«سقوط ۴۰۰درصدی ارزش دستمزد در یک دهه»؛ این، تیتر اول روزنامهٔ حکومتی مردمسالاری ـ ۱۰بهمن ۱۴۰۳ است؛ تیتر تکاندهندهیی که به تنهایی تصویری از وضعیت فاجعهبار زندگی و معیشت زحمتکشان و حقوق بگیران، به دست میدهد. معنایش این است که وضعیت معیشتی کارگران و زحمتکشان طی ۱۰سال گذشته ۴برابر تنزل کرده است. سایر دادههای اقتصادی نیز این نتیجه را تأیید میکند. ۱۰سال پیش حداقل حقوق کارگران حدود ۶۰۰هزار تومان بود که معادل حدود ۲۳۵دلار بود و اکنون حداقل دستمزد با احتساب نرخ دلار، معادل ۹۴دلار است. این کاهش دستمزد آهنگی شتابان و روزافزون دارد. ابتدای سال جاری، حداقل دستمزد کارگران معادل ۱۳۳دلار بود؛ یعنی طی همین ۱۰ماه، قدرت خرید کارگران ۳۰درصد کاهش یافته است.
آمار و ارقام بیجان نمیتوانند بیانگر وضعیت تیره و تاریک زندگی کارگران و زحمتکشان باشند. بهگزارش روزنامههای حکومتی ۶۰درصد مردم قادر نیستند حداقل ۲۵۰۰کالری مورد نیاز برای زندگی را تأمین کنند. به این ترتیب دیگر نمیتوان از سفرهٔ کوچکشدهٔ مردم صحبت کرد. سفره بیگوشت، لبنیات، مواد روغنی و سایر مایحتاج اولیه زندگی، رمقی برای اکثریت مردم بهجا نگذاشته است. بهگواهی آمارهای خود رژیم، از سال۱۳۹۰ سرانه مصرف میوه ۵۰ تا ۶۰درصد، شیر و لبنیات ۸۰درصد، گوشت ۶۰درصد کاهش یافته است (اعتماد ـ ۲۲آذر ۴۰۳).
معنای این آمار، در یککلام گرسنگی و انبوه گرسنگان است؛ گرسنگانی که ناچارند غذای خود را در سطلهای زباله پیدا کنند. زحمتکشان برای تأمین معاش خود، گاه در مشاغل دوم و سوم، بیش از ۱۲ساعت کار میکنند.
جمعیت زیر خط فقر بنا به پژوهشهای صورت گرفته، بین ۷۵ تا ۸۰درصد جمعیت را شامل میشود. یک کارشناس حکومتی اعلام کرد «جمعیت زیر خط فقر ۲ برابر و شاغلین زیر خط فقر ۵ برابر شدند» (ایلنا ـ ۱۸فروردین۱۴۰۳).
این فقر و محرومیت روزبهروز در حال گسترش است و خود را در همهٔ عرصههای حیات اجتماعی از جمله در مسکن نشان میدهد. در سال ۱۳۹۹ وزارت مسکن و شهرسازی تعداد حاشیهنشینان در ایران را ۲۶میلیون نفر اعلام کرد؛ با آهنگ شتابان رشد و گسترش فقر طی ۴سال گذشته ارزیابی میشود که دستکم ۳۰درصد به این رقم اضافه شده که نتیجهٔ آن فراتر از حاشیهنشینی پدیدههایی چون کارتنخوابی، پشتبام خوابی، گورخوابی و غیره است. بامعنا اینکه در همین حال بنا به گزارش منابع رسمی، حداقل ۲.۵میلیون واحد مسکونی خالی وجود دارد. گفته میشود این واحدها عمدتاً متعلق به بانکهاست که با احتکار مسکن، نقش عمده را در گرانی سرسامآور بهای مسکن و اجارهبها دارند. روشن است که این بانکها متعلق به غارتگران، رانتخواران و اختلاسگران حاکم و در رأس آنها خامنهای است که زندگی و معیشت بیش از ۸۰میلیون مردم ایران را گروگان گرفتهاند.
غارتگران حاکم تلاش میکنند علت فقر و فاقهٔ موجود را که در یکصد سال اخیر سابقه نداشته، ناشی از توطئهٔ دشمنان و تحمیل تحریمها جلوه دهند. اما این دروغی است که هیچکس را نمیفریبد زیرا همه میدانند مشکل در رژیم فاسد و دزدسالار ولایت فقیه و اقتصاد چپاول محور آن است. این رژیم طی ۴سال گذشته که تحریمها شل شده بود، روزانه بهطور متوسط بیش از ۲میلیون بشکه نفت صادر میکرد، اما طی همین مدت، فقر عمیقتر و گستردهتر شد. بنابراین علت اصلی اژدهای هفتسر فساد حکومتی و سپاه پاسداران است که چنگالهایش را در اقتصاد ایران و زندگی و معیشت مردم فرو برده و بهطور مداوم دسترنج زحمتکشان را میبلعد.
زحمتکشان و محرومان ایران در زیر این اقتصاد چپاول محور اکنون به آتشفشانی از خشم و قهر علیه رژیم جلادان و غارتگران تبدیل شدهاند. صدای غرش این آتشفشان حتی در رسانههای حکومتی نیز شنیده میشود. یک روزنامهٔ رژیم چندی پیش هشدار داد: «این بغضهای فروخورده روزی به آتشفشان تبدیل خواهند شد و لشکر محرومان و گرسنگان را علیه مسببان این بیعدالتی به راه خواهند انداخت که نامی غیر از انقلاب لشکر گرسنگان نخواهد داشت. از چنین انقلابی نمیترسید؟» (جمهوری ـ۵آذر ۴۰۳).