بهرغم طرحهای سرکوبگرانه رژیم برای سرکوب زنان و اقدامات 25نهاد سرکوبگر در رژیم آخوندی نتوانسته است حجاب اجباری مورد نظر را بر زنان تحمیل کند.
شکست رژیم در تحمیل حجاب اجباری به زنان، واقعیتی است که مهرههای سرکوب رژیم از جمله مقامات دولت آخوند حسن روحانی طی ماههای گذشته تلویحاً یا با صراحت کامل به آن اعتراف کردهاند.
یک نمونهاش شکست طرحی تحت عنوان «بازرسی از ادارات استانی و شهرستانی در حوزه عفاف و حجاب» در خردادماه گذشته بود. در این مورد روزنامه حکومتی خراسان 9خرداد 96 نوشت: «بر اساس ابلاغیه برخی استانداریهای کشور به مدیران محلی، اعلام شده است حسب تقویم برنامههای ستاد مرکزی صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی وزارت کشور در سال 96، مقرر شده از ماه آینده (تیرماه) بازرسی از ادارات استانی و شهرستانی در حوزه عفاف و حجاب توسط گروههای بازرسی ستاد صیانت استان آغاز شود که شامل اداراتی چون دستگاههای اجرایی، دانشگاهها و بانکهای دولتی و خصوصی خواهد بود».
این خبر آنچنان بازتاب منفی بین مردم داشت و بهخصوص باعث تنفر زنان کارمند شد که به فاصله دو روز رحمانی فضلی وزیرکشور آخوند روحانی ناگزیر شد شخصاً سراسیمه به صحنه بیاید و با گفتن اینکه «نمیدانم این اخبار از کجا منتشر میشود چنین خبری صحت ندارد» به کلی منکر شود و آن را تکذیب کند. (خبرگزاری ایلنا 11خرداد 96)
کفگیر سرکوب زنان توسط نهادهای ذیربط آنچنان به ته دیگ خورده که سخنگوی نیروی انتظامی رژیم نیز از ناتوانی و «غیبت 25دستگاه متولی امر حجاب» برای سرکوب زنان و تحمیل حجاب اجباری آخوندی به آنها آه و ناله سرمیدهد که ”متأسفانه کاری در خور در این زمینه انجام نمیدهند“. (بخوانید نمیتوانند انجام بدهند)
مقابله زنان با گشتهای سرکوب انتظامی به گونهیی است که پاسدار منتظرالمهدی در ادامه به بریدگی و انفعال نیروی انتظامی برای تحمیل حجاب به زنان اعتراف میکند و میگوید: ”نیروی انتظامی اشتیاقی هم به ورود به این معضل ندارد“ (خبرگزاری مهر 1مرداد 96)
شکست گشت ارشاد رژیم در تحمیل حجاب اجباری به زنان آن چنان آشکار است که شهیندخت مولاوردی معاون آخوند روحانی در امور زنان و خانواده مجبور میشود به آن اعتراف کند و بگوید: برخورد «گشت ارشاد» با بدحجابی مؤثر نبوده است و قانون گسترش «عفاف و حجاب» نیازمند بازنگری جدی است.
معاون آخوند روحانی با گفتن اینکه «رویکرد سلبی صرف در زمینه عفاف وحجاب جواب نداده است» به بیفایده بودن سرکوب زنان از طریق تحمیل حجاب اجباری اشاره میکند و مدعی ”تغییر نگاه از امنیتی به فرهنگی با واگذاری نظارت بر قانون گسترش «عفاف و حجاب» به شورای فرهنگ عمومی“، ”بهصورت اقناعی و ایجابی“ میشود. ! (خبرگزاری ایسنا 27تیر 96)
روزنامه حکومتی قدس نیز روز 21تیر 96 نیز اعتراف چند مهره حکومتی را در زمینه پیش نرفتن قانون ”حجاب و عفاف“ طی 12سال اخیر را منعکس کرده و نوشته است که پیش نرفتن این طرح باعث «ضعف در ارادهها و مدیریت جاری کشور» در جهت پیشبرد قانون ”حجاب و عفاف“ شده است، به حدی که ”وضعیت اجرای این قانون در کشور میل به صفر دارد“.
اعترافات ناگزیر فوق بیانگر این واقعیت است که مقابله زنان با طرحها و اقدامات سرکوبگرانهٴ رژیم در جهت تحمیل حجاب اجباری، نه تنها طرحهای سرکوبگرانه رژیم در این زمینه را با شکست مواجه ساخته است، بلکه برپایه همین اعترافها، باعث یاس و انفعال نیروهای رژیم در زمینه سرکوب زنان شده است.
از طرف دیگر این ناتوانی باعث تشدید تضادهای درونی نظام ولایت شده است، به گونهیی که هر نهاد دیگر نهادها را مقصر شکست طرحهای کذایی معرفی میکند.
شکست رژیم در پیشبرد قانون حجاب و عفاف سرکوبگرانه از یک طرف ناشی از ضعف رژیم و بنبست سرکوب، واز طرف دیگر ناشی از ظرفیت انفجاری جامعه و تعارض مردم با تمامیت رژیم آخوندی و باورهای ارتجاعی و قرونوسطایی آن از جمله در زمینه فرهنگ، حجاب اجباری است که به بالاترین سطح خود رسیده است. هراس از بروز این ظرفیت انفجاری است که نیروی انتظامی رژیم با تمامی سبعیتش به موضعی کشانده است که به قول پاسدار منتظرالمهدی انتظامی اشتیاقی به ورود به موضوع حجاب ندارد وگرنه تا آنجایی که به رژیم و نیروهای هار و وحشی آ ن برمی گردد تا آن جا که در توان داشتند از هیچ سبعیت و ددمنشی در حق مردم ایران فروگذار نکردهاند.
شکست رژیم در تحمیل حجاب اجباری به زنان، واقعیتی است که مهرههای سرکوب رژیم از جمله مقامات دولت آخوند حسن روحانی طی ماههای گذشته تلویحاً یا با صراحت کامل به آن اعتراف کردهاند.
یک نمونهاش شکست طرحی تحت عنوان «بازرسی از ادارات استانی و شهرستانی در حوزه عفاف و حجاب» در خردادماه گذشته بود. در این مورد روزنامه حکومتی خراسان 9خرداد 96 نوشت: «بر اساس ابلاغیه برخی استانداریهای کشور به مدیران محلی، اعلام شده است حسب تقویم برنامههای ستاد مرکزی صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی وزارت کشور در سال 96، مقرر شده از ماه آینده (تیرماه) بازرسی از ادارات استانی و شهرستانی در حوزه عفاف و حجاب توسط گروههای بازرسی ستاد صیانت استان آغاز شود که شامل اداراتی چون دستگاههای اجرایی، دانشگاهها و بانکهای دولتی و خصوصی خواهد بود».
این خبر آنچنان بازتاب منفی بین مردم داشت و بهخصوص باعث تنفر زنان کارمند شد که به فاصله دو روز رحمانی فضلی وزیرکشور آخوند روحانی ناگزیر شد شخصاً سراسیمه به صحنه بیاید و با گفتن اینکه «نمیدانم این اخبار از کجا منتشر میشود چنین خبری صحت ندارد» به کلی منکر شود و آن را تکذیب کند. (خبرگزاری ایلنا 11خرداد 96)
کفگیر سرکوب زنان توسط نهادهای ذیربط آنچنان به ته دیگ خورده که سخنگوی نیروی انتظامی رژیم نیز از ناتوانی و «غیبت 25دستگاه متولی امر حجاب» برای سرکوب زنان و تحمیل حجاب اجباری آخوندی به آنها آه و ناله سرمیدهد که ”متأسفانه کاری در خور در این زمینه انجام نمیدهند“. (بخوانید نمیتوانند انجام بدهند)
مقابله زنان با گشتهای سرکوب انتظامی به گونهیی است که پاسدار منتظرالمهدی در ادامه به بریدگی و انفعال نیروی انتظامی برای تحمیل حجاب به زنان اعتراف میکند و میگوید: ”نیروی انتظامی اشتیاقی هم به ورود به این معضل ندارد“ (خبرگزاری مهر 1مرداد 96)
شکست گشت ارشاد رژیم در تحمیل حجاب اجباری به زنان آن چنان آشکار است که شهیندخت مولاوردی معاون آخوند روحانی در امور زنان و خانواده مجبور میشود به آن اعتراف کند و بگوید: برخورد «گشت ارشاد» با بدحجابی مؤثر نبوده است و قانون گسترش «عفاف و حجاب» نیازمند بازنگری جدی است.
معاون آخوند روحانی با گفتن اینکه «رویکرد سلبی صرف در زمینه عفاف وحجاب جواب نداده است» به بیفایده بودن سرکوب زنان از طریق تحمیل حجاب اجباری اشاره میکند و مدعی ”تغییر نگاه از امنیتی به فرهنگی با واگذاری نظارت بر قانون گسترش «عفاف و حجاب» به شورای فرهنگ عمومی“، ”بهصورت اقناعی و ایجابی“ میشود. ! (خبرگزاری ایسنا 27تیر 96)
روزنامه حکومتی قدس نیز روز 21تیر 96 نیز اعتراف چند مهره حکومتی را در زمینه پیش نرفتن قانون ”حجاب و عفاف“ طی 12سال اخیر را منعکس کرده و نوشته است که پیش نرفتن این طرح باعث «ضعف در ارادهها و مدیریت جاری کشور» در جهت پیشبرد قانون ”حجاب و عفاف“ شده است، به حدی که ”وضعیت اجرای این قانون در کشور میل به صفر دارد“.
اعترافات ناگزیر فوق بیانگر این واقعیت است که مقابله زنان با طرحها و اقدامات سرکوبگرانهٴ رژیم در جهت تحمیل حجاب اجباری، نه تنها طرحهای سرکوبگرانه رژیم در این زمینه را با شکست مواجه ساخته است، بلکه برپایه همین اعترافها، باعث یاس و انفعال نیروهای رژیم در زمینه سرکوب زنان شده است.
از طرف دیگر این ناتوانی باعث تشدید تضادهای درونی نظام ولایت شده است، به گونهیی که هر نهاد دیگر نهادها را مقصر شکست طرحهای کذایی معرفی میکند.
شکست رژیم در پیشبرد قانون حجاب و عفاف سرکوبگرانه از یک طرف ناشی از ضعف رژیم و بنبست سرکوب، واز طرف دیگر ناشی از ظرفیت انفجاری جامعه و تعارض مردم با تمامیت رژیم آخوندی و باورهای ارتجاعی و قرونوسطایی آن از جمله در زمینه فرهنگ، حجاب اجباری است که به بالاترین سطح خود رسیده است. هراس از بروز این ظرفیت انفجاری است که نیروی انتظامی رژیم با تمامی سبعیتش به موضعی کشانده است که به قول پاسدار منتظرالمهدی انتظامی اشتیاقی به ورود به موضوع حجاب ندارد وگرنه تا آنجایی که به رژیم و نیروهای هار و وحشی آ ن برمی گردد تا آن جا که در توان داشتند از هیچ سبعیت و ددمنشی در حق مردم ایران فروگذار نکردهاند.