وقتی چپاول و منفعت طلبی از سرقت لقمه از گلوی مردم عبور میکند و جانشان را هدف قرار میدهد، این پدیده اسم دیگری پیدا میکند. در نظام آخوندی بسیاری از نیازهای مردم که دستمایه غارت و به جیب زدن سود بیشتر میشود دقیقاً جان انسانها را هدف گرفته است. یکی از این پدیدهها بهاصطلاح صنعت خودرو سازی است، یکی هم راه سازی است. یکی هم مجتمع های مسکونی ساخته شده توسط ارگانها و نهادهای حکومتی است. مثل مسکن مهر که آزمایششان را در زلزلهٔ سرپلذهاب دادند و ساکنان را به کام مرگ فرو بردند.
بله مرگ آفرین صفتی است برازنده این دست صنایع رژیم.
فاجعهٔ تصادفات یا بهتر است بگوییم قتلعام مردم با صنعت عقب مانده خودروسازی چنان فضای جامعه را انفجاری کرده که ولیفقیه ارتجاع هم در روز دهم بهمن در دیدار با تولیدگران حکومتی شیادانه جانماز آب کشید و خودش را منتقد این وضعیت نشان داد
«ایشان سپس لزوم ارتقای کیفیت کالاهای تولید داخل را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: در برخی صنایع بهویژه در صنعت خودرو به موضوع کیفیت توجه نمیشود و مردم نیز بهحق به آنها اعتراض دارند» (تلویزیون شبکه یک رژیم ۱۰بهمن ۱۴۰۰).
این در حالی است که سالها قبل در دعوای باندی فاش شده بود خودرو سازان مابه ازای تولید هر خودرو وجهی کلان به حساب بیت خامنهای میریزند و همین امر مجوزی شده تا پراید از ۵میلیون طی این سالیان به ۳۰۰میلیون تومان برسد. اما ابعاد فاجعه آنقدر وسیع است که دست چین شدههای خامنهای در مجلس ارتجاع هم از ضرورت محاکمهٔ دستاندرکاران صحبت میکنند.
یک عضو مجلس ارتجاع روز ۱۰بهمن در مجلس گفت: «تذکر من به وزیر محترم صمت راه و شهرسازی و بهداشت هست سه تا وزیری که دست به دست هم دادند وزیر صمت بهخاطر عدم نظارت بر ایران خودرو و سایپا که خودروهای بیکیفیت ساخته بشه وزیر راه و شهرسازی آقای رستم قاسمی عدم نظارت بر راههای حوزه انتخابیه بنده که ناامن هست و وزیر بهداشت بهخاطر ندادن امکانات به بیمارستانهای ما سه تا وزیر متأسفانه دست به دست هم دادهاند یک قتلگاه درست کردهاند در حوزه انتخابیه بنده» (خبرگزاری مجلس رژیم).
واقعیت این است که این وضعیتی است سراسری به این معنا که تمام ایران را قتلگاه کردهاند. یوسفیان ملا عضو پیشین مجلس ارتجاع که صحبتهایش روز ۱۰بهمن در روزنامه حکومتی ستاره صبح درج شده گفت: «کشور سالانه ۲۰هزار کشته در تصادفات رانندگی دارد و چندین برابر آن مجروح و قطع نخاع و فلج و معلول به جا میماند».
روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت ۱۰بهمن۱۴۰۰ به ابعاد دیگری از فاجعه ناشی از صنایع مرگ آفرین آخوندی اذعان کرد و نوشت: «در سال جاری هر ماه بهطور متوسط ۱۵۰۰نفر در تصادفات شهرها و جادهها کشته و بیش از ۲۰هزار نفر زخمی یا ناقصالعضو شدهاند. در حالی که بر اساس آمار هر سال با افزایش تصادفات تا ۱۰درصد بر تعداد مجروحان و کشتههای حوادث رانندگی افزوده شده است. به تأیید کارشناسان، عامل خونینترین حوادث رانندگی همین خودروهای ساخت و مونتاژ داخل است که عاملان ساخت و تولید بر آنها عنوان «خودروی ملی» دادهاند، اما به تعبیر رئیس پلیس راهور این خودروهای تولیدی ارابههای مرگ هستند که در جادهها به راه میافتند و بهخاطر نواقص فنی سببساز حوادث رانندگی هولناکی میشوند».
این میزان فاجعه چنان فضای انفجاری علیه نظام آخوندی ایجاد کرده که مهرههای ریز و درشت نظام هر یک به نوعی برای در بردن خود منتقد شده و گوشهیی از ابعاد فاجعه را برملا میکنند
آخوند نیک بین عضو مجلس آخوندی روز ۶بهمن در مجلس گفت: «یک چراغ خورد عوض میکنند اسمش را تغییر میدهند چند ده میلیون قیمت خود را میبرند بالا. مردم گیر خودروهای کم کیفیت با قیمتهای نجومی و با استاندارد های نمایشی افتادند که فقط و فقط نارضایتی مردم را داره بالا میبرد».
معینالدین سعیدی عضو دیگر مجلس آخوندی هم روز ۶بهمن در مجلس گفت: «شرایط فاجعهبار صنعت خودروی کشور را حتی خواجه حافظ شیراز نیز میداند. چه حمایتکنندگان و چه سکوتکنندگان در برابر قطره قطره خون قربانیان خودروهای ناایمن مسئول هستند».
همچنین صدیف بدری عضو مجلس آخوندی د رهمان روز در مجلس اعتراف کرد: «علیرغم کاهش سفرها تصادفات بیش از ۱۵هزار نفر از هموطنانمان را به کام مرگ فرستاد. خونهای ریخته شده پای خودرو های بیکیفیت و بزک شده داخلی در جاده بهبهان گواه عریان و عذاب آور این ادعا بود چرا کسی جلودار ارابههای مرگ نیست؟»
مردم ایران به این اشک تمساحها از دیرباز آشنا هستند. وقتی فضا انفجاری میشود، همه دلسوز کشتهها میشوند و نگران نقص فنی خودروها. اما این ترفندها بعد از ۴۲سال حاکمیت آخوندی، گریبان هیچیک از مرگ آفرینان نظام را از حسابرسی در تقدیر مردمی رها نخواهد کرد.