۱۰نفر از کارشناسان سیاسی و نمایندگان نزدیک به دولت تقریباً هیچ بود، چرا که مانند برجام و حتی سفت و سخت‌تر از آن، هیچ اطلاعی در اختیار حتی نمایندگان مجلس قرار نگرفته است و همه در بی‌خبری محض هستند، حتی اعضای کمیسیون امنیت مجلس». فرهیختگان در ادامه امکان بروز قیام در اثر تعهداتی که روحانی مثل برجام خواهد داد را گوشزد کرده و نوشته است: « خیلی‌ها می‌گویند که فاز جدید تلاش برای گره‌گشایی از برجام با همین تحلیل آغاز شده است.دومین مسأله عملکرد دولت در ماجرای بنزین است، اتفاقی که حالا ثابت‌شده نه‌تنها به کسری بودجه دولت یا کمک به مستضعف کمک ویژه‌یی نکرده است بلکه تنها نارضایتی گسترش‌یافته و سوار شدن اغتشاشگران بر موج این نارضایتی‌ها برای جامعه باقی‌ مانده است». در روزنامه‌های هم‌سو با باند روحانی هم در مورد نتایج سفر روحانی با ضدو نقیض مواجهیم. در حالی که آرمان ضمن دفاع از سفر روحانی به باند رقیب حمله کرده است.

جهان صنعت نوشته است «هیچ اتفاقی در توکیو نیفتاده است» و در ادامه افزوده است: «کسی منتظر رخداد مهمی در این سفر نبود به‌ویژه آن که در سفر آبه به تهران، رهبر ایران روشن ساخت که هیچ برنامه و یا اراده‌ای برای رد و بدل کردن پیام به‌طور مستقیم یا با میانجیگری کسی ندارد... از این بابت اگر رهبری از اساس با رد و بدل کردن پیام موافقت نمی‌کنند و وارد دیالوگ با رهبران فعلی ایالات متحده نمی‌شوند، نمی‌توان به بقای ارتباط میان تهران و واشنگتن و تبدیل این ارتباط به رابطه- هر چند در حد گفتگوهای پایدار- دل خوش کرد به همین دلیل حتی پیش از سفر روحانی به ژاپن نیز برای بسیاری از تحلیلگران آشکار بود که این سفر برای واشنگتن معنی‌دار نیست».

ستاره صبح هم در مطلب مشابهی نوشته است: «نظر تا شواهد و قرائن روشن و دقیقی ارائه نشود، نمی‌توان انتظار داشت که این سفر به همه نتایج خود رسیده است. مگر آن که فرض بگیریم که روحانی قبل از رفتن به ژاپن اختیارات خاصی را به دست آورده و توانسته در چارچوب آن اختیارات با آقای آبه مذاکره کند». روزنامه‌های حکومتی هم‌چنین عرصهٔ بروز بحران درونی رژیم در مورد اف.ای.تی.اف و کشمکشهای مربوط به نمایش انتخابات و هم‌چنین گرانی و بی‌پایگی بودجه ۹۹ و بلاتکلیفی حقوق کارگران هستند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/74b061b8-3e81-4e74-86b6-95848f73b475"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات