یکی از ابرچالشهای پیش روی نظام آخوندی بیکاری در جامعه ایران است.
بیکاری فزاینده، به اعتبار عوارض اجتماعی سیاسی خطرناکش، از دید امنیتی، مهمترین «ابرچالش» پیش روی رژیم است.
تجربه قیام دیماه ۹۶ نشان داد که در شهرهای کوچک که نرخ بیکاری در آنها بالاست، شورش و قیام رادیکالتری میتواند شکل بگیرد.
بنا بر گزارش خبرگزاری مهر(۲۸شهریور ۹۵) سالانه یک میلیون جوان متقاضی کار وارد بازار کار میشوند.
علاوه بر این رکود اقتصادی و تعطیلی مؤسسات تولیدی(یا راکد ماندن بخشی از ظرفیت آنها)، به بیکاری بخشی از شاغلان منجر شده و آنها را نیز متقاضی جدید اشتغال کرده است.
بر طبق برآورد کارشناسان اقتصادی رژیم در سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، میزان اشتغالزایی خالص(مشاغل ایجادشده منهای مشاغل ازدسترفته)، سالانه تنها ۱۴هزار و ۲۰۰شغل بوده که بسیار ناچیز و در حد صفر است.(مسعود نیلی، مصاحبه تلویزیونی، ۲۶فروردین ۱۳۹۲)
بانک مرکزی در گزارش جدید خود(تیر ۱۳۹۷) در مورد بودجه و دخلوخرج خانوار ایرانی در سال ۹۶ رسماً اعلام کرده است: «۲۸درصد خانوارها فاقد حتی یک فرد شاغل هستند. در سال ۹۵ این رقم ۲۶.۶درصد و در سال ۹۱ بیش از ۲۳درصد گزارششده بود».
مرکز آمار اعلام خطر میکند که میانگین کشوری درصد بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ساله به بیش از ۲برابر میانگین بیکاری عمومی کشور رسیده و حاکی از آن است که ۲۵.۳درصد از فعالان این گروه سنی در سال ۱۳۹۶ بیکار بودهاند.
مطابق گزارش این مرکز دولتی اکثریت جوانان بیکار تحصیلکرده و فارغالتحصیل مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهها هستند.
این نکته را هم باید در نظر داشت که در آمارهای رژیم، کودکان کار ۱۰سال به بالا هم جزو شاغلان محسوب میشوند.
در مورد تفاوت نرخ بیکاری در مناطق مختلف کشور نیز رحمانی فضلی، وزیر کشور حکومت آخوندی، میگوید: «در برخی از شهرها میزان بیکاری به ۶۰درصد رسیده است».(خبرگزاری تسنیم ۹مهر ۱۳۹۶)
واقعیت تکاندهنده دیگر شمار عظیم جمعیت غیرفعال در ایران است که سالبهسال افزایش مییابد.
حال بهنظر شما رژیمی که دور جدید تحریمهای آمریکا در ۱۳آبان سال جاری را پیش رو دارد آیا توان حل این معضل خودساخته اجتماعی را دارد؟ یا فروپاشی اقتصاد رژیم مهارناپذیر است؟ آیا امکان پیداکردن راهحلی برای مشکل بیکاری مردم ایران وجود دارد؟