احمدینژاد در ۲سال آخر دوره ریاستجمهوریاش با اشراف به دزدی و چپاول سردمداران نظام و نهادهای آن، بهخصوص با اشراف به فساد و دزدی سپاه پاسداران، تهدید به افشاگری در این رابطه میکرد و بهقول رسانهها و مهرههای حکومتی ورد «بگم بگم» گرفته بود.
اخیراً نیز آخوند حسن روحانی برای پردهپوشی روی دزدی و چپاول عناصر وابسته به خود و با توجه به اشرافی که در زمینه فساد و دزدی باند مقابل دارد، در آستانه خیمهشببازی انتخابات مجلس ارتجاع ورد «بگم بگم» گرفته و تلاش دارد مانند آخوند صادق لاریجانی گوشهای از اسرار مگوی دزدی و چپاول در «خزینهالاسرار» خود را بازگو کند.
یک قلم از موارد فسادی که روحانی در جریان سخنرانیاش در یزد روی آن انگشت گذاشت، فساد «۹۴۷میلیون دلاری» مربوط به «نهادی» است که این مبلغ را از اموال مردم ایران چپاول کرده است.
یک قلم دزدی دیگر مورد اشاره او «۷۰۰میلیون دلار» پول بیصاحب مردم ایران است که توسط باند رقیب ملاخور شده است.
در مورد سرنوشت این مبالغ ملاخور شده از اموال مردم ایران او خواستار این شد تا مسئولان حسابپاک! در دولتش توضیح دهند که چه بلایی بر سر آنها آمده است.
همچنین روحانی به ۲۷۰۰میلیون دلار از اموال ایران خبر داد که توسط باند مقابل نفله شده و در این رابطه نیز رئیس کل بانک مرکزی پاک دستش! را موظف کرد تا علت نفله شدن آن را برای «امت حزبالله» نظام توضیح دهد.
او قوه قضاییه خصوصاً آخوند ابراهیم رئیسی جنایتکار را مخاطب قرار داد و آنها را متهم کرد که با دانهدرشتها و گردنکلفتهای فاسد حکومتی مبارزه نمیکنند و در مورد فساد صرفاً تبلیغ و سر و صدا راه میاندازند و به جای اینکه یقه آنها را بگیرند یقه آفتابهدزدهای بینوا و بیچارهای مانند حسین فریدون را گرفتهاند!
روحانی در این سخنرانی آنچنان پز مبارزه و افشاگری در رابطه با فساد گرفت و آنچنان برای مبارزه با فساد گریبان چاک داد که گویا سینه او هم مانند سینه شیخ صادق لاریجانی «خزینهالاسرار» است.
اکنون این سؤال مطرح است آخوند روحانی که این همه در زمینه فتنه و فساد گریبان چاک داده، شاهدزدهای نظام را هم بهخوبی میشناسد و آدرس آنها را هم بهطور دقیق میداند چرا اکنون به فکر افشاگری در این زمینه افتاده است؟
جواب بسیار روشن است اول اینکه پای حسین فریدون که احتمالاً بسیاری از دزدیها و مفسدههای او که احتمالاً با اطلاع و اشراف شیخ حسن بوده به میان آمده و بدجوری این مصیبت عظما پاپیچش شده است.
بنابراین او برای رفع و رجوع کردن این مورد، ناگزیر است مواردی از دزدیهای باند مقابل را رو کند و گوشهای از آنچه را که در مورد عمق فساد در نظام ولایت میداند و نباید بگوید افشا کند.
موضوع دیگر نزدیک بودن موعد خیمهشببازی انتخابات قلابی مجلس ارتجاع است که هر دو باند تلاش دارند بیشترین کرسیهای آن را تصاحب کنند و اگر بتوانند دم باند مقابل در مجلس را قیچی کرده و یا حداقل تعداد عناصر آن را به اندک برسانند.
آخوند روحانی حتی پروا ندارد که چپاولهای انجام گرفته در طی حکومتش را که رسانهها و باندهای حکومتی به آن اذعان میکنند، ماستمالی کند.
از جمله این موارد ماست مالی کردن چپاول ۱۸میلیارد دلار از اموال مردم است که بهاصطلاح برای واردات کالاهای اساسی در نظر گرفته شد.
در این رابطه روحانی مدعی است «۱۷میلیارد اختلاف حساب در آن تصفیه شده است» و «تنها یک میلیارد دلار اختلاف حساب است و به تعزیرات حکومتی داده شده است» و «بدانید در این دولت یک ریال و یک دلار گم نخواهد شد آن در دورههای دیگر بود که میلیاردها گم شد و هنوز هم پیدا نشده؛ بنابراین راه را اشتباه نروید».
آخوند روحانی در عین اینکه موضوع ۱۸میلیارد دلار را ماست مالی میکند باند مقابل که یقه او و دولتش را در زمینه نفله شدن آن گرفته متهم به بیاخلاقی میکند: «میگویند ۱۸میلیارد دلار سال گذشته گم شده است. یک آدمهایی که اخلاق و ایمان نمیشناسند و نه منافع ملی را بلدند؛ بانک مرکزی ما این آمار را منتشر کرده و برای اطلاع عموم از بانک مرکزی میخواهم این را اعلام کند... با بردن چند نفر به دادگاه در خصوص مبارزه با فساد، سر مردم کلاه نمیرود و مردم باید بدانند پولهایی بزرگی که از جیب بیتالمال رفته به چه سرنوشتی دچار شده است».
منافع ملی از نظر روحانی این است که فتنه و فسادهای سیاسی و اقتصادی در نظام ولایت هر چه بیشتر پردهپوشی شود و این هم که چندین و چند سال است خودش در مورد فساد سکوت کرده و چشمش را بر بسیاری از دزدیها بسته است، لابد ناشی از وارستگی و اخلاق سیاسی او است!
بنابراین «بیاخلاقها» هستند که آن روی او را بالا آورده و او را مجبور کرده تا شمهای از بیاخلاقیهای آنها در زمینه فساد اقتصادی را بازگو کند! وگرنه او هرگز اهل این نبود و نیست تا سر گنداب خزینهالاسرار فساد را باز کند.
واقعیت این است اگر قرار باشد در نظام ولایت فقیه دزد و فاسد گیرند، باید هرآنکس را که در آن است دستگیر کنند و مفسد بیاخلاق و بااخلاق هر دو سرو ته کرباس نظام ولایت فقیه هستند.
در زمینه فتنه و فساد سیاسی و اقتصادی در این حاکمیت همه چیز با هم حسابی چفتوجور است.
در این دزدبازار از همه سنخ نامردمان دزد و پاچه رمالیده وجود دارد که در راس همه آنها علی خامنهای و حسن روحانی قرار دارند.
در این حاکمیت همانند سایر زمینهها که خویشاوندسالاری بیداد میکند در مورد فساد هم وضعیت به همین منوال است طوری که ابراهیم اصغرزاده، یکی از عناصر باند موسوم به اصلاحطلب، در این رابطه میگوید: «در این چند ساله بخش مهمی از فساد مملکت بهخاطر پیدایش یک طبقه نوکیسه از نورچشمیهاست؛ خانوادههایی که فرزندانشان، دامادها و عروسهایشان درگیر مسائل اقتصادی شدهاند. بحران خانوادهسالاری یا خویشاوندسالاری دارد مملکت را از پا درمیآورد و اصولگرایان و اصلاحطلبان را هم شامل میشود».(روزنامه همدلی ۱۲آبان ۹۸)
در زمینه رسوخ فساد در نظام علی صابری تولایی، یکی از مهرههای باند خامنهای در دانشگاه موسوم به امام صادق، در مصاحبه با تلویزیون شبکه ۴ ۲۲آبان ۹۸ میگوید: «دفاتر امام جمعه بعضاً الآن پروندههایی مطرح شده یا دیگه ببینید تا کجای قوه قضاییه سابقمان هم رفتند تا کجای قوه قضاییه سابقمان هم رفتهاند تا بیخ گوش رئیسجمهورمان ما مسأله فساد پیش رفته تا بیخ گوش رئیس قوه قضاییه ما یک زمانی الآن بالاخره متهم که هست حالا ما که نمیدانیم چی بشود فعلاً که معطل مانده ولی بپذیریم که آقا تا گردن ما فرو رفتیم در فساد وقتی بپذیریم میتوانیم تصمیم بگیریم برای مبارزه... یکی از رؤسای قوا رئیس مرحوم اسبق قوه قضاییه که رسما نشان میداد که عزمی ندارد برای مبارزه با فساد یکبار هم نیاورد یک پروندهای که لااقل مردم بگویند آره شما یک دو موردی حالا مطرح شد اون مسائل بانکی یک دو پرونده خاص با اینکه بالاخره فرمان هم بود. رئیس قبلی پروندههایی را بررسی کرد اما صادقانه نبود عزمش عزم صادقانه نبود ظواهر نشان میداد که بیشتر مبتنی بر تسویهحسابهای سیاسی است، چون پروندهها متعلق به یک گروه خاصی بود بیشتر گروههایی که با هم درافتادند و پروندههایی که بالاخره سر و صدا میشد که آقا این زید عمر اینها مسایلی دارند لااقل دیگه فیلمش پخش شده اصلاً اتفاقی برایش نمیافتاد».
این سارقان حاکمیت مردم ایران و نابودکنندگان حرث و نسل مردم اضافه بر چپاول اموال مردم در داخل، تتمههای سرمایه های آنها در خارج را نیز صرف صدور تروریسم و بنیادگرایی و یا در حسابهایشان در کشورهای مختلف تلنبار کردهاند.
هیاهوی هر دو باند خصوصاً هیاهوی آخوند حسن روحانی و آخوند ابراهیم رئیسی در زمینه مبارزه با فساد مقطعی و گذری و صرفاً مصرف جنگ باندی بر سر هر چه بیشتر غارت و چپاول اموال مردم است.
روند مبارزه با فساد توسط سردمداران حاکمیت صرفاً یک امر شعارگونه است، زیرا فساد امری ساختاری است و برای از بین بردن آن نیر باید زمینههای ساختاری آن از بین برود و تا زمانی که ساختار حاکمیت آخوندی سرنگون نشود زمینههای ساختاری آن از بین نمیرود.
در زمینه عملی نشدن شعارهای مبارزه با فساد دولت روحانی قاسم جاسمی، یکی از اعضای مجلس ارتجاع، میگوید: «طبق تجربهای که از عملکرد دولت داریم، دولت نمیتواند به قوانین خود برای مبارزه با فساد عمل کند».(خبرگزاری مجلس ۲۱آبان ۹۸)
به اذعان یحیی کالیپور، عضو کمیسیون قضایی مجلس ارتجاع، «در حال حاضر بررسی ۳لایحه شفافیت، مدیریت تعارض منافع و ارتقای سلامت نظام اداری در بین لوایح دیگر گم شده است».(خبرگزاری مجلس ۲۱آبان ۹۸)
دلیل این امر بسیار واضح است زیرا که در نظام تماماً در فساد است که این لوایح گم میشود.