هم خامنهای و هم بیرون کشندگان او از خم رنگرزی خبرگان میدانند که اگر شرایط بحرانی و خطر سرنگونی حاکمیت آخوندی در مقطع مرگ خمینی نبود، تصمیم برای تعیین ولیفقیه بعدی ممکن بود به فرجام دیگری بیانجامد.
ولیفقیه شدن خامنهای بر اثر یک اضطرار
خمینی در ۱۳خرداد۶۸ در شرایطی مرد که جانشین بعد از خود را مشخص نکرده بود.
خلاء دجال بزرگ بهعنوان عمود خیمهٔ نظام و روح و ریح استبداد دینی، میتوانست یک تکانهٔ جدی در کل ساختار ایجاد کند. در آن روزها سران حاکمیت بهشدت از حملهٔ بعدی مجاهدین در کسوت ارتش آزادیبخش و تکرار عملیاتی از نوع فروغ جاویدان میهراسیدند. آنها میدانستند که اگر روزهای نبود خمینی بر رأس نظام را کش بدهند، ممکن است همه چیز را ببازند.
علیاکبر هاشمی رفسنجانی در آن روزگار نفر شمارهٔ ۲ رژیم محسوب میشد و از نفوذ خود برای تحمیل خامنهای به خبرگان استفاده کرد. اضطرار شرایط باعث شد که سران رژیم بهصورت موقت علی خامنهای را ـ که در آن زمان رئیس جمهور بود ـ بهعنوان رهبر موقت برگزینند. اطلاق کلمهٔ «موقت» به این معنی بود که این رهبری دائمی نیست و ممکن است تغییر کند.
تمایل اولیهٔ اعضای خبرگان رهبری شورایی بوده است ولی رأی لازم را نیاورد. خود خامنهای هم باور نداشت که گزینهٔ جانشینی خمینی باشد. در همان جلسه میگوید:
«واقعا باید خون گریست به جامعه اسلامی که حتی احتمال کسی مثل بنده در آن [برای رهبری] مطرح بشود... بهلحاظ فنی اشکال پیدا میکند این قضیه. رهبری، رهبری سوری خواهد بود نه رهبری واقعی. خب، من نه از لحاظ قانون اساسی و نه از لحاظ شرعی برای بسیاری از آقایان، حرفم حجت حرف رهبر را ندارد. این چه رهبری خواهد بود؟. . همین آقای آذری که اسم بنده را اول بار آوردند در این جلسه، بنده اگر حکم بکنم ایشان قبول خواهند کرد؟
وقتی آذری قمی پاسخ مثبت میدهد، خامنهای میگوید: «قطعا قبول نمیکنند»!
همهمهٔ جمعیت حاضر در جلسهٔ خبرگان میپیچد که میگویند: «موقت است آقای خامنهای. موقت است اشکالی ندارد»!
رفسنجانی حین رأیگیری برای خامنهای تصریح میکند که این انتخاب موقت است و اعلام نمیشود.
«شما رهبر بشوید»!
انتخاب باسمهای خامنهای ذهن را بیاختیار به یاد داستان هرودت، تاریخنگار یونانی در مورد به پادشاهی رسیدن داریوش اول میاندازد. پادشاهی که اسبش زودتر از دیگر اسبها شیهه کشید و همان یک شیهه باعث تصاحب سلطنت از جانب او شد.
در بازنگری قانون اساسی در ۶مرداد۸۸ و حذف شرط مرجعیت، کلمهٔ «موقت» از روی خامنهای برداشته شد.
رسانههای حکومتی در ۱۴خرداد۹۹ با آب و تاب یک نوار ویدئویی را منتشر کردند و نوشتند که برای اولین بار منتشر میشود. در این ویدئو صوت خامنهای پخش میشود. او مطالبی را در مورد دیدار محرمانهٔ خود با خمینی در سالهای آخر عمرش بیان میکند و میگوید که به خمینی گفته است بعد از عزل منتظری کس دیگری برای جانشینی نیست، خمینی در حضور سران قوا به او میگوید: «شما رهبر بشوید»
این ویدئو امسال نیز در اعتماد آنلاین منتشر شده است. جالب است که بهجز خامنهای نفراتی که در پوستر تبلیغی این ویدئو عکسشان منتشر شده، هیچکدام زنده نیستند. نه خمینی، نه احمد منتظری و نه هاشمی رفسنجانی. قابل توجه اینکه تا زمانی که هاشمی رفسنجانی زنده بود، چنین ادعایی از سوی خامنهای عنوان نشده بود.
کمپلکس «موقت بودن»!
انتشار این فایل صوتی نشان میدهد که خامنهای با موقعیت شکنندهای در نظام مواجه است؛ این موقعیت شکننده او را وامیدارد که از یک گفتوگوی موهوم برای تأیید جانشینی خود مثال بیاورد. بازانتشار آن امسال و در بحبوحهٔ شقه و شکاف فزاینده و به هم نیامدنی در رأس حکومت بهاضعاف این گمانه را تقویت میکند.
خامنهای با آن که در راستای مطلقه کردن سلطنت خود گامهای عدیده برداشته و فقط به هژمونی خود میاندیشد ولی بهنظر میرسد هنوز از کمپلکس «موقت بودن» رنج میبرد و بهرغم جراحی و حذف رقبا از قدرت روزبهروز ضعیفتر و شکنندهتر میشود؛ تا جایی که بهقول تاجزاده حکومت او از سایهٔ خودش نیز میهراسد.
شگفتا که شاه نیز با آن که قدرت مطلقه را در دست داشت، ولی تنها، غمزده و بیمناک بود و از سایهٔ خود نیز وحشت داشت.
این فرجام دیکتاتورهاست و از آن گریزی ندارند.