سخنگوی دولت پزشکیان، روز ۲۹ مهر ۱۴۰۴ اعلام کرد: «خط فقر در سال ۱۴۰۳ به ازای هر فرد ۶ میلیون و ۱۲۸ هزار و ۷۳۹ تومان برآورد شده است».
مهاجرانی همچنین بدون ذکر علت تورم فزاینده از جمله نقدینگی عظیم و چاپ خروار خروار پولهای بدون پشتوانه گفت: «دولت با صراحت اعلام میکند که تورم بالاست».
سخنگوی پزشکیان سپس بدون اشاره به گمشدنهای پیاپی پولهای میلیارد دلاری و دکلهای نفتی در نظام ولایت، در بارهٔ علت خط فقر و بحران اقتصادی، اضافه کرد: «عامل اصلی تورم فقط تحریمهاست».
عدد اعلامشدهٔ خط فقر توسط مهاجرانی از یکسو غیرمترقبه بود و از سوی دیگر یک دروغ رسوا، که کارشناسان رژیم و رسانههای نزدیک به دولت پزشکیان را هم به واکنش واداشت.
روزنامهٔ حکومتی آرمان امروز (اول آبان) زیر تیتر «زنگ خطر آمار جدید خط فقر» نوشت: «در حالیکه سخنگوی دولت، فاطمه مهاجرانی، خط فقر سال ۱۴۰۳ را ۶ میلیون و ۱۲۸ هزار و ۷۳۹ تومان به ازای هر فرد اعلام کرده، دنیای اقتصاد هشدار میدهد که نرخ فقر به ۳۶ درصد رسیده و از یک مسأله معیشتی به“بحران ملی” تبدیل شده است. این آمار، که بالاترین نرخ از ابتدای دهه ۱۳۹۰ است، بیش از ۳۰ تا ۴۰ درصد جمعیت کشور را زیر خط فقر قرار داده و طبقه متوسط را در آستانه فروپاشی میگذارد. فقر امروز، فردای اجتماعی و سیاسی را تهدید میکند؛ گسترش در شاغلان و بیکاران، میتواند ناآرامیهای گستردهیی به بار آورد».
اقتصادنیوز ۳۰مهر نیز با تیتر درشت «خط فقر یا خط مرگ؟» درباره رقم اعلام شده توسط مهاجرانی در مورد خط فقر نوشت: «این رقم نه تنها غیرواقعی، بلکه بیپشتوانه و بدون در نظر گرفتن بسیاری از مؤلفههای معیشتی خانوادهها اعلام شده است». اقتصادنیوز با اشاره به افزایش قیمتها، نوشت: «خط فقر۱۴۰۳ در حالی اعلام میشود که در یک ماه اخیر، قیمت تخممرغ تقریباً دو برابر شده، گوشت افزایش چشمگیری داشته و قیمت برنج به چند صد هزار تومان رسیده و طی دو تا سه ماه گذشته، بسیاری از کالاهای اساسی با افزایش دو تا سه برابری قیمت مواجه بودهاند».
همین رسانه ماه گذشته در گزارشی با عنوان «معیشت حداقلی برای یک خانواده ۵۰میلیون تومان شد» نوشته بود: «نیاز به ضرب و تقسیم شاخصهای سبد معیشت نداریم؛ محاسبات وزارت کار برای یارانه بهمعنای این است که سبد معیشت بسیار حداقلی برای یک خانواده متوسط حدود ۵۰ میلیون تومان است و اگر درآمد کمتر از این باشد، خانواده نیاز به یارانه و کمک دولت دارد؛ حالا ۵۰ میلیون تومان کجا و دستمزد ۱۵ میلیون تومانی کارگران کجا؟!» (اقتصاد نیوز، ۷مهر)
این اعترافها نشاندهنده شکاف عمیق میان واقعیت اقتصادی و دروغپردازیهای رسمی دولت پزشکیان است.
اما چرا سخنگوی پزشکیان به چنین دروغ رسوایی روی آورده که جنبههای مختلف تعارض آن با واقعیت از سوی رسانهها و کارشناسان حکومتی بلادرنگ برملا میشود و آن را «غیرواقعی، بیپشتوانه و بدون در نظر گرفتن بسیاری از مؤلفههای معیشتی» توصیف میکنند؟
پاسخ این سؤال در لابلای حرفهای خود مهاجرانی هست. آنجا که در ادامهٔ اعلام رقم دروغ خود دربارهٔ خط فقر، میگوید: «سیاستهای دولت، از جمله تعیین حداقل دستمزد، در راستای پوشش این رقم (خط فقر) است».
به نظر میرسد که با نزدیک شدن زمان تعیین حداقل دستمزد، دولت پزشکیان میخواهد با کوچکنمایی تورم و فقر، افزایش حقوقها را بارها و بارها کمتر از نرخ واقعی تورم نگه دارد. این همان سیاست، ادامهٔ غارت سیستماتیک مردم فقرزده ایران است که تحت پوشش «تحریمها» توجیه میشود، در حالیکه ریشهٔ اصلی در فساد و چپاول رژیم ولایت فقیه نهفته است.