بعد از دو سال وقتی از قلهٔ رویدادها، به راه طی شده از آبان۹۸ تا آبان۱۴۰۰ مینگریم، گویی خلق و میهن ما به اندازه یک تاریخ راه آمده است. خطا خواهد بود اگر شرایط پساقیام آبان۹۸ را همانند وضعیت پیشاقیام فرض کنیم، یا در عداد تغییرات جزیی در منحنی اعتراضات اجتماعی بهحساب بیاوریم. این پندار ما را تا آن اندازه به اشتباه خواهد انداخت که تصور کنیم شرایط اجتماعی ایران قبل و پس از سرکوب خونین قیام ۱۷شهریور ۵۷ یکی بوده است. حال آنکه دادههای متقن تاریخی پس از ۴۳سال به ما میگوید که شاه با آتش گشودن بر روی تظاهراتکنندگان اشتباه فاحشی را مرتکب شد؛ اشتباهی که او دیگر نتوانست آن را جبران کند. او با زبان آتش و حکومت نظامی با مردم آزادیخواه گفتگو کرد و بهای قانونمند آن باختن تاج و تخت بود.
خامنهای نیز با صدور دستور آتش بهروی قیامآفرینان در آبان۹۸ حکم مرگ خود را صادر کرد.
دستآوردهای جنبش انقلابی از آبان تا آبان
اگر بخواهیم به مهمترین دستآوردهای جنبش انقلابی از آبان تا آبان اشاره کنیم، چند محور زیر درخششی قابل توجه دارند:
۱ـ قیام آبان و تکانههای عظیم آن این باور را در داخل و خارج ایران تقویت کرد که استبداد دینی حاکم بر ایران سرنگونشدنی است و این سرنگونی در چشمانداز نزدیک است. اصلاحطلبان قلابی، اپوزیسیونهای فیک و دستساز حکومت، لابیهای این رژیم و حامیان مماشاتگر خارجی آن تبلیغ میکردند که براندازی مورد پسند مردم ایران و گزینهٔ آنها نیست، باید به اصلاح این رژیم چشم دوخت و تنها راهکار در درون این ساختار است، قیام آبان تمام محاسبات آنها را بههم ریخت و اثبات کرد که مردم ایران دست در دست و شانه به شانهٔ مقاومت انقلابی از ۳۰خرداد۶۰ تاکنون آزادی را نه در زیر عبای خامنهای، بلکه در واژگونی ساختاری میجویند که بر ولایت مطلقهٔ فقیه بنا شده است.
۲ـ رادیکالیسم برآمده از قیام آبان، مرزبندیهای سیاسی ـ اجتماعی را تیز و تیزتر کرد. نشان داد که در جامعهٔ ایران، یک قطببندی بیشتر نیست، باقی تقسیمبندیها، فراکسیونسازیها و جناحبندیها و اپوزیسیونتراشیها کف روی آب است. در یکطرف نظام ولایت فقیه با تمام شکلها و شکلکهای آن قرار دارد و در طرف دیگر براندازان با پیشتازی مقاومت ایران و کانونهای شورشی.
قیام آبان سرنگونی را بهعنوان خواست اصلی مردم ایران در مواجهه با استبداد دینی مهر کرد.
۳ـ سازمانیافتگی دستاورد بزرگ دیگر جنبش انقلابی در قیام آبان بود. در قیام۹۸ کانونهای شورشی بهمثابه نیروهای پیشتاز مداخله جدی داشتند و در رهبری عملی و در کف خیابان جسارت و سرعت عمل زیاد که لازمهٔ هر قیام است از خود نشان دادند.
رهبر مقاومت ایران مسعود رجوی در ۶ آذر۹۸ در اینباره اعلام کرد: «استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محلهها و شهرهای شورشی محک خورد. مردم و مقاومت ایران با بهای سنگین و خونین به جهشی عظیم و بازگشتناپذیر دست یافتند. بار دیگر ثابت شد که این رژیم زبانی جز قهر و قدرت و قاطعیت نمیفهمد. باقی، فریب و فسانه است... این، بیمهنامه ما در تحولات آینده است... از فردای قیام دیماه ۹۶ گفته بودیم که این قیام تداوم دارد، گسترش و عمق پیدا میکند. با مقاومت سازمانیافته پیوند و پشتوانه دارد. رژیم در برابر آن هیچ راهحل و برونرفت و برگ برنده ندارد».
۴ـ این دستآوردهای مهم باعث شد که خامنهای خود با دست خود، پیرایهها و آرایههای شیادانه را کنار بزند و اصلاحطلبان قلابی را از ساختار قدرت جراحی نماید. این جراحی برای او و نظامش بیمهٔ عمر نخرید، باعث تقویت بنیهٔ او نشد، زهری را در پیکرش دواند که اینک آثار مهلک آن یکی پس از دیگری آشکار میشود.
اینک خودشان در مورد دولت جوان حزباللهی مینویسند:
«دولت سیزدهم با برخورداری از حمایتهای لایههای بالادستی قدرت و بدون روبهرو شدن با مزاحمتآفرینیهای کانونهای قدرتی که دولت دوازدهم و شخص رئیس آن دولت مدعی بود که چوب لای چرخش میگذارند، موانع را یکی، یکی و بهسرعت از پیش پا بردارد، مقدمات کار را برای رشد اقتصادی کشور، فقرزدایی، کاهش قیمتها، افزایش قدرت خرید مردم، ایجاد ثبات در بازار ارز، تقویت پول ملی، بازنگری اساسی در سیاست خارجی و در روابط بینالملل و اتخاذ سیاستی قاطع در ارتباط با بازگشت به برجام بهعنوان اولین گام اصلی در رفع یا تعدیل تحریمهای اقتصادی و سپردن مناصب کلیدی دولت به شایستگان واقعی بیتوجه به نوع گرایشها و وابستگیهای سیاسی و جناحی آنها و از همه مهمتر بازگرداندن روحیه امید به مردم و جامعهیی که در رتبهبندیهای جهانی بالاترین رتبه ناامیدی به آینده را به خود اختصاص داده و در رتبهبندیهای اقتصادی هم در جایگاه یکی از فقیرترین کشورهای جهان قرار گرفته است را فراهم کند. ولی در نهایت تأسف... هیچیک از این آرزوها و انتظارات نهتنها برآورده نشده که در ارتباط با یکی از بدیهیترین و پیشپاافتادهترین مطالبات عمومی که ارتباطی هم با تحریمهای اقتصادی آمریکا ندارد، کشیدن ترمز افزایش جنونآمیز قیمت کالاهای اساسی و مواد غذایی سفرههای مردم بوده. ». (جهان صنعت. ۴ آبان۱۴۰۰).
۵ـ پارامترها و فاکتورهایی که قیام آبان را خلق کرد با گذر زمان نهتنها از بین نرفته بلکه با وخیمتر شدن شرایط معیشتی، تورم و گرانی افسارگسیخته، فرو نشست هر چه بیشتر طبقهٔ متوسط، اضافهشدن به جمعیت حاشیهنشینان، افزایش فاصلهٔ طبقاتی و رشد نرخ فقر مطلق، ایران تحت نعلین آخوندها را به یک انبار نیترات آمادهٔ انفجار تبدیل کرده است؛ بهگونهیی که قیام آتی از قیام پیشین بسا پردامنهتر خواهد بود.
۵ـ فرجهٔ بهرهبرداری از کرونا بهعنوان «فرصت» و «نعمت» برای مانعافکنی در برابر قیام و اعتراضات اجتماعی دیگر به پایان رسیده است. موجها عقب رفته و بهطور موقت مهار شده اینک با بسامدی قوی در حال بازگشتن به سمت رأس حاکمیت هستند و هیچ موجشکنی قادر به شکستن آنها نیست. مردم اکنون میدانند خامنهای و کرونای ولایت مسبب از دست رفتن جانهای عزیزانشان هستند و باید تاوان این مرگآفرینی را پس بدهند.
۶ـ مقاومت ایران و آلترناتیو دمکراتیک بهعنوان شرط ذهنی قیام و انقلاب در موقعیت اعتلایافتهتر و کارآمدتری نسبت به قیام آبان۹۸ قرار دارد. پیشرفتهای کمی و کیفی کانونهای شورشی و پراتیکهای اختناقشکن آنها، بیشتر از پیش شهرهای ایران را آمادهٔ قیام و شورش کرده است.
آبان ادامه دارد
این مادهها را همچنان میتوان بسط داد و از جوانب مختلف به بررسی دادهها و نتایج نشست. آنچه مسلم است یک برگ کیفی در میهنمان ورق خورده است. فرصتها برای نظام ولایت فقیه بهسرعت در حال تمام شدن هستند. دولت جوان حزباللهی بیمایه فطیر درآمده است. در این مورد خودیها و نخودیهای نظام با طعنه به خامنهای مینویسند: «تاریخ کسانی را که با یکدست شدن حاکمیت همچنان فرصتسوزی کنند نخواهد بخشید» (همان منبع). .
اکنون بهوضوح میتوان دید که قیام آبان و پسلرزههای آن تکانههایی را در پیکر نظام عمامهداران ایجاد کرد که دیگر قابل مهار نیستند. آری، مردم ما راه خود را از آبان و با آبان یافتهاند و آن را ادامه خواهند داد. آبان خونین ادامه دارد و روزبهروز بر ثقل و شتاب آن افزوده میشود.