آموزش و پرورش در جهان معیارهای متعارف یا استانداردی دارد. ضروری است در ابتدای سال تحصیلی به برخی از این استانداردهای جهانی و متقابلا وضعیت در ایران آخوندی نگاهی بیاندازیم:
مطابق استانداردهای جهانی فضاهای لازم برای کلاسهای درس دوره نظری ۶.۵ در ۸.۵متر مربع است در این کلاسها فضاهای لازم به ازای هر دانشآموز ۲متر مربع است.
اگر چنین کلاسی برای کلاسهای آزاد و هنری مورد استفاده قرار گیرد به ازای هر نفر ۴.۵متر مربع فضا نیاز است.
برای هر مدرسه باید یک سالن چند منظوره ورزشی در کنار فضای آموزشی در نظر گرفته شود. که برای مدارس ابتدایی طول ۲۵متر در ۱۵متر، و برای راهنمایی و دبیرستان ۳۱متر در ۱۹متر باشد.
برای کلاسهای درس بهطور کلی پنجره با مساحت ۳۰ تا ۶۰درصد فضای نما و یا حدود ۱۵ تا ۲۰درصد مساحت کلاس لازم است.
ساختمان مدرسه در شهرها، باید هستهٔ یک مجتمع مسکونی باشد. از نزدیکی مدرسه به خیابانهای شلوغ و اصلی شهر، بهخاطر آلودگی هوا، سر و صدای زیاد و سوانح رانندگی باید پرهیز کرد.
بهطور متوسط در دوره ابتدایی هر ۱۵دانشآموز یک معلم و در دوره راهنمایی هر ۲۱شاگرد یک معلم و در دوره نظری یا تجربی هر ۲۳شاگرد یک معلم داشته باشند.
پیماننامه جهانی حقوق کودک که رژیم آخوندی نیز در سال۱۳۷۲ به آن پیوست، حکومتها را متعهد کرده که امکان تحصیل رایگان تا مقطع دبیرستان را برای کودکان زیر ۱۸سال فراهم کنند.
همزمان اصل ۳۰ قانون اساسی همین رژیم هم، دولت را موظف کرده که شرایط تحصیل رایگان و اجباری را بهطور مساوی برای همه دانشآموزان فراهم کند.
حالا در ابتدای سال تحصیلی جدید ببینیم وضعیت مدارس و آمارهای آموزش و پرورش در رژیم آخوندی چگونه است. در این مقایسه آمار خود رژیم را که تردیدی نیست غیرواقعی است مبنا قرار میدهیم
در رژیم آخوندی بر اساس آمار معاون آموزش و پرورش تهران، استاندارد کل فضای آموزشی یعنی کلاس و سالن مدرسه و فضای ورزشی و حیاط مدرسه روی هم ۸.۵متر مربع در نظر گرفته شده اما در واقعیت، میانگینش ۵.۲متر است. و در تهران از همین هم بسیار کمتر یعنی ۳.۶درصد و در مناطق شلوغ شهر کمتر از دو متر مربع است.
در یک محاسبه میبینیم که اگر همین آمار رژیم را در نظر بگیریم یک مدرسهٔ ۵۰۰نفره که هر دانشآموز باید هشت و نیم متر فضای آموزشی داشته باشد باید ۴۲۵۰متر مربع فضای آموزشی موجود باشد.
اما در رژیم آخوندی وقتی میانگین فضای آموزشی پنج و دو دهم باشد در عمل ۲۶۰۰متر فضا وجود دارد، یعنی
۴۲۵۰متر مربع فضا منهای ۲۶۰۰متر مربع فضا مساویست با اینکه ۱۹۴دانشآموز اضافه بر ظرفیت استاندارد فشرده شدهاند. یعنی تعداد دانشآموزان یک و نیم برابر شده است.
حال ببینیم این میانگین کل کشور، در مورد تهران چگونه میشود:
بر اساس گفتهٔ معاون آموزش و پرورش تهران میانگین فضای آموزشی ۳ و نیم متر است. و در مناطقی از تهران ۲متر است.
پس در یک مدرسهٔ ۵۰۰نفره که باید ۴۲۵۰متر فضای آموزشی وجود داشته باشد، در واقع اگر ۳.۵متر فضا را در نظر بگیریم ۱۷۵۰متر فضا ی مدرسه وجود خواهد داشت و اگر ۲متر را که در مناطقی مثل منطقهٔ یازده و دوازده تهران اعلام شده در نظر بگیریم تنها ۱۰۰۰متر فضای آموزشی خواهیم داشت.
یعنی یک دانشآموز در کلاس و فضای ورزشی و سالنهای مختلف لازم برای مدرسه تنها دو متر فضای آموزشی دارد. در حالی که استاندارد جهانی برای کلاسهای درس نظری ۸.۵متر مربع است.
بعد از این محاسبه ببینیم همین مدارس در رژیم آخوندی در چه شرایطی باز میشوند و آیا امکان آموزش برای ۱۴میلیون دانشآموز فراهم است؟
آمارهای حکومتی میگویند:
بین ۳ تا ۵میلیون دانشآموز ایرانی فقط در سال گذشته ترکتحصیل کردهاند!
دو میلیون دانشآموز برای خرید کتاب درسی اقدام نکردهاند!
آموزش مجازی اساساً برای خانوارهای کارگری و حتی معلمان و پرستاران غیرممکن شده است!
حداقل سه میلیون دانشآموز تبلت و موبایل برای آموزش ندارند!
و بدتر آن که حتی بیش از ۶۰هزار آموزگار هم توان خرید این اقلام را ندارند!
و این آمار فاجعهبار هنگامی کامل میشوند که آمار کودکان بیشناسنامه استانهای شرقی کشور هم به آنها افزوده شود!
در مورد معلمان هم چند آمار اعلام شدهٔ همین رژیم را بخوانیم:
کمبود معلم در سال۱۴۰۰ به ۲۰۰هزار رسیده است
حقوق بخشی از معلمان یعنی ۴۰۰ یا ۵۰۰هزار تومان یک بیستم خط فقر ده میلیون تومانی است. حتی معلمانی که دارای مدرک دکتری هستند و حاضر شدهاند بهخاطر نبود کار معلمی کنند.
با توجه به افزایش نرخ تورم واقعی به بالای ۶۰درصد قدرت خرید معلمان و فرهنگیان بیشتر از ۱۵درصد هم کاهش پیدا کرده است.
این تنها گوشهیی از وخامت وضعیت آموزشی در نظام ولایت فقیه است و اگر واکاوی در زمینههای دیگر دستگاه آموزشی رژیم صورت گیرد روشن میشود که به واقع یک نقطه سالم در این نظام یافت مینشود.