نزدیک به نیم قرن قبل بود که بنیانگذار این رژیم جهل و جنایت، اولین پایههای «دروغدرمانی» و «وعدهدرمانی» را بنا نهاد و به همه وعده میداد که «دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند. اتوبوس را مجانی میکنیم... معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم» و...
اما آن دجال ویرانگر که میتوانست با استفاده از اقیانوس انرژیهای آزاد شده از یک انقلاب، زیباترین وطن را برای ایرانیان بسازد از همان ابتدا به سرکوب آزادیها روی آورد و در ادامه جنگی خانمانسوز را به مردم ایران تحمیل کرد و به همان بهانه نان را از سفرهها ربود و مردم ایران را به یکی از فقیرترین مردمان جهان تبدیل کرد.
این روزها یکی از بحرانهایی که از عمق به سطح جامعه آمده است بحران بیبرقی است. در شبکههای اجتماعی انبوهی از اعتراضات اقشار مختلف از جمله کارگران، نانوایان، کشاورزان، باغداران، مرغداریها و... منتشر میشود که برخی از آنها از تور سانسور رژیم عبور کرده و به رسانههای حکومتی راه مییابند:
در موارد بسیاری خمیر نانواییها برای پخت نان – غذای پایهٔ ایرانیان، بر اثر قطع برق فاسد شده است.
قطعی برق در صنعت سیمان باعث مشکلات بسیاری از جمله تعطیلی کارگاهها و تأمین نشدن سیمان در بازار و... شده است.
بهدلیل قطع طولانی برق، مرغها و جوجههای برخی مرغداریهای لرستان تلف شدند.
قطعی مکرر و بدون برنامه برق چاههای کشاورزی در اصفهان موجب ضرر و زیان به محصولات کشاورزی شده است.
«قطعی برق موجب پوکی ۴۰ درصد پستههای کرمان» شده است (عصر ایران، ۳ شهریور ۱۴۰۳).
تقصیر مردم یا چپاولگری حاکمیت؟!
عوامل حکومتی دستاندرکار توزیع برق، طبق معمول انگشت اتهام را به سوی مردم میگیرند و طلبکار این هستند که چرا شهروندان توجهی به مصرف بیرویه برق و انرژی در کشور ندارند.
یک مسئول حکومتی در کردستان، ضمن انداختن مسئولیت به دوش مردم و اینکه «افزایش میزان مصرف موجب قطعی برق میشود»، راهحل را هم از جیب مردم مصیبتزده خرج میکند که باید «اقدام به خاموش کردن برخی از مناطق شهر» کرد (مهر، ۶ شهریور ۱۴۰۳).
مقامات رژیم همچنین تقصیر را به گردن مواردی مثل طبیعت و گرمای طولانی و تابستان سخت و... میاندازند. سخنگوی صنعت برق رژیم، نهتنها چشماندازی از حل برق ارائه نمیدهد بلکه با اشاره به «پایداری گرما تا پایان هفتهٔ جاری» به مردم دستور میدهد که «مصرف برق تمام مشترکان باید ۱۰ درصد کاهش یابد» (انتخاب، ۵ شهریور ۱۴۰۳).
اما این استدلالها کسی را نمیفریبد و پاسخگوی مطالبات و درخواستهای مردم نیست بنابراین از لابلای جنگ و دعوای باندهای رژیم علت اصلی بحران برق، یعنی وجود یک نظام چپاولگری که کوچکترین مسئولیتی در قبال رفاه مردم احساس نمیکند، بیرون میزند.
رئیس سندیکای صنایع کنسرو ضمن اعتراف به اینکه «اقتصاد ایران بر لبه بیبرقی و فقر انرژی حرکت میکند»، بهطعنه میگوید: «یکی از دوستان ابراز نگرانی میکرد که مبادا ما به عهد قاجار برگردیم اما ظاهراً ما داریم بهسرعت به عصر پارینه سنگی بر میگردیم. آن زمانی که مردمان و بشریت نگاهش به آسمان بود و امیدوار بودند که الهه خورشید و ماه و ابر و باد و باران به دادشون برسد... کشور ما دچار بحران بیمسئولیتی و بیتفاوتی مسئولان شده است» (اتاق ایران آنلاین، ۶ شهریور ۱۴۰۳).
یک استاد دانشگاه از این فراتر رفته و افشا میکند که «تقریباً بخش انرژی کشور بهطور کامل در اختیار دولت است. یعنی دولت ارباب است و ملت رعیت هستند و سهم مردم تقریباً ناچیز است. در حالی دولت در حوزه انرژی بر دلالی انرژی اصرار دارد که نقش دولت بنگاهداری نیست. وزارت نفت و وزارت نیرو در صحنه انرژی فقط بنگاهداری میکنند... از سر تا ذیل بخش انرژی کشور دولتی است» (رکنا، ۵ شهریور ۱۴۰۳).
البته این استاد دانشگاه مذبوحانه سعی میکند چپاول و غارت و رانتخواری و کشیدن شیرهٔ انرژی در کشور از سوی نهادهای دولتی و سپاه را در حد همان کلمات «دلالی»، «بنگاهداری» و رابطه بین «ارباب» و «رعیت» بازگو کند ولی ناگفته پیداست که این ارباب بیمروت تنها چیزی که برایش اهمیت ندارد، سرنوشت رعیت و میلیونها خانواری است که بار سنگین همه بحرانهای اقتصادی اجتماعی را بر دوشهای رنجور خود گذاشته و در غیاب رفاه و آسایش یک زندگی حداقلی، به این رسیده است که در جامعهٔ آخوندزدهٔ ما همه حقوق پایهایاش از جمله همان آب و برق و گاز نیز تنها در سایه اعتراض و قیام در کف خیابان بهدست میآید.
اعتراضات و تجمعات
این روزها که تجمعات و اعتراضات اقشار به پیشتازی پرستاران اوج گرفته است یکی از تجمعات، خاص معترضان به قطعی برق است. شب و روز پنجم شهریور، کسبه و صاحبان صنایع در شهرک صنعتی خاوران تهران با تجمع خود به وضعیت برق اعتراض کردند. روز شش شهریور نیز صدها تن از صنعتگران شهرک صنعتی بزرگ اصفهان در پی قطعی برق در مقابل اداره برق شاهینشهر تجمع کردند و خواهان پاسخگویی عوامل رژیم شدند. در مردادماه هم چند بار این اعتراضات شعله کشید و در برخی نقاط به شعار و درگیری با مزدوران انتظامی کشید.
با بالاگرفتن نارضایتی و اعتراض مردم رئیس شورای هماهنگی شهرکهای صنعتی رژیم آژیر خطر را کشید و با نگرانی از پیامدهای اجتماعی قطع برق هشدار داد: «برق بزرگترین شهرک صنعتی تهران امروز قطع بود، فردا هم ۲۴ ساعت قطع است. دیروز در شهرک صنعتی خاوران بهدلیل قطع برق اعتراضات خیابانی صورت گرفت... صنایع کوچک و متوسط در شهرکها در حال مرگاند. صنایع را نابود نکنید» (انتخاب، ۵ شهریور).
از آنجا که رژیم ولایت فقیه توانایی دست برداشتن از صدور سرمایه و انرژی و برق از سهم مردم ایران به کشورهای همسایه را ندارد،
بهدلیل اینکه اختلاس و غارت و چپاول در باندهای حکومتی در تمام وزارتخانههای رژیم بیداد میکند،
وقتی تنها یک مزرعهٔ ماینر سپاه «به اندازه ده تا استان برق مصرف» میکند،
وقتی سیستمهای فرسودهٔ تولید برق رها شدهاند و ناترازی برق هر ساله افزوده میشود،
این هشدارهای حکومتی به جایی نمیرسد و اتفاقاً هر چه جلوتر میرویم تودههای خشمگینِ بیآب و برق بیشتر به این میرسند که تنها همان «اعتراضات خیابانی» و شورش و قیام چارهساز است.