روزنامههای حکومتی در روز شنبه ۲۲اردیبهشت اغلب وقعی به نمایش دیدار خامنهای از نمایشگاه کتاب رژیم نگذاشته و حتی از کنار نمایشهای خیابانی بعد از نمایشهای جمعه هم گذشتهاند، به غیر از برخی از روزنامههای باند علی خامنهای، اغلب تیترهای خود را به بحران اصلی رژیم که همان سرنوشت برجام باشد اختصاص دادهاند، روزنامههای باند روحانی فضای مثبت نسبت به مذاکره با کشورهای اروپایی برای بقای برجام دادهاند:
آرمان: ایران و اروپا اعتماد متقابل
آفتاب یزد: تکاپوی دیپلومات ها از تهران تا برلین برای حفظ برجام
ایران: تکاپوی اروپا برای حفظ برجام
تجارت: سران کشورهای اروپایی در گفتگو با رئیسجمهور تأکید کردند؛ اروپا مصمم به تضمین برجام
جمهوری اسلامی: آغاز مذاکرات وزیر خارجه با ۵کشور عضو برجام
در تیترهای اول روزنامههای باند خامنهای، برجام و چشمانداز مذاکرات با اروپا بر سر برجام با بدبینی و شک و ابراز ناامیدی دیده میشود:
ابرار: کاخ سفید: تحریمهای جدیدی را علیه ایران آماده میکنیم
ابرار: رئیس سازمان بسیج سازندگی: آمریکا با خروج از برجام می خواهد فاز جدیدی از حمله به ایران را شروع کند
رسالت: احمدخاتمی در نماز جمعه تهران: اروپا در بدعهدی تفاوتی با آمریکا ندارد – راهحل مشکل ارتباط با خدا و مردم است نه ارتباط با کدخدا
سیاست روز: مردم سرنوشت برجام را تعیین میکنند؛ حداقل صادقانه عذرخواهی کنید
سیاست روز: انتظار افکار عمومی از نمایندگان در مواجهه با خروج آمریکا از برجام؛ مجلس وارد گود شود
عصر ایرانیان: هماهنگی اروپاییها با اهداف اهداف آمریکا در برجام – پلیس خوب اروپایی در همسویی کامل با واشینگتن
کیهان: نگاهی تحلیلی و مستند به بیش از 10دروغ ترامپ
وطن امروز: تحریمهای شدیدتر از قبل
در روزنامههای باند روحانی نسبت به آتش زدن پرچم آمریکا در مجلس غلط کردن گویی کرده و بر ضرورت عقبنشینی کامل در برابر آمریکا و آویختن به اروپا تأکید شده است:
اعتماد: تابوها را پاک کنیم. فاش و آشکار اینکه مذاکره جامع و واقعاً جامع را باید گزینهیی جدی دانست.
شرق: پرهیز از عصبانیت و سیاست واکنشی. من نمایندگانی که برجام را آتش زدند درک میکنم.
ولی دقت کنیم مواضع رسمی نظام در معرض رصد جهانی است. تصمیم اعلامی نظام اکنون بهترین و خردمندانهترین تصمیم است و همبستگی ملی با آن ضروری است.
تجربه نشان داده هرگاه ما با جامعه جهانی روابط مسالمتآمیزی داشتیم اسراییل در تنگنا بوده است. ششم بحران یمن و سوریه است. قانون اساسی ما، دین ما و نیز منشور مللمتحد همگی خواهان دوری از بلای جنگند. ما در منطقه شاه کلید ثباتیم و این حاصل جانفشانی فرزندانی است که اهداف متعالی داشتهاند. نتیجه آن دست ما است که چگونه در منطقه و نظام جهانی در این موضوع برای منافع ملیمان مذاکره میکنیم. هفتم اینکه تابوها را پاک کنیم. فاش و آشکار اینکه مذاکره جامع و واقعاً جامع را باید گزینهیی جدی دانست.
شرق: ایران باید در مسائل بینالمللی خود زبان، آداب و قواعد حقوق و روابط بینالملل را بیش از هر زمان دیگری رعایت کند. نباید گذاشت اروپاییها به این برسند که غرور و حمایتشان از برجام در برابر آمریکا هدر رفته است
همچنین در داخل باید موقعیتی فراهم شود تا روشنفکران، روزنامهنگاران و سیاستمداران مختلف، بهویژه آنانی که در تنگناهایی غیرضرور گرفتارند، جای سخن بیابند و فضای عمومی کشور آرامشی آزاد را با حضور نیروهای متنوع داخل کشور تجربه کند.
نباید اجازه داد کسانی که در داخل یا خارج از کشور از توسعه بحران بینالمللی علیه ایران سود میبرند، با نفرتپراکنی این موقعیت ممتاز و طلایی ایران را بسوزانند.
آرمان: علی خرم: آنچه در مورد توافق هستهیی رخ میدهد، این است که اروپا با نقض یا ابطال یا خروج از برجام موافق نبوده و با تسری دادن تحریمها بهعنوان قوانین فراسرزمینی آمریکا به اروپا مخالف هستند. اروپا آماده است وارد یک جنگ تجاری دیگر بر سر ایران شود به شرط آن که ایران شریک فعال و قابل اعتمادی باشد.
آنچه اروپا از ایران انتظار دارد، این است که ایران با اروپا در موضوعات مورد ادعای آمریکا هماهنگی حداقلی داشته باشد تا اروپا بتواند بهخوبی در مقابل آمریکا بایستد. موضوعات مهم موشکی، نقش ایران در منطقه و حقوقبشر که موضوعات حساس اروپا بهشمار میروند، موضوعاتی نیستند که در گفتگو با اروپا قابل مدیریت نباشند و برعکس همجواری اروپا در کنار ایران بهنفع هر دو هدف ایران است. اگر ایران تردیدی در نیّات اروپاییها دارد، میتواند ضمن همکاری با اروپا خود را برای بدترین حالت همواره نگه دارد. این همه شواهد نشان میدهد اروپا اراده برای حمایت از ایران در قبال تحریمهای سخت آمریکا دارد ولی قطعاً تواناییهای اقتصادی اروپا در قبال آمریکا محدود است. اگر ایران پا به پای اروپا همکاری کند، میتواند اروپا را در مقابل آمریکا بلندقامت نگه دارد.
تنها نیرویی که در جهان از نظر سیاسی قادر است در مقابل آمریکا بایستد، اروپا است و روسیه و چین چنین پتانسیلی ندارند.
اروپا نگران امنیت بینالملل و نگران عدم شعلهور شدن یک جنگ دیگر در خاورمیانه است که اولین ایستگاه آوارگان آن اروپا خواهد شد. پس اروپا حاضر است برای جلوگیری از این کابوس هر گونه تلاشی صورت دهد و در انتظار فرمان دونالد ترامپ نمیماند.
آرمان: ایران به جای احساسی برخورد کردن و پرچم آمریکا را در مجلس آتش زدن که کار درستی نیست به فکر چارههای قانونی و حقوقی باشند. بهنظر میرسد الآن بیش از هر زمان دیگر نیاز به استفاده از اهرم حقوقی و حقوق بینالمللی دارد و نه جنجالهای سیاسی.
جهان صنعت: چه باید کرد
شواهد موجود بر نوع تصمیم ترامپ نشان میدهند، نه نقض تعهدات ایران در برجام بلکه برنامههای موشکی ایران در کنار سیاستهای منطقهیی آن، بیشترین نقش را در این تصمیم داشته است. تحت این شرایط و به منظور حفظ برجام و به حداقل رساندن مخاطرات تصمیم ترامپ این مسأله درخور توجه و اهمیت میشود که چه باید کرد؟
با وجود آنچه این روزها از سوی برخی از جریانهای سیاسی گفته، شنیده و حتی دیده شده است، چگونگی برخورد با برجام نه آتش زدن و نه خروج از منع معاهده هستهیی و از سر گیری غنیسازی بلکه باید مسیری را برای حفظ آن جستوجو کرد که متضمن حداکثر مطلوبیت باشد. در این ارتباط حفظ همکاریهای چندجانبه و پایبندی به آن، عقلاییترین و مناسبترین شیوه برخورد با آن است.
به نظر میرسد همکاری ایران با اروپا مطمئنترین مسیر حفظ برجام است.
حفظ برجام از این مسیر، متضمن قبول همکاریهای بیشتری است که آنها از ایران انتظار دارند. به عبارت دیگر اگر چه پایبندی ایران به برجام مورد تأیید اعضای اروپایی برجام است اما آنها مانند آمریکا در قبال سیاستهای منطقهیی ایران و برنامه موشکی آن موافقتی ندارند و این دست از رفتارها و سیاستها را بدخیم و ثباتزدا میدانند. معنا و مفهوم چنین نگرشی آن است که برنامههای موشکی و سیاستهای منطقهیی در کانونهایی چون سوریه، بغداد، لبنان و یمن میتواند عامل همسویی و نزدیکی اروپا به آمریکا در خروج از برجام شود. بدیهی است که تعدیل در برنامههای موشکی و همچنین تجدید نظر در سیاستهای منطقهیی میتواند نقش کلیدی در بقای برجام و حفظ ماندگاری آن بازی کند و عاملی برای ماندن اروپا در کنار ایران باشد. در غیراین صورت چهبسا ممکن است ایران اروپا را نیز از دست بدهد. البته تعدیل در برنامههای موشکی و سیاستهای منطقهیی هیچگاه نباید برای سیاستبازان و تصمیمگیران سیاستهای منطقهیی و راهبردی ایران، بهمعنای عقبنشینی تلقی شود. به واقع اندکی واقعبینی آن هم بنابه شرایطی که بر اقتصاد ایران از یک طرف و شرایطی که در منطقه از سوی جریانهای عربی- عبری به زیان ایران در حال رقم خوردن است، چنین ضرورتی را دوچندان میکند. این ضرورت اگر چه نمیتواند همچون عصای موسی برای اقتصاد بیمار ایران معجزه کند اما میتواند ممد حیات اقتصاد ایران باشد. عامل دیگری که میتواند امیدها را برای بقای برجام زنده نگه دارد، کاهش حجم مخالفت دلواپسان و برجامستیزان در عرصه داخلی است. این دلواپسان باید بدانند که آنها نیز ناخواسته و به همان میزان ترامپ و همفکرانش در بروز و ظهور چنین شرایطی نقش داشتهاند.
آنها نباید انتظارات و توقعات جامعه را در برجامستیزی بالا ببرند و جامعه را بر سر برجام دوقطبی کنند. همچنین آنها باید بدانند که از شکاف میان برجامیان و نابرجامیان بوده که ترامپ دست به چنین اقدامی زده است.
جمهوری اسلامی: این روزها سخن از تردید در قابل اعتماد بودن سه کشور اروپایی زیاد گفته میشود. این درست است ولی دلیلی ندارد که روسیه و چین را فراموش کنیم. آنها هم به اندازه این سه کشور غیرقابل اعتماد هستند. این واقعیت را سوابق تاریخی روسیه و چین بهروشنی نشان میدهد و حتی رفتار همین سالهای اخیر این دو کشور در نوع تعاملشان با ایران در جریان تحریمهای ظالمانه غرب غیرقابل اعتماد بودن آنها را به اثبات رساند. بنا بر این، برجام را با حصول اطمینان به وفادار بودن این هر پنج کشور به تعهداتشان میتوان ادامه داد و از امتیازات فراوان آن بهره برد.
با قطعی و غیرقابل انکار دانستن بدعهدی آمریکا در موضوع برجام، اندکی هم به نقش خودمان در بهانه دادن به رئیسجمهور آمریکا برای خروج از برجام بیاندیشیم. ما میتوانستیم بسیاری از کارها را انجام دهیم بدون آن که آن کارها را در بوق کنیم و بهخاطر انجام آنها شیپور بزنیم.
اما این کار را میتوان مثل سایر کشورها بدون سر و صدا و شعار و به رخ کشیدنها انجام داد. چه چیز ما را به در دست گرفتن بوق و کرنا و جار زدن آنچه آن را جار نمیزنند وادار کرد؟ آتش زدن پرچم آمریکا در مجلس شورای اسلامی نیز پدیده جدیدی است که با هیچ منطقی سازگار نیست.
لااقل از حالا به بعد برای حفاظت از برجام، که تصمیم جمعی نظام بوده و منافع زیادی برای کشور در بر دارد، با درایت و تدبیر و هماهنگی و همدلی و همبستگی عمل کنیم. مگر نمیبینیم این روزها صهیونیستها و سران ارتجاع عرب بهخاطر ضربهای که ترامپ به برجام وارد کرده شادی میکنند و مشغول پایکوبی هستند؟
ابتکار: محمدعلی وکیلی عضو هیأترئیسه مجلس: اقدام تعداد کمی از همکاران ما در مجلس، نه مصلحتِ عقل در آن بود و نه با فرهنگ ما سازگار بود. پرچم آمریکا نماد ملی آن کشور است و ربطی به دولت سرکش آن کشور ندارد.
خروج آمریکا از برجام بهمعنای لغو برجام نیست. هر چند ایران این حق را داشت که متقابلاًً خارج شود اما تصمیم نظام این بود که این توافق را حفظ کند. لذا هنوز برجام معتبر است.
لذا آتش زدنِ برجام، توهین به خود ایران نیز محسوب میشود.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع به باند رقیب بر سر برجام و بنبست نظام حمله کردهاند و در بیانی ضد و نقیض النهایه به مذاکره با اروپا تن دادهاند:
وطن امروز: مهدی محمدی: همه چیز از روزی شروع شد که آمریکا سخنگویانی در داخل ایران پیدا کرد و سازش بهعنوان یک راهحل برای مشکلات اقتصادی تصویر شد... آنچه آمریکا در سالهای پس از برجام آموخته این است که هزینه بدعهدی، خلف وعده و اعمال تحریم جدید برای آن تقریباً صفر است و در نتیجه دلیلی برای بازاندیشی در محاسبات راهبردی خود نمیدیده است. ما دوباره در آستانه یک مذاکرات برجامی دیگر ایستادهایم؛ واجبترین کار اکنون این است که درسهایی را که از مذاکرات و توافق پیشین گرفته شده در مذاکرات جدید لحاظ کنیم
جوان:آیا امروز میتوان گفت پس از عقبنشینی ایران از انرژی هستهیی یک قدم به سوی صلح نزدیک شدهایم؟
لعنت خدا بر روشنفکرانی که در این منازعه و در هر صورت نظام جمهوری اسلامی را مقصر میدانند و ادبیات آنان مورد تأیید صهیونیستها قرار میگیرد. هر کس در داخل کشور یا هر ایرانیای که اصرار به خلع موشکی و هستهیی یا عقبنشینی منطقهیی به بهانه پیشگیری از جنگ دارد، یا قدرت تشخیص ندارد یا مستقیماًًً در خدمت اهداف آمریکاست.
روزنامه ارگان دولت روحانی نسبت به پیامدهای اجتماعی اقدامات احتمالی باند رقیب هشدار دادهاند
ایران: در این میان یک نکته مهم نباید از نظر پنهان بماند که مجموعهاین روند بستگی ویژهیی به شکلگیری اراده جمعی و پرهیز از هر گونه جناحبندی سیاسی دارد. اینکه خدای ناکرده کسانی بخواهند از تحولات اخیر و آتی مرتبط با برجام نمدی برای کلاه رقابتهای سیاسی ببافند سمی مهلک و دادن نشانی به دشمن است.
ایران: کشتی نشستگانیم...
حشمتالله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی
اکنون که آمریکاییها برجام را ترک کرده و این اقدام نه تنها معادلات ناظر به برجام بلکه مسائل بزرگتر جهانی را هم تحت تأثیر خود قرار داده است، فرصت استفاده سیاسی و جناحی از این موقعیت در داخل کشور با حمله به دولت نیست. این رفتار که متأسفانه باز هم به شکل فراگیری در میان مخالفان دولت دیده میشود چیزی جز یک انتحار سیاسی، آن هم نه در سطح جناحی بلکه در سطح ملی نخواهد بود.
حمله غیرمنصفانه به دولت و دست زدن به رفتارهای افراطی در این شرایط دیگر نه سوراخ کردن قسمتی از کشتی، بلکه منفجر کردن آن است. اگر با سوراخ شدن این کشتی امیدی برای نجات برخی وجود داشت، منفجر کردن آن همه سواران کشتی را در یک لحظه به کشتن میدهد.