برگرفته از سیمای آزادی
مقدمه مجری: کمتر از یک ماه دیگر به برگزاری گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس در روز نهم تیر برابر با ۳۰ژوئن باقی مانده است. آن هم در شرایطی که شاهدیم تحولات در رابطه با میهنمان ـ چه در صحنه داخلی و چه در پهنه بینالمللی ـ هر چه که میگذرد، سرعت بیشتری میگیرد و به موازات آن، رژیم را در تنگنای بیشتری قرار میدهد. اعتراضات در شهرهای مختلف ادامه دارند. روزی نیست که شاهد حرکتهای اعتراضی قشرهای مختلف مردم بهجان آمده نباشیم.
به موازات این تحولات، شاهدیم که رژیم در ارتباط با دو موضوع قیام ایران و استمرار آن در حال هشدار دادن است: یکی سربلند کردن دوباره اعتراضات و قیام مردم ـ مشابه آنچه در دیماه روی داد و در حقیقت رژیم را لرزاند و تا همین امروز هم ادامه دارد ـ و دیگری، نقش مجاهدین و تأثیرات آن که سران و مهرههای رژیم بیوقفه نسبت به آن هشدار میدهند.
در صحنهٔ منطقهیی و بینالمللی هم شاهد تنگناهای هر چه بیشتر و بهتر است بگوییم بنبست روزافرون رژیم است.
سرجمع این تحولات، بحران درون رژیم را بیش از پیش تشدید کرده است.
در این گفتگو ضمن نگاهی به اوضاع و احوال سیاسی که گردهمایی امسال مقاومت در چنین شرایطی برگزار میشود، با گوشههایی از فعالیتهای اشرفنشانها در کشورهای مختلف برای برگزاری هر چه با شکوهتر این گردهمایی آشنا بشویم.
سوال: از گردهمایی امسال با عنوان «کهکشان قیام» نام برده میشود. چرا این عنوان انتخاب شده است؟
محمدعلی توحیدی: هستند کسانی که از قیام دی ۹۶ که در ایران اتفاق افتاد، بهعنوان بزرگترین سرفصلهای مبارزات مردم ایران در برابر رژیم آخوندی صحبت میکنند. در قیام دی۹۶ تحولی بسیار بزرگ و عظیم اتفاق افتاد. در همان روزهای قیام، یک محققی از روزنامه لوموند، در مطلبی نوشت که این «قیام» نیست بلکه یک « انقلاب» کامل و تمامعیار است. کلمات و عبارتهایی نوشته بود که انگار دارد از انقلاب کبیر فرانسه صحبت میکند. این را از بابت تحول و انفجار یک جامعه نوشته بود که با حضور تودههای محروم و ستم دیدهیی که طی چند دهه تمام صحنه سیاسی، اجتماعی ایران و تمام آن نگاهی را که حتی جامعه جهانی به ایران داشت، در روزهای قیام تکان دادند، زیر و رو کردند و بههم ریختند. این مطلب را که میخواندم یاد کتاب «ده روزی که دنیا را تکان داد» افتادم که در بارهٔ انقلاب کبیر روسیه که بعد نام شوروی به آن دادند، نوشته شده است. میخواهم بگویم آن چند روز دی ۹۶هم ایران و دنیا را تکان داد.
منطورم این است که یک تحولی در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران رخ داده است. اگر خاطرتان باشد، همان موقع که خواهر مریم از قیام صحبت میکردند، میگفتند که سرفصلی اتفاق افتاده که از این به بعد نه جامعه ایران، نه رژیم حاکم بر ایران و نه روابط منطقه و جهان با رژیم ایران به قبل از قیام برمیگردد. تمام حوادث و اتفاقات سیاسی که بعد از این قیام و در ارتباط با ایران روی داده و میدهد، رنگ قیام را بر خودش دارد. بنابراین بسیار طبیعی، قانونمند، ضروری و واقعی است که کهکشان امسال هم اسمش «کهکشان قیام» باشد. چیزی غیر از این نمیتواند باشد. واقعیت عینی و شرایط اجتماعی، سیاسی، داخلی و بینالمللی این را اقتضا میکند.
برای این گردهمایی و این کهکشان، نکات خاصی هم وجود دارد. این گردهمایی یک اجتماع سیاسی معمولی نیست؛ یک کارزار است. یک جنگ سیاسی در پهنه بینالمللی با رژیم آخوندی برگزار میشود که همهساله برگزار شده و هر سال هم شعارها و پیامها و حرفهای مشخصی داشته است. بهعبارت روشنتر جنگ سنگین و عظیمی را با دشمن پیش برده است. تمام کسانی که برای این گردهمایی تلاش میکنند و همین الآن مشغول هستند، تمام کسانی که در این گردهمایی شرکت میکنند و فریاد میزنند، هموطنان عزیزمان و جمعیت انبوهی که از کشورهای مختلف و پنج قاره جهان خودشان را میرسانند، همینطور حامیان خارجی مقاومت ـ مثل شخصیتهای سیاسی و بینالمللی ـ که در این گردهمایی شرکت میکنند و کل کارزاری که به راه افتاده تا این گردهمایی برگزار شود، یک آرمان، یک هدف و یک نبرد را مقابل رژیم آخوندی به پیش میبرند. بنابراین وقتی قیامی اتفاق افتاده و همهچیز متأثر از آن است، نام قیام را هم باید بر خودش بگذارد.
گردهمایی سال قبل، صحنهیی از وضعیت ایران بود که در آستانهٔ یک قیام قرار داشت. آن موقع رژیم یک نمایش انتخابات برگزار کرده بود. قبل از آن انتخابات هم مقاومت ایران، ارتش آزادیبخش و مردم ایران کارزار تحریم این انتخابات را با شعار «نه جلاد ـ نه شیاد» پیش بردند.
قیام دی ۹۶مردم ایران، بهپا خاستن یکباره ۱۴۲ شهر ایران از شمال تا جنوب و از سواحل خزر تا سواحل خلیجفارس و دریای عمان بود. بچههای بلوچ را در قیام میدیدیم. بچههای خوزستان را میدیدیم که خامنهای را با شعارهایشان مسخره میکردند. از مشهد و خراسان که قیام از آنجا شروع شد و بعد به کردستان و کرمانشاه و جاهای دیگر کشید. تمام ایران بلند شد و تصاویر خامنهای را از دیوارها به زیر کشید و به زبان گویای توده مردم گفتند: «آخوندها حیا کنین ـ مملکتو رها کنین»، «آ سید علی ببخشین ـ دیگه باید بلند شین»، « ایران رو پس میگیریم». اینطوری شد که ملت به خیابان آمدند. با این حساب، چه اعتباری برای آمارسازی و رقم سازی آخوندها باقی ماند؟ چه اعتباری برای آخوند جلاد باقی ماند که ادعا کند من ۱۶ میلیون و آخوند شیاد هم ادعا کند که من ۲۴میلیون رأی دارم؟
قیام این صحنهٔ سیاسی را عوض کرد. دور این سفره سیاسی که فقط رژیم ننشسته بود؛ در سطح بینالمللی هم نشسته بودند؛ حاشیههای رژیم هم نشسته بودند. تمام آنهایی که با شرکت کنندگان و سخنرانان این گردهمایی تقابل و تضاد سیاسی داشتند، دور آن سفره نشسته بودند. اصلاً چند ماه قبل از آن گردهمایی میگفتند بیایید رأی بدهید. جلو سفارتخانههای رژیم آخوندی صف کشیده بودند و مسابقه سازش و تسلیم که برویم رأی بدهیم. حرفشان هم این بود که چه گردهمایی! ایران دارد انتخابات برگزار میکند و روحانی را قبول دارند!
الآن و بعد از آن قیام چه میتوانند بگویند؟ قیام، تداوم و استمرار خودش را با وجود سرکوب و دستگیریهای ۷، ۸هزار نفره و آنهایی را که زیر شکنجه کشتند ـ و اعلام کردند خودکشی کردند ـ و تمام بگیر و ببندهایی که داشت، ولی آن قیام از خودش شهرهای شورشی مثل کازرون را بیرون داد. از خودش اعتصاب سراسری مثل کامیونداران را بیرون داد و نیز تظاهرات و اعتراضات غارتشدگان که علیه غارتگران برگزار میشود. اصلاً چهره و سیمایش متفاوت است؛ رنگ قیام به خودش گرفته است. شعارهای ضد خامنهای و ضد تمامیت نظام میدهند.
به سیستم حاکم هم نگاه کنید که ادعای ثبات و استقرار دارد. عباس عبدی ـ یکی از اعضای باند مغلوب که میخواهد این رژیم را هر طوری شده نگه دارند ـ گفته است اتفاقاتی که از دست ما خارج است، مثل دومینو راه میافتد. اینطوری شکستشان را در مقابله با قیام و خاموش کردن صدای اعتراضات مردم اعلام میکنند.
چنین اتفاقی در جامعه ایران روی داده است. قیام دی ۹۶رژیم را در این آشفتگی قرار داده است. از طرفی اتقاقات مهم منطقهیی و بینالمللی را هم شاهد هستیم. اینها اتفاقاتیاند که قبل از قیام باید برای هر کدام ۲یا ۳سال کار میشد و طول میکشید تا چنین نتایجی بدهند. رژیم مذاکرات برجام را چقدر طول داد و حول آن بازی درآورد؟ در همین فاصله بعد از قیام، برجام و آن بساط و میزی که رژیم بر سرش چیده بود، دود و آواری شد که بر سر رژیم خراب شد. الآن هم دچار بحرانی شده است که نفس این بحران برای رژیم داغان کننده است.
در مورد سوریه هم روزنامههای رژیم نوشتهاند که روسیه و اسراییل با موافقت دمشق، دارند نیروهای رژیم را بیرون میکنند.
بنابراین سپهر سیاسی ایران اینطوری عوض شده است. کهکشان و گردهمایی که دارد برگزار میشود، گردهمایی قیام است. اصلاً همین اسم هم با مسما است. بهعبارتی این اسم صاحب این تحول است. بنابراین اسم «قیام»، زیبندهترین و شایستهترین اسمی است که باید برای این گردهمایی گذاشت.
سوال: گردهمایی امسال در شرایط خاصی در پهنه داخلی و بینالمللی برگزار میشود. شما هم بهعنوان یکی از مسئولان مقاومت در تمام این گردهماییهای مقاومت شرکت داشتید. سوالم این است که چه ویژهگیهایی گردهمایی امسال را با سالهای قبل متفاوت میکند؟
محمدعلی توحیدی: یادآوری بسیار خوبی کردید. از آن زمان که این گردهماییها شروع شده، هر سال با دستاوردهای عظیم و پیروزیهای بزرگی همراه بوده است. دستاوردهایی که در تاریخ ایران بهعنوان افتخاری برای کسانی که طی این سالها زحمت کشیدهاند، شرکت کردند و برگزار نمودند، خواهد ماند.
این گردهمایی بعد از تحول بزرگ قیام صورت میگیرد. من میتوانم بگویم که تمام آن گردهماییها با وجود رزم و نبرد و کارهایی که بود، ولی از نظر شرایط سیاسی متفاوت هستند. آن موقع دشمنی که با کمک کسی بهقول مصدق از ما بهتران، استعمار، مماشاتگران و خیل خائنان و سازشکاران وطنی و داخلی، هجوم آورده بود تا مقاومت را از بین ببرد. مقاومتی که فقط یک حرف در صحنه سیاسی ایران داشت و عبارت از براندازی این رژیم بود. حرفش این بود که این رژیم باید برود، حرفش مرگ بر اصل ولایت فقیه بود، حرفش مرگ بر تمامیت این رژیم بود، حرفش این بود که سرنگونی این رژیم، نه فقط راهحل رهایی و خلاصی مردم ایران، بلکه حرفش راهحل بحرانهایی است که منطقه از آن رنج میبرد. تمام قوای آن طرف خط ـ و در کانونش همین رژیم ـ حرف دیگری میزدند. خود رژیم که حرف و وضعش روشن است: سرکوب، خفقان، تروریسم بینالمللی، ارتجاع، گرفتن عراق و سوریه و یمن و این قبیل کارها. تئوریسینهای رژیم هم کشف کرده بودند که نیروی تروریستی را کشف کردهاند که به کمک آن میتوان بر ابرقدرتهای جهان هم غلبه کرد. این، حرف اینها بود. عدهیی هم بودند که در بهترین حالتها میگفتند باید با همین رژیم به جایی رسید. پس گناه متوجه مقاومتی است که از ۳۰خرداد ۱۳۶۰حرف و راه درست را در سرنگونی این رژیم میبیند و برای این میجنگد و مقاومت میکند. در سالهایی هم که بهقول ما استحالهناپذیری این رژیم بعد از بازیهای رفسنجانی و خاتمی مبرهن و واضح شده بود، همچنان بر این مشی اصرار داشتند و نیروی مقاومت را هم در تمامیت خودش ـ البته در کانونش سازمان مجاهدین خلق ایران ـ مزاحم میدانستند. میگفتند ـ و هنوز میگویند ـ که اینها با شعار و حرفشان یک چیز غیرواقعی را میگویند، صحنه را شلوغ میکنند، آشوب بهپا میکنند و خشونت میکنند؛ پس تقصیر اینها است! اگر شکنجه و کشته هم میشوند، به گفته خمینی، کار خودشان است! قتلعام هم تقصیر خودشان است! حرف درست این است که باید با این رژیم کنار آمد. مردم ایران هم کنار آمدهاند. این جوهر و جوس این دعوا بود. یکی میگوید سرنگونی تمامیت نظام آخوندی شامل خامنهای، خاتمی، احمدینژاد و همه و همه که منشأ همه مشکلات منطقه هم هستند. اینها منشأ مشکل سوریه و عراق و فرقهگرایی در منطقه هستند. اینها باید بروند تا ایران راهش را پیدا بکند. آن مجاهدینی که شهید شدند و آنهایی که قتلعام شدند و آنهایی که کهکشانها را مقطع به مقطع برپا میکردند، حرفشان این بود.
ما در این گردهماییها گفته و میگوییم که رژیم ولایت فقیه باید برود؛ میگوییم مرگ بر اصل ولایت فقیه، زنده باد ارتش آزادی و این، کلام رستگاری و کلام رهایی است.
قیام دی که اتفاق افتاد، این حرفها به اثبات رسید. در همان قیام دی، یک مشت شعارهای سازشکارانه در گرفته بود که دیگر جامعه به آنها اجازه نمیداد. هشتگهای «براندازم» و «من براندازم» شبکههای اجتماعی را فراگرفته بود. الآن دیگر کسی روی این را ندارد که بگوید همین رژیم باید باشد.
الآن صحنه سیاسی و صحنه نبرد و صحنهٔ کارزار از تدافع به تهاجم تبدیل شده است. این همان ویژهگی پاسخ به سؤال شما است. ویژهگی این گردهمایی این است که کسانی که برای آن تلاش و در آن شرکت میکنند، در حال تهاجم و پیشروی و فاتحان نبردهای طولانی در گردهماییهای پیشین هستند. حرفشان، تلاششان، مجاهدتشان و فداکاریهایشان به بار و به ثمر نشسته است.
الآن همه در گردهمایی قیام هستند. اینجا آن اسم و ویژهگی، خودش را بارز میکند. ما وضع رژیم را گفتیم که به چه روز و فلاکتی افتاده و چه بحرانی در درونش هست و چه رابطهیی با بیرون از خودش دارد؛ اما اینجا صحبت از نیروی این مقاومت است؛ از آنهایی که این گردهمایی را برپا میکنند و آنهایی که نیروی انسانی هستند که صدای این گردهمایی را میرسانند.
این گردهمایی در شرایطی فعلی باید صدای قیامآفرینان داخل کشور باشد. صدای کانونهای شورشی و تودههای میلیونی معترض داخل کشور؛ صدای کامیوندارانی که دشمن این توطئهها را علیهشان میچیند؛ صدای کازرونی که به خاک و خونش میکشند. آنها باید صدا و حرف و فریادشان را در این گردهمایی بشنوند. فریادشان چیست؟ «آخوندها حیا کنین ـ مملکتو رها کنین»، «ایرانو پس میگیریم»، «شما باید بروید». حرفشان این است که دنیا باید کنار مردم ایران بایستد. حرفشان این است که باید این مقاومت را بهرسمیت بشناسید. حرفشان این است که بر این اسب مرده در زیر پای قیامآفرینان ایران، شرطبندی و معامله نکنید! خوشبختانه خیلیهایش را هم پیش بردهاند. کما اینکه میبینید معامله گرانی که فکر میکردند میتوانند بروند در ایران بساطی پهن کنند و از قبل موجودیت این رژیم، چیزی به جیب بزنند، همهشان میگویند اعتمادی به آن نیست. قبل از اینکه سرفصل تحریمهای آمریکا برسد، لغو قراردادها و برنامههایشان با این رژیم را اعلام میکنند. اینها پیروزی کیست؟ اینها فریاد کیست؟ از شورای ملی مقاومت است که از سالهای ۱۳۶۰و ۶۱اعلام طرد و تحریم این رژیم را کرد.
بنابراین این گردهمایی، یک گردهمایی در حال تهاجم است. گردهمایی قیام و براندازی. این گردهمایی پیام قیامآفرینان و کانونها و شهرهای شورشی ایران را دارد به دنیا میرساند. به خود آنها هم این پیام را میدهد که ما اینجا با شما و برای قیام هستیم؛ برای پاک کردن ایران از لوث وجود آخوندهای شیطانصفت، ضحاکصفت، ضدایران و ضداسلام و ضدانسان.
باید تأکید کنم که الآن شعله انقلاب و قیام و پایداری نسلی که در برابر خمینی ایستاده و به این گردهمایی چشم دارد، نسبت به گذشته خیلیخیلی بالا بلندتر و فروزانتر شده است. لذا هر چه بیشتر بایستیم، ثمراتش بسا بسا بیشتر از گذشته است. مثلاًًً در مورد قیام دی ۹۶ما تعریف و تمجید و ردیف کردن کلمات نداریم؛ بلکه این را اگر تشریحش کنیم، میبینیم که این قیامی است که در دل یک دیکتاتوری و خفقانی فواران کرده که دنیا بهقول اشرف شهیدان، ظلم و نحوه سرکوب و تحقیر و خفه کردن تودهها را نمیشناسد. این قیام در مقابل رژیمی بهپا شده که جهانی را فریب داده است و میدهد. اما قیام دی ۹۶این فریب را شکست داده است. به همین دلیل این قیام مهم است و خاورمیانه را از تروریسم و دیکتاتوری زیر پرده دین خلاص خواهد کرد.
جوانان و هموطنان اشرفنشانی که بلند میشوند و دیگران را دعوت به گردهمایی میکنند و همه آنهایی که برای این گردهمایی تلاش میکنند، چنین نیرو و چنین ارزشی دارند. به همه آنها درود میفرستم. به اهمیت و به ارزش انسانی کاری که میکنند نباید کم بها بدهند. کار آنها، هم بهخاطر افتخار انسانی و هم بهخاطر شرف انسانی بسیار با ارزش است. به همه آنها درود میفرستم.
در پایان برنامه فقط یک کلام می گویم؛
یک نفر بیشتر، بسیار تعیینکننده است. همه تلاش کنند غیر از شرکت خودشان کمک کنند به اینکه بقیه هم بیایند، خبر بدهند و دیگران هم برسانند و کم بها ندهند به این اجتماعی که در همبستگی با قیام برپا میشود. معنای هر ثانیه و هر لحظه با قیام بودن در این روزهای نزدیک به گردهمایی این است که هر ثانیه و هر لحظه تلاش کنیم که یک نفر دیگر را به این اجتماع برسانیم.
وقتی در آنجا جمع میشویم آن قدرت و نیروی واقعی این آلترناتیو و این مسیر و این قیام را بارز و نمودار خواهیم کرد و این تاثیر بسیار مهمی در چرخش تعادل و چرخش وضعیت به نفع قیام و به زیان دشمنان قیام دارد.