کلاندزدی ۹۲هزار میلیارد تومانی مافیای حکومتی در فولاد مبارکهٔ اصفهان، بار دیگر جامعهٔ فقرزدهٔ ایران را تکان داد. جامعهیی که هر روز با خبرهای دردناک پیدا شدن نوزادان در کنار خیابان و جلو شیرخوارگاهها روبهرو میشود، با کاغذی از طرف والدین نوزاد که میگویند بهخاطر فقر توانایی سرپرستی نوزاد را ندارند. جامعهیی که هر روز شاهد صحنههای دردناک خم شدن زنان، مردان و کودکان داخل سطلهای زباله برای یافتن تهماندهٔ غذاست؛ مردمی که هر روز در خیابانها با انبوه کودکان معصوم گرسنه روبهرو میشوند که برای تکه نانی واکس میزنند، فال میفروشند و کودکی خود را میان دود و هیاهوی شهر بهحراج میگذارند. جامعهیی که «وضعیت معیشت» آن «بهقدری بحرانی شده که» بیماران پول دارو هم ندارند و بهپزشک خود میگویند: «فقط بهاندازه ۴۰هزار تومان دارو بنویس، بیشتر بنویسی ندارم!» (همدلی-۱شهریور).
در چنین شرایطی بازتاب رسوایی جدید مافیای خامنهای در فولاد مبارکه، بهصورت موجی از نفرت و خشم برآمده از آن، در جامعه است. از این رو بسیاری وحشتزده در رژیم بهدست و پا افتادهاند که در روزنامهها و حرف مهرهها و کارشناسان نظام بازتاب پیدا کرده است.
یکی این دزدی کلان که معادل ۳میلیارد دلار است را تنها نوک «کوه یخ» فساد در نظام مینامد و اینکه «فسادهای واقعشده در آن قطعاً محدود و مختص به این بنگاه نیست» و در تمام پیکرهٔ نظام وجود دارد (شرق-۱شهریور)؛ آن یکی اذعان میکند «سود فولاد مبارکه برابر با یارانهٔ کل ملت و بودجهٔ عمرانی کل استانها» است و از «آزادی عمل» مافیای حکومتی میگوید که «همه را بهفکر فرو برده» است (جوان-۱شهریور)؛ آن مهرهٔ باند مغلوب رژیم که طی ۴دهه گذشته در تمامی غارتگریها و جنایتها همدست باند دیگر بودهاند هم به «فساد ساختاری» و «فساد نظاممند» در رژیم ولایت فقیه اعتراف میکند و اینکه «نهادهای قدرت در امور» این «کارخانجات و شرکتها» دخالت میکنند و این دزدیهای نجومی «ربطی بهاین دولت و آن دولت ندارد» و در سراسر رژیم ولایت فقیه بوده و هست (عباس عبدی-۱شهریور)؛ یکی دیگر دست داشتن مستقیم بالاترین ارگانهای رژیم در این دزدیها را «قلدریهای بخش دولتی برای بخش خصوصی» مینامد (جهان صنعت)؛ دیگری هم دزدی فولاد مبارکه را ۳۰برابر اختلاس نجومی خاوری مینامد (همدلی-۱شهریور)؛ آن یکی اذعان میکند که در این رژیم «گلوگاههای فساد و رانتخواری» نهتنها «رفع نشده» بلکه فساد در تمام تار و پود نظام، از جمله «در سیستم فساد بانکی» هم نفوذ دارد، تا جایی که عوامل حکومتی میتوانند «از رخنهها (در سیستم بانکی) سودجویی کنند و» تنها در یک مورد «یک میلیارد دلار اختلاس انجام» دادهاند و در مورد دیگر از «اختلاس ۸هزار میلیارد تومانی از صندوق ذخیرهٔ فرهنگیان» نام میبرد (ستارهٔ صبح-۱شهریور)، همین روزنامهٔ حکومتی اذعان میکند خبری از پیگیری این دزدیهای نجومی نیست و آن را «حلقهٔ مفقودهٔ مسدود کردن راههای فساد» مینامد.
این واکنشها از درون رژیم، بازتاب نفرت عظیم اجتماعی نسبت بهاژدهای هفتسر فساد خامنهای و رژیم ولایت فقیه است. رژیمی که بنیانگذاریش از یک سرقت بزرگ، یعنی دزدیدن انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران آغاز شد و در پی آن ۴دهه است دار و ندار مردم ایران و سرمایههای طبیعی و انسانی کشور را بیوقفه چپاول میکند.
اما وحشت ارگانها و مهرههای رژیم نه از این نفرت عظیم، بلکه از پیآمد آتشین و خطرناک آن است که در خیزشها و قیامهای پیش رو نمود پیدا میکند و آتش آن سرتاپای این نظام دزدسالار را خواهد سوزاند.