رژیم هر چقدرتلاش میکند واقعیت ابعاد ویرانگر سیل را کتمان بکند، نمیتواند. چون واقعیت بزرگتر از آن است که بتوان آنرا کتمان کرد.
سردمداران و مهرههای حکومتی به گمان اینکه میتوانند آتش خشم مردم را خاموش کنند، گاه و بیگاه به گوشههایی از واقعیت فاجعه اذعان میکنند.
اما این اعترافها با واقعیتی که در بیش از نیمی از کشور وجود دارد و در مقابل دید همه است ناچیز است، واقعیت را خشم و انزجار مردم نسبت به حاکمیت نشان میدهد.
اعتراف نمایندگان مجلس رژیم
مجلس ارتجاع روز ۱۸فروردین ۹۸ صحنه اعتراف به ناکارآمدیها و نقش رژیم در تشدید پیامدهای مرگبار و ویرانگر سیل بود
محمد خدابخشی با اشاره به ابعاد ویرانیها در استان لرستان گفت: «سیلاب در استان لرستان شهرهای پلدختر، خرمآباد، دورود، کوهدشت، نور آباد و روستاهای تابعه الیگودرز را بیرحمانه در هم نوردید و زندگی بسیاری از مردم را نابود کرد».
تربتینژاد یک عضو مجلس برای در بردن خودش سؤالاتی را مطرح میکند که پاسخش را همه مردم میدانند: «این سیل بدون شک سؤالات بسیاری را برای مردم پدید آورده است که از جمله این سؤالات عبارتند از آیا سازمان هواشناسی وظیفهاش را درست انجام داده است؟ و آیا اساساً این سازمان از تجهیزات مدرن و کافی مثل رادارهای هواشناسی مجهز بوده است؟ آیا هشدارهای معتبر کافی و با پوشش جمعیتی هدف مناسب ارائه شده بود؟ آیا مدیریت سدها و سایر سازههای مؤثر در مدیریت سیلاب بهخوبی انجام شده است؟ آیا همه دستگاههای دولتی و عمومی چون مدیریت امور آب شهرداریها فرمانداریها راه و شهرسازی و نظامیان کارشان را بدرستی و مطابق پروتکلهای مدیریت بحران انجام دادهاند؟ آیا رعایت قوانین و مقررات مربوط به ساخت و ساز در محدوده سیلابخیز بدرستی رعایت شدهاند؟ آیا اعضای ستاد مدیریت بحران استان و شهرستان به وظایف خود بهخوبی عمل کردهاند؟».
ویرانی زندگی بسیاری از مردم در استان لرستان را همه میبینند آنچه را این عضو مجلس ارتجاع جرأت نکرد بیان کند، ابعاد خشم انفجاری مردم است.
خشم و خروش مردم سیلزده
در زمینه وضعیت مردم سیلزده در پلدختر یکی از مردم منطقه میگوید: «به خدا قسم هیچکس را نداریم. به امامزمان روحانی بیاید میزنمش استاندار بیاید میزنم. به قران قسم هر نماینده دولت بیاید میزنمش، دار و ندارمان رفت برای چی؟ برای اینکه ۱۵سال ۵۰متر یه دیوار نزد اینجا. ۱۰۰، دویست متر دیوار نزد آنور».
واقعیت این است که مردم از این سؤالها عبور کرده و تمامیت نظام را هدف گرفتهاند.
در زمینه بیعملی حاکمیت آخوندی در کمکرسانی به سیلزدگان یکی دیگر از مردم سیلزده میگوید: «۱۷روز است مردم زیر آب هستند. برای تبلیغات فقط آمدهاید. برو ما از دولت هیچ نمیخواهیم. دقیقاً ما داخل ماشین میخوابیم. هیچ جایی نداریم بریم. درسته خیلی ممنون از مردم ایران. کمکهای مردمی است. از دولت هیچی نگرفتیم. دولت یک چادر میخواست بدهد آنهم نداد».
نفرت عموم نسبت به نظام آخوندی
در هراس از خشم و نفرت مردم تربتینژاد نماینده مجلس آخوندی میگوید: «اگر سیل گلستان و سایر نقاط کشور بررسی نشود سؤالهای بیپاسخ بسیاری در ذهن مردم خواهد ماند و جز فرسوده شدن اعتماد عمومی نتیجهیی حاصل نمیشود».
البته پر واضح است که مردم نه تنها در جریان سیل هیچ اعتمادی به این حاکمیت ندارند که حرفهای سیلزدگان علیه رژیم و بیعملی آن گویای این واقعیت است، بلکه پیش از این نیز هیچ اعتمادی به آن نداشتند.
عموم مردم ایران نسبت به رژیم نفرت دارند، گویای این واقعیت، قیامها و اعتراضات مردمی ظرف دو سال گذشته است. نفرت مردم از نظام آخوندی آنچنان است که هر یک از سردمداران آن بهخصوص سرکردگان سپاه پاسداران به مناطق سیلزده میروند با خشم و کینه مردم مواجه میشوند.
زیرا مردم جز چپاول، سرکوب و دروغ و دغل و بهقول رسانهها و مهرههای حکومتی، گفتار درمانی، وعدهدرمانی و در عالم واقع جز دروغدرمانی از این رژیم ضدمردمی و سپاه پاسدارانش ندیدهاند.
اقدامات نمایشی نیروهای سرکوب
حضور مقامات رژیم بهویژه سرکردگان سپاه در مناطق سیلزده نمایشی و فی الواقع تهوعآور است.
در صحنه نمایش بهاصطلاح کمکرسانی پاسدار محمدعلی جعفری سرکرده سپاه در حالی که بیل بهدست مشغول پر کردن گونی خاک است، در همان صحنه یکی از همراهان او مشغول گرفتن عکس سلفی از خود و پاسدار جعفری است.
شبکه مجازی پر است از کلیپهایی که مردم مصیبزده خطاب به مسئولان و مهرههای نظام و سرکردگان سپاه میگویند به کمک شما نیاز نداریم شما تنها برای گرفتن عکس میایید
حفظ نظام و حضور در مناطق سیلزده
واقعیت این است که رژیم آخوندی قبل از هر چیز در وحشت از خشم و نفرت مردم، سرکردگان و مقاماتش را به مناطق سیلزده به بهانه بررسی مشکلات مردم میفرستد، حضور گلههای پاسدار در مناطق سیلزده با سلاح و تجیهزات نگرانی اصلی را بارز میکند.
اخیراً هم پاسدار قاسم سلیمانی، سرکرده نیروی تروریستی قدس، همراه با اعضای این نهاد تروریستی به مناطق سیلزده رفته است. سرکرده نیروی تروریستی قدس فقط به حضور خود و اعضای این نیرو در مناطق سیلزده اکتفا نکرده، بلکه از سایر پاسداران، بسیجیان هم دعوت کرد به این مناطق بروند.
درپی این درخواست این پاسدار، «موکبهای خدمت رسانی اربعین» نیز که متشکل از پاسداران و بسیجیان سابق هستند، در مناطق سیلزده مستقر شدند تا مبادا کنترل از دستشان در برود و «حفظ نظام» خدشه بردارد.
واقعیت این است که در فاجعه ملی سیل بهطور آشکاری خشم و نفرت مردم از نظام ولایت فقیه و همچنین وحشت سردمداران نظام از این خشم و خروش بیرون زد. واقعیتی که به ناگزیر این روزها از زبان مهرههای ریز و درشت نظام و کارشناسانش اعتراف میشود.