از عجایب روزگار ما این است که سازمان ملل در مرگ یک دیکتاتور سفاک، مراسم یادبود برگزار کرد! این پدیده آنقدر زشت، بیمسما و ناقض ابتداییترین اصول و ارزشهای جهانشمول بشری بود که آن را نمیتوان با هیچ قباحت دیگر در جهان معاصر مقایسه کرد.
این اقدام نکوهیده و غیرقابل توجیه در شرایطی صورت گرفت که مردم ایران با شنیدن خبر سقوط هلیکوپتر رئیسی و به جهنم واصل شدن این جلاد دجال، بزرگترین شادمانی و سرزندگی را از خود بروز دادند. آنها با انتشار عکسها، فیلمها، نوشتهها و بازخوردهای گوناگون و طنزآمیز و پخش شیرینی در زیر نگاه و مراقبت پاسداران و عملهٔ سانسور نشان دادند که مرگ رئیسی، شادمانهترین روز آنها بوده است.
نفس یادبود برای رئیسی به هر بهانه و با هر توجیه و استدلال بهظاهر دیپلماتیک در سازمان ملل یک دهنکجی آشکار به مردم ایران بود. حرکت زیبای مردم ایران و حرکت زشت سازمان ملل، ۲بردار متنافر را ترسیم کرد. یک بردار به سمت آزادی بود دیگری به سمت فاشیسم. یکی جانب ۳۰هزار زندانی سیاسی سربهدار در تابستان ۶۷ را گرفت و دیگری به تکریم جلاد آنان نشست. بنابراین سازمان ملل – برخلاف اسم و سمعهٔ آن- تمایل و خواست مردم ایران را نمایندگی نکرد، در سمت حکومتی قرار گرفت که به قصابی مردم خود کمر بسته است.
پروتکلها و قوانین حاکم بر سازمان ملل هر چه میخواهد باشد، اما این پروتکلها و قوانین نمیتواند و نباید توجیهکنندهٔ تکریم یک جلاد منفور باشد.
این اقدام سازمان ملل با هر نقطه عزیمت ناقض ابتداییترین اصول و ارزشهای جهانشمول و حقوقبشری است که این سازمان بهخاطر آن اعلام موجودیت کرده است.
یادآوری میکنیم که سازمان ملل در ۹دسامبر ۱۹۴۸، کنوانسیون منع و مجازات جرم نسلکشی را به تصویب رساند. طبق این کنوانسیون، نسلکشی یک جرم بینالمللی شناخته میشود.
نسلکشی شامل هر یک از اعمال زیر میشود که با هدف نابود کردن بخش یا تمامیت یک ملت، قوم، گروه نژادی یا مذهبی انجام گیرد:
۱ـ کشتن اعضای گروه
۲ـ وارد کردن صدمات جسمی یا روحی شدید به اعضای گروه
۳ـ تحمیل تعمدی نوعی از شرایط خاص زندگی بر یک گروه با هدف نابودی فیزیکی بخش یا تمامیت گروه
۴ـ تحمیل اقداماتی جهت جلوگیری از زاد و ولد در گروه
۵ـ انتقال اجباری کودکان گروه به گروهی دیگر
آنچه در قتلعام تابستان ۶۷ صورت گرفته و ابراهیم رئیسی یکی از کارچرخانان اصلی آن بوده، یک نسلکشی و جنایت علیه بشریت است. برگزاری مراسم یادبود برای رئیسی در خانهٔ ملل پیش و بیش از هر چیز دیگر ناقض فلسفهٔ وجودی سازمان ملل است.
این حرکت شرمآور و ننگین در سازمان ملل در حالی صورت گرفت که خانم سارا حسین، رئیس کمیته حقیقتیاب سازمان ملل، در ۷خرداد اعلام کرد: «مرگ رئیسی نباید باعث فراموشی نقض حقوقبشر در ایران شود».
او در نامه خود با وخیم خواندن وضعیت زنان و کودکان در حاکمیت رژیم ایران نوشت: «کمیته حقیقتیاب که پس از اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ در ایران، مأمور رسیدگی به جزئیات و دریافت حقایق سرکوب مردم بهخصوص زنان و کودکان بوده است، در آخرین گزارش خود تصریح کرد که حکومت ایران در این زمینه ناقض آشکار حقوقبشر بوده و برخی اقدامات آنها مصداق جنایت علیه بشریت است».
همچنین تصریح میکنیم که عفو بینالملل روز ۸خرداد، با صدور یک بیانیهٔ مطبوعاتی نوشت: تعداد اعدامها به بالاترین رقم در تقریباً یک دهه گذشته رسید.
اگنس کالامار، دبیرکل عفو بینالملل، گفت: جهش عظیم اعدامهای ثبتشده [در جهان] در درجه اول مربوط به ایران بود».
این فقط بخشی از اعدامهای انجام شده در این حکومت قرونوسطایی است و ابراهیم رئیسی یکی از دستاندرکاران جدی آن بوده است.
مقاومت ایران با پایبندی عمیق به ارزشهای جهانشمول حقوقبشری، در مقابل این قبیل اقدامات ساکت نمینشیند و بههیچوجه برنمیتابد که این اصول در پای مصلحت و قدرت قربانی شوند. برانگیختگی و خشم مقدس ایرانیان آزاده، اشرفنشانان، یاران مقاومت و هر وجدان نیآلوده به سیاست مماشات در رویارویی با این اقدام ننگین، عین شرافت و اصالت است. این صدای مردم ایران بود که امروز در نیویورک توسط ایرانیان آزاده و در برابر همین نمایش شکستخورده و شرمآور سازمان ملل اعتراض خود را فریاد زد. جهان یکبار برای همیشه بهای سنگین مماشات با فاشیسم هیتلری را با گوشت و پوست و استخوان میلیونها انسان بیگناه پرداخت. این تراژدی خطرناک دیگر هرگز نباید تکرار شود. دیگر هرگز اجازهٔ تکرار آن را نخواهیم داد.