این روزها کارگزاران حکومتی و تحلیلگران رسانهیی نظام آخوندی سری به سری به گمانهزنیها در مورد چند و چون نمایش انتخابات ۱۴۰۰ میپردازند. وجه مشترک این تحلیلها و گمانهزنیها این است که هر چه بیشتر احتمالات نمایش ۱۴۰۰ را هم میزنند، بیشتر سرگیجه میگیرند. هر چه بیشتر احتمالات نمایش ۱۴۰۰ را هم میزنند، برایشان بیشتر عیان و آشکار میشود که هیچ ذخیرهای از گذشته ندارند که سرمایهٔ الآنشان باشد.
وجه بارز تحلیلها در باند اصولگرایان این است که با یقین به طرد کامل نظام از جانب مردم و جامعه، خداخدا میکنند اگر تتمهای هم از سالکان طریقت مردمستیز ولیفقیهی مانده، آنها هم شرکت نکنند تا از قالب از پیش تعیین شده و مهندسی شده، جلاد گلچین شده و نشاندار خامنهای بیرون بیاید. این گمانه آنقدر بین رژیمیها پررنگ شده است که باند مغلوب نظام آن را یک ترفند ناگزیر از جانب رقیب میداند.
روزنامه حکومتی همدلی در شماره ۱۳اسفند ۹۹ در یادداشتی با عنوان «روی نیامدن مردم حساب کردهاند»، به درج گفتگوی موسوی لاری عضو شورای مرکزی مجمع روحانیان مبارز با سایت جماران پرداخته است که مضمون آن گمانهزنی دربارهٔ ترفند و تاکتیک باند رقیب میباشد. ترفندی که بهترین آدرس بنبست نظام را در گزینش انقباض نشان میدهد: «اصولگرایان به مدل انتخابات بیرمق اسفند۹۸ چشم دارند».
این واقعیت در منظر حکومتیان بهعنوان یک خط سیاسی شناسایی شده است. روزنامه حکومتی آرمان در شماره ۱۳اسفند۹۹ بهنقل از یادداشت صادق زیباکلام، وجهی دیگر از بنبست نظام را در نمایش ۱۴۰۰ بارز کرده است: «باید اذعان داشت انتخابات ۱۴۰۰ در حقیقت متعلق به اصولگرایان است. اصلاحطلبان بعید است نقش و جایگاه خاصی در انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشند».
از این گمانهزنیهای مشترک هر دو باند نظام در رسانههای حکومتی زیاد یافت میشود که جملگی اعتراف به کابوس تحریم دارند. از این رو حتی جناح مغلوب نظام هم با آنکه میداند از گندم این نمایش حکومتی نخواهد خورد، با این حال با هول و ولا دنبال رونق بخشیدن به بازار انتخابات است تا; کشتی نظام که آنها هم در آن سوارند حفظ شود:
«انتخابات ۱۴۰۰ آزمون بزرگی برای حکومت، دولت و دستاندرکاران است. ما الآن باید کاری کنیم که مردم حاضر شوند. کل مدیریت باید دست به کار شود که این سرخوردگی مردم از بین برود» (روزنامه همدلی بهنقل از موسوی لاری، ۱۳اسفند۹۹).
اما نهایت این استغاثه هم برای خودشان روشن است که پایان مسیری جز ترکستان ندارد؛ ترکستان بیحاصلی و بینتیجهگی با یقین به اینکه «هیچ اتفاقی نخواهد افتاد» صفر بعدی بهجای صفر فعلی گماشته خواهد شد:
«مسألهٔ کشور این نیست که یک یا چند نفر نامزد نهایی اجماع اصلاحطلبان باشند؛ بلکه مسألهٔ اصلی اینجاست که هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد» (روزنامه حکومتی آرمان، یادداشت صادق زیباکلام، ۱۳اسفند۹۹).
بنابراین با کنار هم چیدن این نمونههای برگزیده از رسانههای حکومتی، تصویری جز هیاهو برای هیچ و موش زاییدن از کوه حاصل نمیشود. سر و ته تمام گمانهزنیهای رسانههای حکومتی را که به هم پیوند زنیم، میشود زانو زدن باند اصلاحاتچیها مقابل خامنهای که لااقل سیاهی لشگر انتخابات باشند و در آن یکی باند هم پاسکاری بین قوه مقننه و قضاییه. این است یک چهره از مختصات نظام در آینهٔ نمایش ۱۴۰۰:
«رفتارهای اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات نشاندهنده آن است که میخواهند اعتماد حاکمیت را بهدست بیاورند. اصلاحطلبان درصدند پالسهای مثبتی به حاکمیت بدهند تا نظر حاکمیت را برای حضور در انتخابات جلب کنند» (همان منبع).
و این هم نقاشی چهرهٔ دیگر نظام در اتاق تاریک با دستان لرزان روی بومهای مجلس و قضاییه:
«الآن جریان اصولگرا احساسشان این است که ریسک شرطبندی روی قالیباف بالا است و باید به سراغ کسی بروند که ریسک کمتری دارد و آقای رئیسی میتواند آن فرد باشد» (روزنامه همدلی بهنقل از موسوی لاری، ۱۳اسفند۹۹).
کارگزاران نظامی که روی رئیس مجلسشان خطر ریسک بالا را احساس میکنند و گزینهٔ ناگزیری جز جلاد ۶۷ ندارند، پیشاپیش نشانی نفرین خلقی نسبت به نظامشان را میدهند و سپس آدرس انقباض لاعلاج را در نمایش ۱۴۰۰.