728 x 90

سرنوشت یک توافق از «نرمش قهرمانانه» تا آستانه مکانیسم ماشه

تحریم‌های بین‌المللی
تحریم‌های بین‌المللی

در دهمین سالگرد امضای توافق برجام در ۲۴تیر ۱۳۹۴، کارنامه این توافق نه‌تنها دستاوردی پایدار برای مردم ایران یا امنیت منطقه نداشته، بلکه در آستانه فروپاشی کامل قرار گرفته است. در حالی که رژیم ایران این توافق را در آغاز «پیروزی بزرگ سیاسی» خوانده بود، اکنون هشدار کشورهای غربی درباره «مکانیسم ماشه» بیش‌از‌پیش از شکست راهبرد مماشات و تأیید پیش‌بینی‌های مقاومت ایران حکایت دارد.

 

شمشیر داموکلس مکانیزم ماشه بر سر فاشیسم دینی

به گزارش خبرگزاری رویترز، وزرای امور خارجه ۳کشور اروپایی ـ انگلستان، فرانسه و آلمان ـ همراه با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز پنجشنبه(۲۷تیر ۱۴۰۴) با عباس عراقچی تماس برقرار کردند. در ادامه این گزارش، رویترز به‌نقل از یک منبع دیپلماتیک فرانسوی اعلام کرد: «وزیران از ایران خواستند فوراً تلاش‌های دیپلماتیک را برای دستیابی به یک توافق هسته‌یی قابل راستی‌آزمایی و پایدار از سر بگیرد».

با این حال، بنا بر ارزیابی رویترز، «هیچ نشانه‌ای از شروع دور ششم مذاکرات هسته‌یی بین واشنگتن و تهران وجود ندارد». این رسانه می‌افزاید: «دیپلمات‌ها می‌گویند حتی اگر مذاکرات از سر گرفته شود، دستیابی به‌ یک توافق جامع پیش از پایان ماه اوت ـ مهلت نهایی تعیین‌شده توسط اروپایی‌ها ـ به‌ویژه بدون حضور بازرسان در محل برای ارزیابی برنامه هسته‌یی باقی مانده ایران، غیرواقع‌بینانه به نظر می‌رسد».

در واکنش به موضع‌گیری جدید اروپایی‌ها، عباس عراقچی هشدار داد که ادامه فشارها نتیجه‌یی در بر نخواهد داشت و گفت: «اگر اتحادیه اروپا و ۳کشور اروپایی می‌خواهند نقشی داشته باشند، باید هر گونه تهدید و فشار و بازگردان مکانیسم ماشه را کنار بگذارند».

در ایالات متحده نیز حمایت از فعال‌سازی مکانیسم ماشه در حال افزایش است. سناتور جیم ریش، رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا، در نامه‌یی به همراه شماری از اعضای این کمیته خطاب به وزرای خارجه ۳کشور اروپایی تأکید کرده است: «مکانیسم ماشه اقدامی درست است و منابع مورد‌ استفاده رژیم ایران برای برنامه‌های تروریستی را سلب می‌کند».

آنچه مسلم است، «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت». دیگر فاشیسم دینی نمی‌تواند به باجگیری اتمی خود ادامه دهد.

 

صحت و حقانیت مواضع تاریخی مقاومت ایران

رجوع به حافظه تاریخی ما را از توضیح بیشتر بی‌نیاز می‌کند. مقاومت ایران از همان ابتدا هشدار داده بود که برجام بدون نظارت مؤثر و شروط الزام‌آور حقوق‌بشری، نه‌تنها از دستیابی رژیم به سلاح اتمی جلوگیری نخواهد کرد، بلکه منابع آزاد شده از تحریم‌ها را در خدمت صدور تروریسم و تقویت دستگاه سرکوب قرار می‌دهد.

خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، در روز امضای توافق برجام اعلام کرد: «دورزدن ۶قطعنامه شورای امنیت و یک توافق بدون امضا که الزامات یک معاهده رسمی بین‌المللی را ندارد، البته راه فریبکاری ملایان و دستیابی آنها به بمب اتمی را نمی‌بندد»(اطلاعیه دبیرخانه شورا، ۲۳ تیر ۱۳۹۴).

در ادامه آمده بود:

«اگر کشورهای ۱+۵ قاطعیت به‌خرج می‌دادند رژیم ایران هیچ چاره‌‌یی جز عقب‌نشینی کامل و دست کشیدن دائمی از تلاش برای دستیابی به بمب اتمی و مشخصاً دست برداشتن از هر گونه غنی‌سازی و تعطیل کامل پروژه‌های بمب‌سازی نداشت. اکنون هم باید با قاطعیت بر روی عدم دخالت و خلع ید از رژیم در سراسر منطقه خاورمیانه پافشاری کنند و این ضرورت را به‌عنوان یک اصل بنیادین وارد هر گونه توافقی بنمایند»(همان منبع).

جهت عبرت‌آموزی لازم است یادآوری کنیم در همان زمان هشدار داده بود که «اگر این پول‌های آزاد‌شده، تحت نظارت سازمان ملل صرف نیازهای مردم ایران نشود، خامنه‌ای آنها را کماکان در چارچوب سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به عراق و سوریه و یمن و لبنان سرازیر می‌کند و قبل از همه، جیب پاسداران نظام را پرتر از همیشه می‌کند».

آیا جز این بود و شد؟

واقعیت تلخ آن است که این پیش‌بینی‌ها نه بر پایه بدبینی، بلکه برخاسته از شناخت ساختاری و ایدئولوژیک مقاومت ایران نسبت به ماهیت حکومت ولایت فقیه بوده است. بیش از ۴دهه از این جمله معروف مسعود رجوی، رهبر مقاومت می‌گذرد: «افعی هیچ‌گاه کبوتر نمی‌زاید». این جمله، امروز بیش از هر زمان دیگری در تحلیل رفتار رژیم اثبات‌پذیر است.

 

آنچه مقاومت ایران در خشت خام می‌دید

دستگاه تبلیغاتی فاشیسم دینی تلاش کرد برجام را عامل بهبود معیشت مردم معرفی کند. حسن روحانی، رئیس‌جمهور وقت رژیم، در دفاع از توافق گفت: «برجام آب و نان و محیط‌زیست دارد» (سخنرانی ۱۳۹۴). اما اکنون مشخص شده است که نه‌تنها بحران‌های زیست‌محیطی، تورم، فقر و بی‌عدالتی کاهش نیافت، بلکه منابع مالی آزاد شده در راستای افزایش قدرت سرکوب و توسعه برنامه‌های موشکی و منطقه‌یی رژیم به‌کار رفت.

بررسی تحولات یک دهه گذشته نشان می‌دهد که آنچه مقاومت ایران پیش‌بینی کرده بود، نقطه مقابل امیدهای واهی کشورهای غربی در «تغییر رفتار رژیم از طریق تعامل» بوده است. باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در روز اجرای برجام گفت: «ما بر این باوریم که می‌توانیم از طریق شراکت با رژیم ایران منافع خود را حفظ کنیم» (۲۷دی ۱۳۹۴). اما حالا حتی طرف‌های اروپایی نیز به ناکامی این رویکرد اعتراف می‌کنند.

توافق اتمی موسوم به «برجام» بدون سازوکارهای الزام‌آور، تنها فضای تنفس اقتصادی برای رژیمی فراهم کرد که برای بقا به صدور بحران و سرکوب نیاز دارد. سیاست مماشات با این فرض پیش رفت که این رژیم ظرفیت تغییر دارد. اما مقاومت ایران با تکیه بر شناخت درونی نظام و تجربه ۴۰سال مبارزه، تأکید داشت که «این رژیم نه می‌خواهد و نه می‌تواند از جنگ‌افروزی، تروریسم، گروگان‌گیری و صدور بحران دست بردارد».

همین شناخت بود که مقاومت ایران را در جایگاهی قرار داد که برخلاف بسیاری از تحلیل‌گران و دولت‌ها، آینده برجام را با دقت پیش‌بینی کند.

 

تنها راه‌حل واقعی

اکنون باید پرسید چه کسی مسئول اتلاف این همه زمان، هزینه و امیدهای بی‌سرانجام بود؟

برجام نه‌تنها موجب امنیت و ثبات نشد، بلکه به استمرار بحران و تهدید انجامید. اثبات شد تنها راه‌حل واقعی، نه بازگشت به توافقات نیم‌بند گذشته، بلکه حمایت از مردم ایران و آلترناتیو دموکراتیکی است که سال‌ها پیش از فروپاشی برجام، راه را نشان داده بود.

بی‌تردید همان‌گونه که خانم رجوی در ۱۵اردیبهشت ۱۳۹۷ گفت: «جمع کردن بساط برنامه اتمی رژیم در کنار برچیدن برنامه موشکی آن، اخراج سپاه پاسداران از کشورهای منطقه و واداشتن این رژیم به توقف شکنجه و اعدام یک کل یک‌پارچه است. دولت‌های غرب نباید از هیچ بخشی از آن صرف‌نظر کنند».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/84d9b5b2-4be9-4180-9528-c09265c8767c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات