کنوانسیون ایران آزاد ۲۰۲۵ که در تاریخ ۲۴آبان ۱۴۰۴ (۱۴نوامبر ۲۰۲۵) در واشنگتن و در ششمین سالگرد قیام بزرگ آبان برگزار شد، تبلور یک حقیقت عمیق سیاسی و فکری در مورد سرنوشت ایران بود. این اجتماع ارزشمند که با شور و اشتیاق و انرژی بیسابقهای همراه بود، فرصت مغتنمی برای بازاندیشی درباره مهمترین موضوعی که مسأله اساسی زمانه ماست، فراهم آورد.
این کنوانسیون یک پرسش تعیینکننده را پیش روی ما میگذارد: «تغییر در ایران چگونه ممکن است؟»
کنوانسیون ایران آزاد، فراتر از ابراز مخالفت صرف با رژیم ولایت فقیه، بر ارائه یک نقشه مسیر مدون و عملی برای دوران پساانقلاب متمرکز بود. این تحول، چنانچه خانم مریم رجوی اشاره کرد، «پیامدهایش تنها به تغییر مسیر تاریخ ایران و تعیین سرنوشت مردم ما محدود نیست؛ بلکه اثرات زنجیرهیی عمیقی بر منطقه و جهان دارد».
تغییر مسأله اساسی دوران
مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت، سخنرانی خود را با اعلام فرض اساسی جنبش آغاز کرد: «این پرسش بر این فرض اساسی بنا شده که بهزیر کشیدن رژیم ولایت فقیه هم ضروری است و هم زمان آن فرا رسیده است». او خاطرنشان کرد که حاکمیت آخوندها «به اواخر زمستان خود رسیده است» و با وجود آنکه اولویت تام و تمام رژیم «سرکوب و غارت و جنگافروزی» است، همین استراتژی «باتلاق اضمحلالش شده است».
خانم رجوی با رد ۲راهکار شکستخورده تاریخی، بر «راهحل سوم» تأکید کرد:
«۲۱سال پیش در پارلمان اروپا اعلام کردم که راهحل ایران نه در مماشات است و نه در جنگ، بلکه راهحل سوم است؛ یعنی تغییر رژیم بهدست مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها.»
ایشان نیروی تغییر را در جامعه ایران، متشکل از اکثریت زنان، جوانان، کارگران و ساکنان حلبیآبادها معرفی کرد که «نیروی قیام هستند» و «مترصد بهزیر کشیدن رژیم آخوندی هستند».
خانم رجوی در پاسخ به اظهارات حسن روحانی(رئیسجمهور وقت رژیم) که گفته بود قیامآفرینان «آنها سازمانیافته، برنامهریزی شده و مسلح بودند»، گفت:
«آری، آنها سازمانیافته بودند. اما از این به بعد بسا سازمانیافتهتر و بسا آمادهتر به مصاف شما آمده و خواهند آمد.»
وی برنامه مقاومت برای ایران فردا را،که «ترجمان همین رزم و رنجهاست»، تشریح کرد که بر اصولی نظیر «جدایی دین و دولت، مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی و ملیتهای برخوردار از خودمختاری» بنا شده است. و در پایان تأکید کرد: «ما برای کسب قدرت نمیجنگیم، هدف ما انتقال حاکمیت به مردم ایران است».
آلترناتیو سازمانیافته
بسیاری از شخصیتهای برجسته بینالمللی شرکتکننده در این کنوانسیون، بر وجود یک آلترناتیو دموکراتیک سازمانیافته تأکید کردند. این امر، بیانگر یک بلوغ سیاسی و تشکیلاتی در جنبش مقاومت ایران است که توانسته است حمایتها و مشروعیت بینالمللی را کسب کند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین آمریکا، پس از سخنرانی خانم رجوی، به صراحت بر وضعیت ضعیف رژیم کنونی تأکید کرد و رژیم را «نامشروع» خواند. او خاطرنشان کرد که «ما میدانیم که این رژیم ضعیف است و بهلحاظ بینالمللی بیش از هر زمانی ایزوله است. همچنین مشروعیت این رژیم در داخل ایران صفر است». پمپئو وجود راهکار را منوط به تلاشهای اپوزیسیون دانست و تأکید کرد: «این به یمن اپوزیسیون سازمانیافته ایران است که من از آن صحبت کردم و این اپوزیسیون واقعی است و آزادی مردم ایران میتواند محقق شود و خواهد شد».
آلترناتیوی غیرقابل اجتناب
دکتر صوفی سعیدی، استاد روابط بینالملل و عضو شورای ملی مقاومت، با استناد به تجربه تاریخ انقلابها، ضرورت وجود رهبری متحد و سازماندهی شده را مطرح کرد. او عنوان نمود که «راهحل تغییر وجود دارد و اکنون زمان آن هست و بهطور حساس آلترناتیو دموکراتیک وجود دارد. آلترناتیو شورای ملی مقاومت ایران است». وی افزود که «تاریخ به ما میآموزد که انقلابها فقط با احساسات به پیروزی نمیرسند بلکه موفقیت آنها با آمادگی و تشکیلات و ایدههایی است که به حکومت منتقل میشود». دکتر سعیدی نتیجه گرفت که به همین دلایل، شورای ملی مقاومت نه تنها «جایگزین مناسبی است بلکه غیرقابل اجتناب است».
ابراز حقیقت سیاسی
کارلا سندرز، سفیر پیشین آمریکا در دانمارک، این گردهمایی را «فقط یک کنوانسیون» ندانست، بلکه «ابراز یک حقیقت سیاسی» توصیف کرد. او اظهار داشت: «مردم ایران نه فقط دیکتاتوری را رد میکنند بلکه هماکنون یک آلترناتیو دارند که میتواند این دیکتاتوری را جایگزین کند». وی همچنین با اطمینان کامل بیان کرد: «شورای ملی مقاومت یک اپوزیسیون روی کاغذ نیست. این یک دولت در انتظار با حمایت جنبشی است که زندان و اعدام و تبعید و تروریسم را پشت سر گذاشته است».
رژیمی با مشخصه «وحشانیت»
جان برکو، رئیس و سخنگوی پیشین پارلمان انگلستان، این کنوانسیون را به دلیل «شور و اشتیاق و انرژی» بینظیرش ستود. او خانم رجوی را «یک رهبر سیاسی شگفتیآور که الگویی هست برای زنان و همه کسانی که میخواهند این مسیر را پیش ببرند» توصیف کرد. برکو با تمرکز بر ماهیت رژیم آخوندی، آن را بر مبنای «بربریت» و «بیرحمی» دانست:
«این رژیمی است که مشخصه آن عدم بردباری و بیرحمی و وحشانیت است با عدم فهم آزادیخواهان و اینکه اصلاً حکومت یعنی چه؟ آنها نفهمیدهاند که اصلاً حکومت چیست و من این را میگویم تا جایی ثبت شود.»
او همچنین از فداکاریهای شورای ملی مقاومت و ساکنان اشرف ۳ که «هرگز حاضر نشدند شکست را بپذیرند» یاد کرد.
نقشه مسیر یک جمهوری دموکراتیک
کنوانسیون ایران آزاد ۲۰۲۵ در واشنگتن، با وجود محدودیتهای زمانی و سیاسی، یک دستاورد فکری و عملی مهم را به نمایش گذاشت. این گردهمایی با استفاده از اطلاعات موثق داخلی (مانند «انبار باروت» شدن جامعه) و ارزیابیهای بینالمللی (نظیر «صفر» بودن مشروعیت رژیم)، به این نتیجه رسید که تغییر رژیم ضروری است و تنها از مسیر مقاومت سازمانیافته مردمی میسر است.
این کنوانسیون پاسخی قاطع به این پرسش اساسی دوران ارائه کرد که: آیا برای ایران یک جایگزین دموکراتیک وجود دارد؟ پاسخ صریح بود: آلترناتیو دموکراتیک، شورای ملی مقاومت ایران است، نه یک اپوزیسیون صوری، بلکه «یک دولت در انتظار» که با تکیه بر «کانونهای شورشی» و اراده مردم ایران برای دموکراسی، مصمم است که سرنوشت یک انقلاب را تعیین کند. هدف غایی، چنانچه در نقشهمسیر ارائه شده، برقراری یک جمهوری دموکراتیک مبتنی بر جدایی دین و دولت و انتخابات آزاد است که تضمینکننده آیندهای بدون ستم و تبعیض باشد.