هر سال با نزدیک شدن چهارشنبه سوری دلهره و تب نظام در قبال آن که سالیانی است به کارزاری میان مردم و نظام تبدیل شده، بالا میگیرد. همزمان با آن، بحث پیرامون سنت چهارشنبه سوری و جنبههای مثبت و منفی این سنت ملی و اینکه چرا برگزاری این سنت در سالهای اخیر، دچار دگرگونی و تغییر عمده شده و از یک جشن و سنت ملی به رویارویی ملی با نظام حاکم گراییده نیز داغ میشود.
آخوندهای حاکم عمامه بر زمین میکوبند «چهارشنبه سوری حرکتی برخلاف عقل و شرع» و یک سنت سیئهیی است که متأسفانه بنیان گذاشتهاند». (۱)
خود ولیفقیه نیز اگر چه در سالهای اخیر دم درکشیده و در این باره سکوت کرده است، اما در سالهای گذشته فتوا به حرمت آن داده است. (۲)
شبهروشنفکران وابسته به حکومت نیز با عبارات مطنطن آه و افسوس سنتهای فراموششده زیبای چهارشنبه سوری مانند قاشقزنی و شالانداختن و فالگوش ایستادن و غیره را میخورند و متعجبانه این پرسش را مطرح میکنند که چرا آن «سنتهای زیبا» و بیخطر، جای خود را به ترقه انداختن و ترکاندن بمبهای صوتی و آتشبازیهای خطرناک دادهاند و روزنامههای حکومتی نیز با وحشت سؤال میکنند که چرا و چگونه «چهارشنبه سوری» به «چهارشنبه سوزی» تبدیل شده است؟!
واقعیت چیست؟ آیا مخالفت و ضدیت آخوندهای حاکم با چهارشنبه سوری، جنبهٴ شرعی دارد یا از خصیصه ضدملی و ضدایرانی آنها ناشی میشود؟ آیا نگرانی آنها بهخاطر آن است که چهارشنبه سوری اتلاف سرمایههای مادی و به خطر انداختن جان و سلامت مردم و نوجوانان است؟
روشن است که پاسخ همهٴ این سؤالات منفی است. در سالهای اخیر از خود خامنهای تا سایر آخوندهای حاکم عمدتاً از حکم حرمت شرعی چهارشنبهسوری و خرافی قلمداد کردن آن کوتاه آمدهاند و کمتر از این حرفها میزنند و عوامل و سرکردگان نیروی سرکوبگرشان نیز پیدرپی به صحنه میآیند و قسم و آیه میخورند که سرکرده نیروی امنیتی تهران پلیس با هر چی که در واقع باعث شادی و نشاط! مردم بشه، صله رحم باشه ما که با این مخالف نیستم بالاخره مردم باید استفاده کنند از این فرصتها حالا یا سنتهایی که دارند، ولی هر آنچه که باعث شود آرامش و آسایش جامعه بههم بخورد این خط قرمز پلیس است و پلیس بهعنوان نماینده مردم باید با این قبیل موارد برخورد بکند».(۳)
روشن است که منظور از «به هم خوردن آرامش و آسایش جامعه» به خطر افتادن امنیت نظام است.
چهارشنبه سوری ـ تبدیل یک سنت فرعی به یک کارزار ملی
واقعیت این است که طی سالهای اخیر و در حاکمیت رژیم آخوندی، چهارشنبهسوری از یک سنت فرعی به یک کارزار ملی و به نماد یک جنگ تبدیل شده است، جنگ آشتیناپذیر مردم ایران که تشنهٴ آزادی و زندگی انسانی هستند، با دیکتاتوری ضدملی و ضدبشری حاکم.
رژیم همهٴ تلاش خود را بهعمل میآورد و از همهٴ ظرفیت سرکوبگرانه، دجالگرانه و تبلیغاتی خود استفاده میکند تا همین نماد ظهور و بروز پیدا نکند و این واقعیت آشکار نشود، اما هر سال بیش از سال پیش شکست میخورد. مردم و جوانان، نه به امر و نهی آخوندهای دینفروش اعتنا میکنند، نه به تهدیدهای پاسداران وقعی میگذارند و نه به روضهخوانیهای ضدخشونت و نوستالژیک دم و دنبالچههای رژیم که با اداهای شبهروشنفکری از فراموش شدن سنتهای زیبا و جایگزین شدن تظاهرات خشونتآمیز ابراز نگرانی میکنند، اعتنایی میکنند. آنها در هر چهارشنبه سوری تجمعات خود را در خیابانها و میدانهای اصلی شهرها برپا میکنند و با افروختن آتشهای بزرگ و انداختن ترقه و منفجر کردن بمبهای صوتی، خط قرمز اعلام شده حکومت را لگدمال میکنند و هیبت پوشالی رژیم را به سخره میگیرند و بهخصوص پس از قیام سراسری دیماه ۹۶، با شعارهای مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنهای عزم جزم خود برای سرنگونی رژیم و جنگ آشتیناپذیر خود را با دشمنی که آنها را از اساسیترین حق انسانی، یعنی آزادی و حق حاکمیت محروم کرده، بهطور نمادین، به ظهور میرسانند. در مقابل، شبهروشنفکران و رسانههای حکومتی، بور و کور، میخواهند این واقعیت بزرگ را بپوشانند؛ یا خود را به نفهمی میزنند و آه و افسوس میخورند که چرا سنتهای زیبا و مسالمتآمیز چهارشنبه سوری جای خود را به ترقه و فشفشه و بمب صوتی و نمودهای خشن داده است؟
چهارشنبه سوری ـ چرا بمب صوتی، جای قاشقزنی را گرفته است؟
این بحث در حیطه جامعهشناسی، بحث شناخته شدهیی است که سنتها، برآمده و زاییدهٴ شرایط و نیازها و ضرورتهای اجتماعی و سیاسی هستند. در گذار زمان تنها سنتهایی بر جا میمانند که با این ضرورتها انطباق داشته باشند، در غیراین صورت یا از بین میروند و یا متناسب با ضرورتها و نیازهای مردم، دچار تغییر و تطور میگردند. بخشهای نامنطبق حذف میشود و بخشهای ضروری و منطبق بر جای میمانند و تقویت میشوند. این علت ساده و نه چندان راز، به فراموشی سپرده شدن آیینهایی مانند قاشق زنی و فالگوش ایستادن و امثالهم و عمده شدن و هر چه پررنگتر شدن ترقه و بمب صوتی و گرایش چهارشنبهسوری از یک سنت ملی به یک کارزار ملی و نمادی از جنگ آزادی مردم و بهخصوص جوانان ایران با دیکتاتوری حاکم است. جوانان با غریو ترقهها و بمبهای صوتی خود که به اعتراف مهرهها و رسانههای وحشتآلود رژیم چهرهٴ میدان جنگ به شهرها میدهد، در واقع به رژیم حاکم اعلام جنگ میدهند و عطش سوزان خود برای آزادی و به زیر کشیدن استبداد سیاه حاکم را به نمایش میگذارند.
چهارشنبه سوری ـ خط فاصل رژیم با نیروهای خواهان سرنگونی
جالب است که اکنون چهارشنبهسوری و کیفیت برگزاری آن به شاخص دیگری برای سنجش مواضع نیروهای طرفدار رژیم و حامیان آن از یک سو و نیروهای خواهان براندازی و نفی رژیم تبدیل شده است.
آخوندهایی که پیش از این با انگ خرافی به مخالفت با چهارشنبه سوری برخاسته بودند، امروز آه و افسوس بخشهای فراموش شده چهارشنبه سوری را میخورند. سایت حوزه آخوندی قم در همین رابطه مینویسد: «پریدن از روی آتش یک آیین پرنشاط خانوادگی و فامیلی بوده که در واقع با هر بار انجام آن، از خدای یگانه، استمداد سلامتی میشود. ولی آن ستیزهها و برگزیدن راه آسان، نسخهیی نبود که به فراموشی این آیین ایرانی مبدل شود... اینک شاهدیم که این سنت کهن به رفتارهای خشونتبار و تنفرانگیز و بیگانه مبدل شده است و بیننده آگاه به فرهنگ چهارشنبه سوری، اذعان خواهد داشت که منفجر کردن بمبهای صوتی و آزار و اذیتهای بیمارگونه، بیشتر به بدمستی اراذل و اوباش شباهت دارد تا به آیین مهرورزی و خردمندانه چهارشنبه سوری».(۴)
چندان شگفتانگیز نیست که همین حرفها را گاه با کلماتی یکسان از زبان و قلم شبهروشنفکران مدعی استقلال از رژیم و حتی از داعیهداران دروغین اپوزیسیون و ضدیت با رژیم میخوانیم:
«تبدیل مراسم باستانی چهارشنبه سوری به نزاع سیاسی، هم به وجهه آیینهای ایرانی آسیب میزند و هم فضا را به ضرر مردم و مبارزات مدنی ایشان، امنیتی میکند، موضوعی که 40سال است جمهوری اسلامی بهدنبال آن بوده و اکنون برخی از گروههای اپوزیسیون با این فراخوانهای ناشایست، پا جای پای حکومت میگذارند».(5) نویسندهٴ این مقاله سپس بهطور خندهداری مدعی میشود که نیروهایی که به برگزاری خشونتآمیز چهارشنبه سوری فراخوان میدهند (که مشخص است منطور کدام نیروهاست) آب به آسیاب رژیم میریزند:
«چهارشنبه سوری که تا پیش از انقلاب ۵۷بهصورت یک آیین نمادین، خانوادهها را در یک محله دور آتش جمع میکرد، با تزویر جمهوری اسلامی تبدیل به فضایی خشونتزا، ناامن و پرحادثه شده که دیگر کمتر کسی رغبت کند تا از چهارشنبه سوری به نیکی یاد کند.
اما چند سالی است که این سناریو نخنمای رژیم برای بدنام کردن ایام باستانی و مراسمهایی چون چهارشنبه سوری دیگر برای مردم و اپوزیسیون رنگ باخته است. اکثر گروههایی اپوزیسیون با تأکید بر رویکرد باستانگرایی، مردم را به برگزاری چهارشنبهسوری مطابق با آیین و سنت پیشینیان دعوت میکنند. شاهزاده رضا پهلوی نیز در بیانیه خود با اشاره به «رویارویی حکومت جمهوری اسلامی با ایرانیت» و برپایی آیینهای باستانی چهارشنبهسوری صراحتاً تأکید میکنند «از خریدن توپ، سیگارت، بمبهای صوتی، مواد آتشزا وهفت ترقه بهشدت خودداری کنید و از تولید صداهای ناهنجار و ایجاد مزاحمت برای دیگران خویشتنداری کنید». (6)
اما بهرغم این سوزوگدازها و روضهخوانیها، واقعیت این است که مردم و جوانان قیامآفرین، نه تنها چهارشنبه سوری، بلکه هر مناسبت، هر واقعه و هر زمان و هر مکان را به فرصتی برای ابراز خشم و کینهٴ خود علیه استبداد سیاه ولایت فقیه و به نمایش گذاشتن ارادهٴ بیشکست و تردیدناپذیرشان برای سرنگونی نظام حاکم تبدیل میکنند. وظیفه ملی و میهنی رزمندگان کانونهای شورشی و یکانهای ارتش آزادیبخش است که این ظرفیت عظیم انقلابی را که در سراسر ایران موج میزند و یک جلوه از آن در قیام دیماه، چشم جهانیان را خیره کرد، به خیزش و قیام سراسری و به اهرمی برای سرنگونی رژیم پلید آخوندی تبدیل کنند.
پانویس:ــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- اظهارات آخوند جوادیآملی
۲- خامنهای در سخنرانی خود در اسفند ۸۸، مراسم چهارشنبه سوری، را «مستلزم ضرر و فساد» دانست که میباید از آن اجتناب شود»
۳- پاسدار رحیمی سرکرده نیروی انتظامی تهران ـ تلویزیون رژیم ۱۶اسفند ۹۶
۴- مقاله «آسیبشناسی چهارشنبه سوری» ـ پایگاه اطلاعرسانی حوزه قم ـ ۱۶اسفند ۹۶
۵- مقاله «فراخوان چهارشنبه سوری؛ به نام اپوزیسیون به کام جمهوری اسلامی ـ ایران گلوبال ـ ۱۷اسفند ۹۶
۶- (از همان منبع بیشتر بخوانید: «در سالهای اخیر چهارشنبه سوری با حرکت به سوی خشونت، تحریف و استحاله شده است و از اصالت خود فاصله گرفته است آتش زدن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت "زردی من از تو، سرخی تو از من” شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخیر متأسفانه این رسم شیرین جایش را به ترقهبازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است. مراسم دیگری مانند کوزهشکنی، فالگوش نشینی، آش نذری پختن، آبپاشی، بختگشایی دختران، دفع چشمزخمها، کندر و خوشبو، قاشقزنی، فالگرفتن هم در این شب جزو مراسمات جالب و جذاب میباشد...»
علیرضا معدنچی