عنوانهای صفحات اول روزنامههای حکومتی روز بیستم تیرماه نمایشگاه بحرانهای نظام هستند. از تداوم بحران کرونا و اذعان به دروغ بودن حرف وزیر بهداشت مبنی بر آغاز واکسیناسسیون در سیستان و بلوچستان و اعترافات کارشناسان حکومتی به تداوم بحران برق و بیآبی و خیز روزنامههای هر دو باند حاکم برای گران کردن برق تا گرانی سرسامآور مواد غذایی از جمله گرانی ۴۷درصدی شیر و گرانی ۷۰درصدی لبنیات صفحات اول روزنامهها را پر کرده است. بحران امنیت نظام و جنگ گرگها بعد از از صندوق در آوردن رئیسی سایر تیترهای صفحات اول را به خود اختصاص دادهاند.
«انفجاری عظیم در بطن جامعه»
در میان بحرانهای مختلف قیام و سرنگونی نظام به بیانهای مختلف در روزنامههای حکومتی مهمترین مضمون مشترک مطالب است.
«مردم، مدیران را باور ندارند» عنوان مطلب جهان صنعت است که بهنقل از یک کارشناس حکومتی با اشاره به بیاعتمادی مردم به نظام و شکاف شدید طبقاتی در جامعه و همچنین کلافگی مردم از دروغدرمانیهای نظام بهخصوص در مورد واکسن کرونا به نظام هشدار داده است: «وقتی اعتماد عمومی در جامعه از دست برود و مردم نسبت به مدیران بیاعتماد شوند، روزبهروز شکاف در جامعه بیشتر میشود و در نتیجه این شکاف تبدیل به انفجاری عظیم در بطن جامعه میشود».
هشدار جهانگیری به نظام را روزنامههای مختلف حکومتی انعکاس دادهاند که ضمن اشاره به بحرانهای موجود و پتانسیل انفجاری جامعه، از جمله گفته است: «اگر نتوانیم به موقع با مشکلات و چالشها مقابله کنیم به مسائل پیچیدهای تبدیل میشوند. امروز موضوع آب یکی از بزرگترین مشکلات کشور است بهطوری که وقتی شایعه انتقال آب از جایی به جای دیگر منتشر میشود فوراً به مسأله سیاسی و امنیتی تبدیل میشود».
«هشداری برای یک شکاف خطرناک» عنوان سرمقاله روزنامه حکومتی ابتکار است که یادآوری کرده «شکاف طبقاتی به روایت آمار و به روایت مشاهدات عینی در وضعیت اسفناکی قرار دارد». و در ادامه به نظام گوشزد کرده است: «پر شدن شکاف طبقاتی بهتر است با سلسله اقدامات مؤثر تصمیمگیران صورت گیرد تا اینکه خشم طبقات فرودست بخواهد بدون هر گونه پشتوانه سیاسی و تنها به واسطه رسیدن به نقطه جوش بینانی، آن را پر کند».
«صف، آرایی رنج» عنوان مطلب روزنامه همدلی است که با اشاره به صفهایی که طبقات محروم از صبح تا شب باید در آن عمر خود را تلف کنند برای به دست آوردن حداقلهای مایحتاج زندگی از آب تا گاز نوشته است: «جاییکه آدمها باید با یکدیگر تفاوت داشته باشند تا همچنان این چرخه معیوب به گردش خود ادامه دهد. فقیر فقیرتر، ثروتمند ثروتمندتر، و فرد دارای قدرت قدرتمندتر شود. اما این نابرابری تاوان دارد. این نوشتار قصد ندارد وارد عرصه شورشهای شهری شود که آن هم خودش یک بخشی از تاوان نابرابری است».
موقعیت خطیر نظام را هم کیهان خامنهای خطاب به باندهای متخاصم یادآوری کرده و نوشته است: «فرض کنید خانوادهای با خودرو در حال عبور از یک گردنه مهآلود و یخزده است. راه ناهموار است و درههایی عمیق در کنار جاده. علاوه بر این گرگهای درندهای نیز اینجا و آنجا کمین کردهاند. به نظر شما در چنین شرایطی اصلیترین و ضروریترین نیاز این خانواده برای عبور از این مهلکه چیست و خطرناکترین حالت برای آنان کدام است؟ برای این خانواده هیچ چیز مهلکتر از اختلاف و عدم انسجام نیست. در حالی که باید همه حواسها و نیروها با یکدیگر جمع شده و معطوف به مقابله با موانع طبیعی و خطرات غیرطبیعی پیش رو باشد، درگیری و اختلاف درونی، علامت سفاهت و بهترین هدیه به گرگهای گردنه است... وضعیت امروز ما بسیار خطیرتر از خانواده مورد مثال است».
«هر چه جلوتر برویم وضع بدتر میشود»
«هر چه جلوتر برویم وضع بدتر میشود» این حرف یک عضو سندیکای تولید کنندگان برق، در مورد چشمانداز خاموشی هااست که روزنامه فرهیختگان درج کرده است. این حرف را روزنامههای حکومتی به بیانهای مختلف در سایر عرصهها نیز تکرار کردهاند.
روزنامه آرمان زیر عنوان «به جای واکسیناسیون آدرس غلط ندهید» نوشته است: «اگر مدارس اینگونه که روحانی در نظر دارند در مهرماه بازگشایی شود، باید منتظر پیکهای پشت سر هم کرونا در کشور بود». این روزنامه در ادامه با اشاره به دروغهای روحانی در عرصهٔ واکسیناسیون مردم نوشته است «با این طرح و برنامه رئیسجمهور داریم وارد دالان تاریک بیماری فراگیر کرونا آنهم از طریق مدارس و دانشآموزان میشویم».
«سایه سنگین کرونا بر سیستان و بلوچستان» هم عنوان مطلب روزنامه شرق است که با اشاره به دود و دمهای حکومتی در مورد رسیدگی به مردم این منطقه، در دعوای باند اذعان کرده است: «فیلمی از نیروهای جهادی مستقر در غسالخانه زاهدان منتشر شد که از غسالخانه بهعنوان خط مقدم کرونا یاد میکردند. اما آیا خط مقدم کرونا در غسالخانه است؟». در ادامه هم نوشته است: «از واکسیناسیون ۵۰سالهها در استان نیز که وزارت بهداشت قول آن را داده بود، کماکان خبری نیست».