قیام برای نان و آزادی، در نظام اهریمنی ولایت فقیه تکانههای قابل توجه ایجاد کرد. سران نظام، امامان ریایی جمعه و قلم بهمزدهای سریالی آن، اینک یکی بعد از دیگری به صحنه میآیند تا این گمانه را القا کنند که گویا خامنهای و رئیسی از امواج سهمگین قیام جان به در برده و توانستهاند شرایط را مدیریت کنند. آنها در همین اظهارات ترسخورده، اسراری را بروز میدهند که بیانگر لرزههای سرنگونی بر پیکرهٔ استبداد فرتوت دینی است.
«شعارهای ساختارشکن و برخوردهای خشن»!
پاسدار عبدالله گنجی در یک گفتوگوی تلویزیونی به نفرت عظیم جامعه در استفاده از «شعارهای ساختارشکن»! اعتراف کرد. منظور او تکرار شعار «مرگ بر خامنهای ـ مرگ بر رئیسی» است که ترجیعبند خروش شورشگران بود. او در همانحال اذعان کرد که جوانان شورشی و مردم بهجان آمده خشم انفجاری خود را نثار «مراکز خاص»! (مراکز سرکوبگر دشمن) کردهاند.
«شما ببینید از بینشان شعاری میآید که ساختار شکن هستش ربطی به قیمتها و گرانی و نگرانی نداره یا مثلا برخوردهای خشن فیزیکی با مراکز خاص خب اینها نشان میده که این اعتراض نیست این اغتشاش است و همین جاست که دشمن بهرهاش را میبرد با دو تا کلید واژهای که تو همین فضای اخیر هم استفاده میکردند دو تا کلید واژه اصلی بود که همه چی را با این ادراک سازی میکردند گرانی و سرکوب یعنی دوگانه گرانی و سرکوب را نهادینه میخواستند بکنند تو ذهن اجتماع در حین اجرا» (تلویزیون شبکهٔ خبر رژیم. ۳۰اردیبهشت ۱۴۰۱)
او با اعتراف به تلاش براندازان برای تبدیل کردن خیابانها به «میدان جنگ»! از روی هراس عمیق حکومت نسبت به موقعیت انقلابیپرده برداشت و خواهان بروز شدن شیوههای مقابلهٔ حکومت با قیام و قیامآفرینان شد.
«ما تجربیاتمان را باید در واقع به روز کنیم و ازش استفاده کنیم» (همان منبع).
اعتراف به نفرت اجتماعی از عمامهداران
در کنار اعترافهای پیدرپی به تکانهها و ابعاد قیام نان و آزادی، اظهارات وحشتآلود یکی از امام جمعهها وجه جدیدی از تنفر اجتماعی نسبت به عمامهداران را بارز میکند.
«اینقدری که دارند متزلزل میکنند جامعه اعتقاد جامعه را نسبت به روحانیت نسبت به هیچ قشر دیگری را نمیبینیم تو کوچه و خیابان و بازار رد میشوی اولین بدگویی که میکنند به قشر روحانیت است» (آخوند محمدعلی شهیم، امام جمعه کوهچنار. سایت هیأت آنلاین. ۳۰اردیبهشت ۱۴۰۱).
تمهیدات حکومت برای مقابله با قیام
زوزههای هراسآمیز عوامل حکومتی در حالی است که خامنهای و رئیسی و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی او آنها از ماهها قبل تلاش کردند، اقداماتی را اتخاذ کنند که اعتراضات اجتماعی به قیام و خیزش بالغ نشود. از جملهٔ این اقدامات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ـ همهٔ حکومت در آمادهباش امنیتی برای مقابله با شورش شهرها قرار داشت.
۲ـ طرح فریبکارانهٔ یارانهٔ نقدی در دستور کار رئیسی قرار گرفت که هدفی جز خفهکردن واکنشهای خشمآلود مردم و خرید زمان برای دیکتاتوری دینی نداشت.
۳ـ خامنهای همچنین در دیدار نمایشی با دانشجویان بسیجی، خواهان آن شد که نقزدنهای درون حکومتی یا همان «مطالبهگری»! مورد نظر رژیم با دشمن [بخوانید نیروی برانداز] «مخرج مشترک» نداشته باشد و از آنها خواست که حرفی نزنند که دولت سرسپرده تضعیف شود. یک سایت حکومتی در همان زمان، این درخواست را بهشکل زیر توضیح داد:
«نکتهای که رهبری فرمودند مبنی بر اینکه مطالبه، مخرج مشترک با سخن دشمن نداشته باشد یک معنای بسیار دقیق و ظریف دارد!
دشمن میگوید فلان مشکل در دولت وجود دارد، فلان ایراد و اختلال در آن نهاد وجود دارد و... . اما علت و پایه همه اینها را بر این میگذارد که این نظام نمیتواند، دیگر کارها اصلاح شدنی نیست، دیگر امیدی وجود ندارد، اینها هم کاری از دستشان بر نمیآید، همه مسئولان خائن و دزد هستند، ایران تبدیل به ویرانه شده و هزاران نتیجه دیگر از این همین قبیل» (خبرگزاری رسمی حوزه. ۱۹اردیبهشت ۱۴۰۱). .
این همان چیزی است که پاسدار گنجی به آن «همگرایی» میگوید:
«رهبری فرمودند که همه به دولت کمک کنند. واقعاً کمک کردند حتی جریان منتقد دولت نخبگانش بعضاً همراهی کردند یا حداقل تهییج نکردند. بهنظر من یک همگرایی در کل کشور اتفاق افتاد این همگرایی میتواند تجربهای برای ما باشد».
۴ـ حاکمیت در هراس از گسترش ابعاد قیام به دیگر شهرها، طرح تبدیل نیروی انتظامی به یک فرماندهی را در اولویت قرار داد و تصویب کرد. علاوه بر آن با مانور بسیجیان سعی کرد مانع شکلگیری شورش در محلهها شود.
۵ـ از دیگر اقدامات استبداد دینی، راهاندازی ضدتظاهرات با بهکارگیری لباسشخصیها و مزدوران حکومتی بود که یادآور تلاشهای مذبوحانهٔ نظام سلطنتی در روزهای پایانی است.
قیام در هر کجا در هر زمان
بهرغم محاسبات تاریکاندیشانه و آمادهسازیهای مذبوحانهٔ حکومتی، قیام در شهرهای بسیاری شکل گرفت. پیام آن به خامنهای، رئیسی و سران حاکمیت دینی این است که ناقوس مرگ آنها به صدا درآمده است. این بار زمین نبرد را قیامآفرینان و براندازان مشخص میکنند. شرارههای قیام میتواند در هر زمان و در هر کجا که کانونهای شورشی و قیامآفرینان اراده کنند سربرکشد.
حالا بگذار خامنهای و رژیمش به عده و عده خود دلخوش باشند.