زندگی مشقت‌بار دست فروشان که شغلی ندارند و برای گذران زندگی و درآوردن لقمه‌نانی مجبور به پهن کردن بساط دستفروشی در حاشیه خیابانها و معابر هستند، آن روی سکه غارت و چپاول سردمداران و مهره‌های حکومتی است.
آنها ناگزیرند همواره با یک زندگی مشقت‌بار و فقیرانه و توأم با حمله مأموران سرکوب رژیم به بهانه سد معبر روزگار را سپری کنند. در کنار بساط محقرشان یا مورد ضرب و شتم مأموران جور حاکمیت قرار می‌گیرند، و یا این‌که برای ادامه کار مجبورند بخشی از درآمدشان را به‌عنوان رشوه بپردازند تا از شر مزاحمت آنها خلاص شوند.
در ویدئو کلیپ‌هایی که اخیراً در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده، فریاد این زحمتکشان محروم از ستم فقر و از ستم زورگویی مأموران حکومتی بلند است.
بسیاری از دستفروشان زنان سرپرست خانوار هستند، و بسیاری از آنها نیز با تحصیلات بالا ناگزیر به دست فروشی هستند.
در یکی از این ویدئو کلیپ‌ها جوان دستفروشی در مورد سن و سال و تحصیلات خود و علت روی آوردن به دستفروشی می‌گوید: «بنده کارشناس اقتصاد هستم در مقطع ارشد دارم تحصیل می‌کنم جالب است بدانید بعضی از مردم شاید این تصور را نداشته باشند که شاید کسانی که این شغل دستفروشی را ادامه می‌دهند کسانی هستند که تحصیلات دانشگاهی دارند.
من خودم الآن یکی از رتبه‌های برتر کنکور هستم در مقطع ارشد من رتبه یک کنکور بودم . رتبه یک کنکور».
موارد سرکوب دستفروشان خصوصاً زنان دستفروشی که با سنین بالا دستفروشی می‌کنند و مورد حمله وحشیانه رژیم قرار می‌گیرند، همواره در گوشه و کنار کشور اتفاق می‌افتد.
حاکمیت آخوندی که کرونا را فرصتی برای بقای حاکمیت‌اش می‌داند، در شرایطی که کرونا در سراسر ایران بیداد می‌کند، از برگزاری هیچ‌یک از برنامه‌ها و مراسم حکومتی کوتاه نمی‌آید. از جمله این مراسم حکومتی برگزاری مراسم محرم است که آخوندهای دین‌فروش به‌رغم تأکیدات پزشکان بر برگزاری آن تأکید می‌کنند، اما وقتی به دستفروشان محروم می‌رسد در خیابانها و معابر عمومی با نصب بنرهایی هشدار می‌دهند که برای قطع زنجیره بیماری کرونا و مبارزه با آن از هیچ دستفروشی خرید نکنید!
یک خانم دستفروش سرپرست خانوار در مورد وضعیت زندگی خود و خانواده‌اش در جریان بحران کرونا در پاسخ به سؤال شهروند خبرنگاری که از او می‌پرسد در شرایط کرونایی چکار می‌کنید؟، جواب داد: «چون دستفروش بودم از موقعیکه کرونا اومده دیگه نتونستم برم بازار خرجیم هم با همون در می‌آوردم مستاجرم. کسی هم ندارم که دور و برم باشه. حتی به کسی تکیه کنم. الآن به بدبختی دیگه شوهرم هم چون زخم بدتر داشت ۱۸سال اینطوری افتاده ضایعه نخاییه از این و اون قرض کردم رفتم براش دارو تهیه کردم دوتا بچه دارم».
در زمینه ظلم حاکمیت بر زنان دستفروش سرپرست خانوار در بندر عباس، سایت باشگاه خبرنگاران رژیم ۱۴مرداد ۹۹ با عنوان «نان زنان سرپرست خانوار در شب بازار بندرعباس آجر شد» نوشت: «دستفروشان شب بازار بندرعباس با گذشت چندین ماه از وعده‌های داده شده مسئولان مربوطه هم‌چنان در سرگردانی به سر می‌برند و برای معیشت آنها فکری نشده است.
بیشتر فروشندگان زنان سرپرست خانوار یا بد سرپرست هستند و از اقشار ضعیف جامعه محسوب می‌شوند و تنها منبع درآمد آنان دستفروشی بوده است که با گذشت ۵ماه از تخریب بازار درآمد آنان به صفر رسیده است و در نان شب خود مانده‌اند».
شیوع ویروس کرونا هم ضربه نهایی را بر زندگی محقر دستفروشان زده و آنها که پیش از این بحران، زیر خط فقر بودند، اکنون از خط فلاکت هم عبور کرده‌اند، خصوصاً زنان سرپرست خانواری که توانایی پرداخت اجاره بهای خانه‌های محقرشان را هم ندارند و بسیاری از آنها به گودال‌خوابی روی آورده‌اند.
حاشیه‌نشینان شهرها هم که اغلب دستفروش و کارگران روز مزد هستند، در اثر این بحران ضربه جدی بر معیشت‌شان وارد شده است.
در زمینه کاهش درآمد این بخش از مردم سایت اعتماد آنلاین ۲تیر ۹۹ نوشت: «حقوق ماهیانه بخش اعظم حاشیه‌نشینان کارگران روزمزد، کارگران فصلی، دستفروشان و… قبل از وقوع شیوع کرونا برای جبران خط فقر ۸میلیون تومان بود. اما امروز بسیاری از این افراد ۷۰تا۸۰درصد حقوق خود را از دست داده‌اند».
خبرگزاری ایرنا وابسته به دولت روحانی ۲تیر ۹۹ در گزارشی با عنوان «دست اجبار دستفروشان به سوی کرونا» در رابطه با شرایط سخت زنان سرپرست خانواری که ناگزیر به دست فروشی شده‌اند نوشت: «دستفروشان برای تأمین هزینه‌های زندگی روزمره و امرار معاش ناچار هستند در هر شرایطی حتی با وجود جولان کرونا کار کنند و گویا هیچ چیزی نمی‌تواند از حضور آنان در محافل عمومی پایتخت جلوگیری کند.
مترو، اتوبوس و حتی کنار خیابانهای تهران این روزها مملو از دستفروشانی است که هر کدام از آنان قصه‌ای پرفراز و نشیب از زندگی خود را نقل می‌کنند. دستفروشان طی این روزها از روی اجبار خود را در معرض خطر کرونا قرار می‌دهند».
دستفروشی معلول سیاست‌های چپاولگرانه رژیم آخوندی است و آنها بخشی از لشگر عظیم گرسنگان و از محروم‌ترین اقشار جامعه می‌باشند.
دستفروشی معلول اقتصاد ویران ایران است. ویران از رانت و فساد حکومتی. فسادی گسترده و فراگیر که کمتر زمینه اقتصادی پیدا می‌شود که فساد در آن رسوخ نکرده باشد.
در یک اقتصاد شکوفا و رو به رشد این نیروی کار است که تعیین‌کننده و حرف اول را می‌زند، در صورتی که در اقتصاد بیمار و درهم شکسته ایران آخوندها این غارتگران هستند که صحنه را در دست دارند و مردم محروم در این گردونه، خرج فعالیت‌های غیرتولیدی از جمله دستفروشی شده و به‌وسیله حاکمیت فاسد استثمار استثمار می‌شوند.
آری، مردمی که این وضعیت را با پوست و گوشت و استخوان خود درک کرده‌اند به‌خوبی دریافته‌اند که تنها راه کنار زدن همین حاکمیت فاسد و استثمارگر است. قیامها و خیزشهای سالیان اخیر برای تحقق همین هدف مقدس است.
