خامنهای در دیدار با کسانی که آنها را «کارگزاران و زائران حج» مینامید، گفت:
امسال حج ما، «حج برائت» است، بنا بر تعالیمی که جناب ابراهیم به ما داده. البته از اوایل انقلاب برائت وجود داشته؛ از اول انقلاب در حج، برائت وجود داشته است، جاری شده است، باید هم بماند و باشد؛ لکن بالخصوص حج امسال، حج برائت است (سایت خامنهای ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳)
منظور از «اوایل انقلاب» اشارهٔ او به دوران سلطنت خمینی است. خلیفهٔ مغبون ارتجاع حال که در جنگافروزی در غزه - جز رسوایی و سرشکستگی- راه به جایی نبرده، برای درگیر کردن دیگر کشورهای خاورمیانه و بهخصوص عربستان در تروریسم افسارگسیختهٔ خود، نغمهٔ شوم دیگری را کوک میکند. «حج برائت» بهانهیی برای تحت فشار قرار دادن عربستان و امتیازگیری از این کشور است که سیاست عادیسازی روابط با اسراییل در چارچوب طرح ابراهیم و نیز سیاست برپایی کشور مستقل فلسطین را دنبال میکند.
«بینالمللی کردن نهضت و مقاومت اسلامی»!
در همان روز سخنرانی خامنهای، منوچهر متکی، نماینده مجلس ارتجاع و کارشناس ارشد مسایل سیاسی، منویات تروریستی حکومت را با وضوح بیشتر بیان کرد:
«حج امسال با تمام حجهای پیش از چهار دهه گذشته متفاوت است... امسال در مکه ما یک تحول اساسی را خواهیم دید... کار دیگری که امسال عربستان باید انجام بدهد این است که تحت هیچ شرایطی جلوگیر خشم مسلمانها در ایام برائت نشود... امسال حاجیان میآیند در مکه تا بنیانگذاری بکنند مقاومت سیاسی و مدنی مسلمین را در برابر جنایات رژیم صهیونیستی یعنی مقاومت مسلحانه حماس جهاد اسلامی و مبارزین فلسطینی امسال بال دوم خودش را که مقاومت سیاسی و مردمی و مدنی مسلمانهای جهان هست را با خودشان همراه خواهند کرد.» (تلویزیون شبکهٔ خبر. ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳)
این کارشناس حکومتی آشکارا با پنهان شدن در پشت موضوع غزه، بر طبل سیاستهایی کوبید که این رژیم با افت و خیز طی چهار دهه پیشین به پیش برده و اغلب آنها با شکست فضاحتبار و ناکامی مواجه شده است.
«من مطمئن هستم اراده حجاج بیتالله حرام امسال غلبه پیدا خواهد کرد بر هر اراده دیگری که بخواهد مانع بشود و صدای خودش را به بلندی میرساند... حج امسال فرصتی است برای مسلمانهای جهان که تصویر واقعی و حقطلبانه ملت ایران را ببینند در غباری که دشمنان ما در طی سالیان فراوان ایجاد کرده بودند شاید در دوران حج این شناخت کمتر ایجاد میشد اگر چه عزیزان ما بسیار تلاش میکردند... این مأموریت بینالمللی کردن نهضت و مقاومت اسلامی است» (همان منبع).
یادآوری کشتار مکه
با یک فلاش بک به تاریخچهٔ این حکومت درمییابیم که چگونه تروریسم در لوای دجالگرانهٔ دفاع از اسلام و وحدت مسلمین، یک سیاست ثابت این رژیم در مواجهه با خاورمیانه و کشورهای مسلمان بوده است.
کسانی که با کارنامه و عملکرد نظام ولایت فقیه آشنا هستند با شنیدن این کلمهٔ «برائت» بیدرنگ به یاد کشتار مکه میافتند. در آن روزگار هم شعارهایی مانند «حج بیبرائت حج نیست»، «همهٔ حج قربان برائت است» ورد زبان بسیجیها و پاسداران رژیم بود.
نقطه عزیمت بلوافکنی در مکه و کشتار پس از آن، محصول زمینهسازیهای خمینی برای استفاده از مناسک حج در راستای منویات تروریستی در کشورهای مسلمان بود. او در ۶ مرداد ۱۳۶۶ پیامی به زائران مکه داد که بهمثابهٔ کارت سفید برای آغاز آشوب در قبلهٔ مسلمانان بود. یک روز پس از این پیام، پاسدار محسن رضایی، سرکردهٔ وقت سپاه پاسداران در پاسخ به خمینی گفت:
«سپاه وفادار به شما در بین بسیجیان تمامی بلاد اسلامی، از عراق و لبنان و افغانستان گرفته تا آفریقای سیاه، به تشکل هستههای مقاومت حزبالله پرداخته و جوانان برومند عاشقانه و با شتاب به سوی مبارزه با ستم و ظلم میشتابند»
این در حالی بود که بهمنظور سازماندهی و راهاندازی این بلوای خونین، از این پیشتر، تعدادی از مهرهها و کارگزاران رژیم آخوندی به مکه اعزام شده بودند. سپاه پاسداران بدون اطلاع برخی حجاج ایرانی در ساکهای آنها بمب و مواد منفجره جاسازی کرده بود تا در بلوا مورد استفاده قرار گیرد. عوامل خمینی
با یک طرح از پیش مشخص، آشوب و درگیری خونین و بیسابقهیی را در ۹ مرداد ۱۳۶۶ در جریان مناسک حج به راه انداختند. آنها میخواستند از یکی از میادین مکه بهسمت حرم بروند و با تصاحب بلندگوی مسجدالحرام، شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر دیگر کشورها بدهند و بیانیههای مشعشع قرائت کنند. پلیس عربستان از موضوع مطلع میشود و بین دو طرف درگیری صورت میگیرد. بنا به گزارش خبرگزاریها، ۴۰۲نفر در این درگیریها کشته و ۶۴۹نفر دیگر نیز مجروح شدند، ۲۷۵نفر از کشتهشدگان و ۳۰۳نفر از مجروحان ایرانی بودند، همچنین ۱۴۵نفر از مردم عربستان و ۲۰۱تن از زائران کشورهای مختلف در شمار مجروحان قرار داشتند.
روزنامه نیویورکتایمز مورخ ۱۶مرداد۶۶ بهنقل از یکی از زائران نوشت:
«ایادی خمینی زیر لباسهایشان چاقو، چماق و همه نوع سلاح حتی بمب حمل میکردند و برای مجبور کردن مردم به شرکت در تظاهراتشان، مردم عادی را مضروب میکردند»
این روزنامه از قول یک شاهد دیگر افزود: «آنها خیلی خشن بودند و هرجا که میرفتند تعدادشان زیاد بود و هیچکس نمیتوانست در کارشان دخالت کند. آنها شهروندان خلیج (فارس) را اذیت و آزار میکردند و سپس پلیس را محاصره کردند و پس از خلعسلاح آنها، شروع به دنبال کردن آنها کردند».
خمینی با خوشحالی تمام از این کشتار فجیع استقبال کرد و آن را «زیبا»! توصیف کرد:
«اگر هزاران مبلغ و روحانی را به اقطار عالم میفرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام آمریکایی و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص کنیم، بهصورتی چنین زیبا نمیتوانستیم، [...] و همچنین اگر میخواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونی کعبه، لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین آمریکا و اسراییل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمیآید، بدین خوبی نمیتوانستیم بیان کنیم.» (صحیفه خمینی، جلد۲۰، صفحه۱۳۴)
بهانهٔ برائت
«برائت از مشرکین» در مراسم حج، یکی دیگر از بهانههای نظام ولایت فقیه برای منحرف کردن اذهان از وضعیت انفجاری ایران است. در ادامهٔ بر سر نیزه کردن فلسطین، اقدامات تروریستی این رژیم در منطقه، خود را در قالب «گوشمالی کشورهای عربی و بر جای خود نشاندن آنها مخصوصاً عربستان سعودی در پیمان ابراهیم» و در سطح جهانی بهشکل «طرفحساب و مخاطب جدی از موضع هژمونی بر منطقه بهویژه در سال آخر ریاست بایدن» نشان میدهد. آنچه به مردم و مقاومت ایران برمیگردد خواهان آن هستند که «این یکی شاهسلطانولایت (خامنهای) مانند دیکتاتورهای پیشین محمدعلیشاه و رضا شاه و محمدرضا شاه گورش را گم کند» (اقتباس از پیام مسعود رجوی در ۱۵ آبان ۱۴۰۲).