درخواست حکم ابد (سنگینترین حکم در دستگاه قضایی سوئد) برای دژخیم حمید نوری توسط دادستان دادگاه استکهلم، بسیاری را شگفتزده نمود؛ اما برای مجاهدین و مقاومت ایران که ۴دهه است روز بهروز و گام بهگام جنبش دادخواهی را، با رنج و خون خود پیش بردهاند، داستان طور دیگری است.
دادستان دادگاه سوئد در درخواست خود تصریح کرده است: حمید نوری بهخاطر جنایت علیه حقوقبشر از نوع شدید آن با توجه بهتعداد قربانیان، علاوه بر جنایت علیه بشریت بر طبق بند دوم هم باید محکوم شود و با توجه بهعظمت و بزرگی این جنایت هیچ چیز جز ابد جواب ندارد.
سابقهٔ جنبش دادخواهی بهشهریور ۱۳۶۷برمیگردد؛ در شرایطی که خمینی ملعون میخواست جنایت هولناک خود را از چشم همگان مخفی نگهدارد، اما یک ماه پس از شروع قتلعام و در حالی که کشتار در شهرستانها هنوز جریان داشت، رهبر مقاومت ایران مسعود رجوی در تلگرامی بهپرز دکوئیار دبیرکل وقت ملل متحد برای اولین بار از آن پرده برداشت و از جمله؛ انتقال۸۶۰جسد طی ۲هفته از اوین بهبهشتزهرا و دستگیری ۱۰هزار نفر در سراسر کشور را افشا کرد.
مسعود رجوی در آن تلگرام، از دبیرکل درخواست کرد بهفوریت هیأتی را برای بازدید از شکنجهگاههای خمینی اعزام دارد. او متعاقباً چندین تلگرام و نامهٔ دیگر بهدبیرکل و دیگر مراجع متولی حقوقبشر ارسال کرد و خواستار تحقیق و رسیدگی شد؛ اما افسوس که بهدلیل سیاست ننگین مماشات، این فریادهای دادخواهانه در آن زمان گوش شنوا نیافت؛ ولی مجاهدین و مقاومت ایران از پا ننشستند، بر تلاش و تقلای خود افزودند و فریاد در خون خفتهٔ شهیدان و دادخواهی مادران و پدران داغدار را پیوسته و مستمراً در چهار گوشهٔ جهان طنینانداز کردند.
در اینجا بهخصوص باید از شهید بزرگ حقوقبشر، دکتر کاظم رجوی یاد کنیم که برای رساندن فریاد در خون تپیدهٔ شهیدان قتلعام، سر از پا نشناخته، خود را بهآب و آتش زد و عاقبت هم جانش را بر سر پیمانش با شهیدان گذاشت، چرا که از آغاز گفته بود ما تاریخ حقوقبشر را با خون خودمان مینویسیم.
سپس جنبش دادخواهی با هدایت خانم مریم رجوی در سال۹۵ یک خیز بلند برداشت و در پویش شتابان خود، ترفندها و توطئههای رژیم را یکی پس از دیگری در هم شکست. یکی از آخرین و خطرناکترین این توطئهها، همین پروژهٔ دژخیم شکنجهگر حمید عباسی (حمید نوری) بود. رژیم قتلعام میخواست بهوسیلهٔ مزدورانش از این دژخیم در جهت انکار قتلعام و تخطئه مجاهدین ”سرموضع“ و لوث کردن جنبش دادخواهی استفاده کند، اما مقاومت ایران این توطئه را هم بر سر بانیان و دستاندرکارانش خراب کرد و اکنون این دادستان دادگاه سوئد است که با درخواست اشد مجازات برای دژخیم نوری، بهاین واقعیت که آنچه در تابستان ۶۷ اتفاق افتاده، جنایت علیه بشریت از شدیدترین نوع آن بوده گواهی میدهد و با توجه بهابعاد جنایت، تصریح میکند که پاسخ آن جز اشد مجازات نمیتواند باشد.
مجازاتی که دادستان خواستار صدور آن است، در واقع خواست وجدان بشری نسبت بهفاشیسم دینی حاکم بر ایران است. درخواست چنین مجازاتی که امروز دژخیم نوری را هدف قرار داده، بهطریق اولی، در مورد آمران و عاملان قتلعام صدق میکند. مقاومت ایران با همان اراده و همت و درایت و پرداخت قیمت، از جمله با پایداری و فداکاری مثالزدنی هواداران مجاهدین و اشرفنشانها، این راه را طی کرده و جنبش دادخواهی را به این نقطه رسانده است.
تردیدی نیست که این مقاومت در ادامه این نبرد شکوهمند میتواند و باید این جنبش دادخواهی را تا پایان و قرار دادن جلادان و جنایتکارانی همچون رئیسی و اژهای و خامنهای در برابر عدالت و کیفر دادن آنها طی کند. باید از زبان قرآن بهجلادان و دژخیمان گفت: «فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَکم مُّتَرَبِّصُونَ» در انتظار باشید، ما هم با شما در انتظاریم! (سورهٔ طه آیة۵۲).