قیام مردم، بهخصوص خیزش بازار تهران که روز سهشنبه ۵تیرماه ۱۳۹۷ برای سومین روز ادامه پیدا کرد، رژیم را سراپا تکان داده. امروز سهشنبه سران هر ۳قوه در اینباره صحبت کردند.
مضمون حرف سران رژیم درباره قیام تهران چیست؟
مضمون حرفهای سران سهقوه، ابراز نگرانی و ترس بود. در عینحال تلاش میکردند صورتمسأله را وارونه نشان دهند.
یعنی روحانی در اساس منکر واقعیت بحران اقتصادی شد و گفت این جنگ روانی است و دشمنان آن را به وجود آوردهاند.
علی لاریجانی هم گفت جریانهای سازمانیافتهیی در حال اخلال هستند و باید آنها را شناسایی کرد.
آملی لاریجانی هم برای اخلالگران اقتصادی خط و نشان کشید.
البته روشن نیست اخلالگران اقتصادی چه کسانی هستند؟ اگر کسانی هستند که روزنامههای رژیم روزهای پیش نوشته بودند که دهها هزار سکه خریداری کردهاند، پس چرا حالا به فکر دستگیری آنها افتادند؟
روشن است که اینها نفرات خود رژیم و در میان همان ۴درصدیها هستند.
آیا قیام این روزهای تهران حقیقتاً ادامه همان قیام دیماه است؟ به چه دلیل؟
این قیام نیز همانگونه که از شعارهایش پیداست فراتر از خواستههای اقتصادی، خواسته اصلیاش سیاسی و به براندازی تمامیت این رژیم برمیگردد.
کما اینکه قیام دیماه نیز آغازش با شعارهایی مبتنی بر اعتراض به بحران اقتصادی همراه بود.
زیرا کاهش قدرت خرید مردم که به یکسوم قبل کاهش یافته نیز واقعی است.
و باز هم درست است که استخوانهای مردم زیر فشار اقتصادی خرد شده است.
اما از آنجا که ریشه تمامی این واقعیتهایی که شمارش شد، سیاسی بوده، یعنی به کارکردهای حاکمیت آخوندی برمیگردد، طبعاً هر حرکت و اعتراض صنفی و اقتصادی هم به سرعت سمت و سوی قیامی گرفته و به سرعت از وجه اقتصادی به وجه سیاسی تغییر جهت میدهد.
ویژگیهای قیام این روزها چیست؟
در خلاصهترین شکل میتوان ویژگیهای قیام روزهای اخیر که از بازار تهران آغاز شد را به این ترتیب محوربندی کرد:
۱. علاوه بر بازاریان، قیامآفرینان و اقشار گسترده مردم وارد صحنه شدند.
۲. در یک ویژگی متفاوت با دیماه، هم اقشار متوسط و هم اقشار پایین، هم مرکز شهر و هم جنوب شهر وارد میدان شدند و به قیام پیوستند.
۳. اعتراضات حتی به حاشیههای تهران مثل یافتآباد و شهریار و خاکسفید هم کشیده شد.
۴. این حرکت بسیار سریعتر از قیام دیماه روند بالغ شدن از یک اعتراض صنفی اقتصادی به یک قیام سیاسی را طی کرد و تنها در عرض یک ساعت سیاسی شد! و سقف همه شعارهای براندازانه را در نوردید.
۵. فیلمها و تصاویر به سرعت میرسید و حتی فیلتر بودن تلگرام هم کمترین اثری در ارتباطات مردم نداشت. اینک مردم ضدفیلتر شدهاند! و این امتیاز بزرگی برای مردم و قیام در روزهای آینده است.
۶. این قیام در قیاس با قیام دیماه، به سرعت رادیکال شد بهطوری که هر جا دستشان رسید نیروهای سرکوبگر را گوشمالی دادند و کیوسک و موتورسیکلت مزدوران آدمکش را به آتش کشیدند و از آنها زهرچشم گرفتند.
۷. در این قیام رژیم مجبور شد به سرعت به آن بازتاب دهد و در رسانههایش بنویسد این واقعه یک حرکت صنفی بود، ولی دشمنان و معاندان و رسانههای ضدانقلاب وارد صحنه شدند و به اعتراضات صنفی، جهت سیاسی دادند.
۸. رسانههای رژیم نوشتند مریم رجوی از اغتشاشگران حمایت کرد.
تفاوتهای این قیام با قیام دیماه
این قیام، یک تفاوت عمده با قیام دیماه دارد و آن تفاوت این بود که: تمرکز اصلی قیام در تهران است. همان جایی که خامنهای هم پیشتر گفته «ضدانقلاب!» نقشهاش این است که از شهرهای کوچک شروع کند و بعد به سوی تهران بیاید!
چه نتیجهیی از این نکات میتوان گرفت؟
آنچه که اینک در خیابانهای تهران و دیگر شهرها جریان دارد و باز هم رو به گسترش است، یک قیام تمامعیار و سراسری است.
مراحل ارتقا را خیلی سریعتر از قیام دیماه طی کرد.
هم اعتصاب است و هم خیزش اجتماعی.
و از نظر رادیکالیزم هم همان ظرفیت قیام دیماه را دارد.
آینده قیام چیست؟ آیا ادامه مییابد یا...؟
با توجه به اینکه بحران اصلی یعنی گرانی کمرشکن ادامه دارد
و با توجه به بحران اقتصادی و نزول بیسابقه ارزش پول ایران هم مستمراً ادامه دارد
و با توجه به اینکه هیچ راهکار دردسترسی هم برای حل یا مهار این عوامل در دسترس این نظام با سیاستهای فعلیاش در چشمانداز نزدیک نیست،
میتوان نتیجه گرفت که قیام همچنان ادامه خواهد یافت و روزهای داغتری را هم بهوجود خواهد آورد.
استعفا یا برکناری روحانی چقدر جدی است؟
این روزها بخشی از باند خامنهای صحبت از استعفا و برکناری روحانی میکنند. آنها معتقدند با برکناری روحانی و باندش میتوانند با یک دولت جایگزین، مشکلات موجود را حل کنند. این تلقی یا شابعه تا چه اندازه جدیست؟
طبعا باند رقیب در این شرایط تلاش میکند این وضعیت را سر روحانی خراب کرده و مسبب اصلی یعنی کلیت نظام ولایت را از دم تیغ مردم «در» ببرد!
اما همانطور که مهرههای باند روحانی هم روز گذشته در روزنامهها و سایتهای خودشان گفتند، مردم هیچ تفاوتی بین دولت و نظام قائل نیستند و در شعارهایشان نیز خواستار از بین رفتن کل نظم هستند.
و در مختصات کنونی رژیم، بهگفته روحانی هر اقدامی علیه دولت وی، ضربه به تمامیت نظام است.
«ظاهری»، یک کارشناس حکومتی، در همین رابطه گفت:
«مانند این است که همهمان توی یک کشتی هستیم. من دارم زیر پای خودم را میکنم بعد یکی میگه داری چی کار میکنی؟ میگم میخواهم زیر پای خودم را سوراخ کنم. آخر اگر کشتی غرق شد، همهمان غرق میشیم.»
اینک شرایط بهگونهیی است که حتی برخی عناصر نظام در باند رقیب روحانی هم میگویند آنقدر ساختمان نظام شکننده است که دست به هر جای آن بزنی، کل ساختمان فرومیریزد!
طبعا اگر خامنهای دست به این کار بزند(یعنی روحانی را کنار بگذارد) که البته بعید است، این خودش از روشنترین نشانههای مرحله سرنگونی رژیم است که اولین سودش به جیب ملتی میرود که همین روزها در خیابانها از هر ذره شکافی که در رأس حاکمیت مییابد، بهنفع پیشبرد خط سرنگونی کل نظام استفاده «بهینه» میکند.