امتیاز رفتن زنان به ورزشگاه برای اعطای آزادی اجتماعی چند است؟
آیا اصلاً یک امتیاز است؟ در کدامیک از کشورهای جهان ورود زنان به ورزشگاه ممنوع است؟!
چرا بهرغم اینهمه اظهارعلاقه زنان برای رفتن به ورزشگاه، جلویشان گرفته میشود؟ چرا حکومت چنین حقی را برایشان بهرسمیت نمیشناسد؟
البته در جاهای دیگر در ایرانِ زیر سلطه آخوندها زنان حقوق خود را دارند.
حقوقشان در سرکوب، شکنجه و دستگیری!
در خیابان بارها و بارها مورد تفتیش و اذیتو آزار بهخاطر حجاب قرار میگیرند.
در مدارس، کارخانهها، حتی در کوه و بیابان از طرف نیروهای اطلاعاتی و امنیتی هم مورد حمله و تهاجم قرار میگیرند!
در کارخانهها و مؤسسات دولتی و خصوصی حضور دارند و از آنها استقبال هم میشود چون با حقوق کمتر، از آنها کارمیکشند!
اما ورزشگاه آتش است که زنان و دختران با رفتن به آنجا سرخ میشوند علت چیست؟
نیروی سرکوب شده زنان در حرکتهای اجتماعی و تظاهرات سیاسی علیه رژیم حتی از مردان هم بیشتر است.
محدودیتهای عمامهداران فاسد ایران برای زنان بسیار بیشتر از مردان است.
به این دلیل حاکمیت ولایت فقیه میترسد پوسته این سرکوب سازمانیافته در جایی بشکند و غیرقابل کنترل شود.
بهطور واقعی موضوع حجاب و گشت سرکوبگرانه نیروهای امنیتی قبل از هر چیز حفظ فضای ترس و اظطراب در جامعه است.
نیمی از جامعه ما را زنان تشکیل میدهند. موضوع نوع پوشش و گسیل اوباش پاسدار مرد و زن و اذیتو آزار دختران و زنان در جامعه تحت عنوان بیحجابی، تثبیت فضای سرکوب است.
بعد از قیام فضای مخالفت با رژیم وارد ورزشگاهها هم شده است. وقتی امکان ورود دختران و زنان میهن ما در ورزشگاهها وجود داشته باشد، هزاران نفر از آنها به ورزشگاهها گسیل میشوند.
این نیروی سرکوب شده میتواند منشأ انگیزش حرکات اعتراضی و تظاهرات علیه رژیم متعفن آخوندی گردد.
پیوند دختران و پسران جوان که عمدتاً جوانان نسل دهه ۷۰هستند، برای رژیم بسیار رعبآور است.
سالها سرکوب زنان در جامعه باعث شده که انرژی آنها فشرده و منجمد گردد.
وقتی که بستری باشد که بتوانند این انرژی را آزاد کنند، این فنر فشرده باز میشود.
خشم متراکم جوانان و زنان میهن با آزاد شدن پتانسیل آنان کیفیت عوض میکند.
سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی خامنهای بسیار از این آزاد شدن انرژیها وحشت دارند.
اولین جایی که بهطور گسترده مردم در مقابل مزدوران اطلاعاتی رژیم ایستادگی کردند، در شهر رشت بود که زنان دلیر نقش جدی داشتند. و اولین فریاد بلند و کوبنده مرگ بر خامنهای، رودرروی جلادان هم توسط یک زن انجام شد.
اولین عکس قیام دی که جهانی شد، مربوط به خانمی بود که در همین شهر در میان گاز متراکم اشکآور، مشت خود را گره کرده و شعار میداد.
بله رژیم اینها را میبیند به همین دلیل مواظب است که حساب از دستش خارج نشود.
نظام ولایت فقیه ظرفیت این را ندارد که یک جبهه جدیدی برایش باز شود.
او میداند که اگر بخواهد اینجا کوتاه بیاید، باید در جاهای دیگر هم امتیاز بدهد. خامنهای بهخوبی آگاه است که میزان تنفر مردم از حکومت منحوس آخوندی چقدر است بنابراین تلاش میکند که با اختناق، به بند کشیدن و ایجاد فضای مطلق امنیتی رژیم فرتوت خود را حفظ کند.
این جبهه خامنهای است که میخواهد سفت به آن چسبیده و آن را حفظ کند.
طبعا رفتن به ورزشگاه، کوچکترین درخواست زن ایرانی است که در ۳۹سال حاکمیت استبداد ستمگر مذهبی مورد جور و ستم بیحد و حصر بوده است.
خواسته اصلی آنان البته آزادی و رهایی از این رژیم زنستیز یعنی سرنگونی آن است.
باید برای حق بالاتر فریاد زد تا در گرو آن به این خواسته خود نیز دست یابند.
حق بهزیرکشیدن این حکومت جنایت و رذالت آخوندی.
کاظم. الف
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند