«مدرسه غیرانتفاعی تأسیس کردیم، چون وقتی پسرم به سن دبیرستان رسید و میخواست به رشته علوم انسانی برود، مدرسه مناسبی برایش وجود نداشت».(شبکه ۴ تلویزیون رژیم ۸آبان ۹۸)
این اظهارات طیبه ماهروزاده، عضو بهاصطلاح شورای عالی آموزش و پرورش رژیم و همسر حداد عادل، مشاور عالی و رئیس قبلی مجلس ارتجاع و رئیس فرهنگستان ادب رژیم است که با تبختر مشمئزکنندهای در تلویزیون رژیم بر زبان آورد. ماهروزاده که مرتکب یک فقره «شلیک ناخواسته» رو به «نظام ولایت» شد اعتراف کرد که فساد حکومتی بر تمامی زوایای جامعه سایه افکنده و مردم محروم و تهیدست، نخستین قربانیان این فساد هستند.
این اعترافات آنقدر مفتضح بود که حتی واکنش مجری برنامه را برانگیخت و او با قطع کردن حرف سخنران گفت: «این حرف رو اصولاً با فلسفهٔ خود راهاندازی و تأسیس حکومت اسلامی در تعارض میبینم».
فساد و رانتخواری در نظام ولایت فقیه، به یک یا چند نمونه ساده خلاصه نمیشود. بلکه این فساد به شکل نهادینه تمامی کارگزاران نظام از صدر تا ذیل را دربرمیگیرد.
امیرحسین فتاح، فرزند رئیس بنیاد مستضعفان رژیم در توئیتی بعد از این برنامه تلویزیونی، پرده را کنار زد و گفت: «مدرسه آقای حداد برای بنیاد مستضعفان است که سالهاست اجارهای بابت آن پرداخت نشده است».(رویداد ۲۴، ۱۳آبان ۹۸)
او با این بیان نشان داد که غارت ملک و ملت در این نظام بالا و پایین نمیشناسد. بدینوسیله، ماهیت واقعی «زوج فرهنگی» یعنی رئیس فرهنگستان ادب و عضو شورای عالی آموزش و پرورش رژیم بیشازپیش روشن و معلوم شد که منظور از تأسیس مدارس فرهنگی، صرفاً «ایجاد فضای مناسب آموزشی» برای آقازاده ایشان نیست بلکه ـ علاوه بر آن ـ هدف بهجیب زدن درآمد میلیاردی و فشار بر روی مردم محروم است.
همچنین برملا شد که ماهروزاده و حداد عادل با استفاده از رانت نزدیکی خانوادگی به خامنهای و برخورداری از دامادی چون مجتبی خامنهای، ساختمان تمامی مدارس یادشده را از بنیاد مستضعفان اجاره کردهاند اما پس از گذشت سالیان حتی یک ریال بابت اجاره محل مدارس فرهنگی به این بنیاد نپرداختهاند!
بدین ترتیب این زوج دزد و شیاد وابسته به بیتالعنکبوت، بدون صرف هیچ سرمایهای و تنها از کیسهٔ مردم محروم، منبع درآمد عظیمی برای خود ساختهاند.
فساد در نظام ولایت خصیصهٔ ذاتی هر دو جناح
توئیت مشاور رئیسجمهور ارتجاع در پاسخ به موج اعتراضات نسبت به اظهارات ماهروزاده در تلویزیون، شکی باقی نمیگذارد که وقتی پای فساد و دزدی در میان باشد هر دو دست هر دو جناح با هم در یک کاسه است! حسامالدین آشنا در این توئیت مینویسد: «دکتر غلامعلی حداد عادل از چهرههای ماندگار و پرفروغ آموزش و پرورش دهههای اخیر در ایران است. قدر خدمات فرهنگی و دانشورانه ایشان در آ پ، آموزش عالی، ترجمه قرآن، دائرةالمعارف، فرهنگستان زبان، شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرستانهای فرهنگ هنوز کم شناخته شده است. سیاسیکاری نکنیم».
یک تیر و چند هدف!
طی سالیان گسیل آقازادهها به خارجه جهت تحصیل با هزینه مردم و خاصهخرجیهای مختلف از جمله تأسیس حسابهای بانکی برای آنها از موارد شناختهشده و رایج رانتخواری کارگزاران رژیم بودهاست؛ اما نمونهٔ زوج «ماهروزاده و حداد عادل» از این نظر قابلتأمل است که آنها با استفاده از رانت نزدیکی به خامنهای نمونهٔ عجیبی را ابداع کرده و با یک تیر چند هدف را نشانه رفتهاند!
اولاً یک مدرسه لاکچری برای «دردانهٔ» خود تأسیس کردهاند. ثانیاً با گماردن سایر دردانهها در مصادری تحت عناوین «عضو هیأتامنا»، «مدیر مدرسه» و «رئیس هیأت مدیره» برای آنان مشاغل «نان و آبدار» فراهم کردهاند. ثالثاً با ایجاد رابطههای موازی با مقاماتی که فرزندانشان در اینگونه مدارس تحصیل میکنند، راه را برای چپاول بعدی خود و فرزندان و احراز مشاغل دولتی برای آنان باز نمودهاند.
این در حالیاست که طبق آخرین آمار همین رژیم در حدود ۳میلیون دانشآموز از تحصیل محروم ماندهاند؛ زیرا اولیاءشان توان تحمل کمترین مخارج تحصیل آنها را ندارند!
این اعتراف فرحناز میناییپور، مدیرکل امور زنان وزارت آموزش و پرورش رژیم است که در سال ۹۶ اعلام کرده بود: «فقط نیمی از دانشآموزان ابتدایی در مناطق حاشیهای زاهدان در دوره اول متوسطه ادامه تحصیل میدهند و مابقی بهعلت کمبود مدرسه ترکتحصیل میکنند».(ایلنا ۸بهمن ۹۶)
همچنین نوید احمدی، مدیرکل نوسازی و تجهیز مدارس رژیم در هرمزگان، در مهرماه امسال اذعان کرد: «در حال حاضر در استان هرمزگان ۶۷۰مدرسه غیراستاندارد وجود دارد که از این شمار ۲۲۰مدرسه بهصورت کامل تخریبی بوده و حدود ۹۰هزار دانشآموز در هرمزگان در مدارس غیراستاندارد تحصیل میکنند».(خبرگزاری مهر ۱۰شهریور ۹۸)
اما فقط باید از جنس ماهروزاده و حداد عادل یعنی از همان جنس و طینت دجالگرانهٔ ولیفقیه بود تا در مقام مسئول و بهاصطلاح دستاندرکار آموزش و پرورش چشم بر محرومیت ملیونها کودک بست و آنها را نادیده گرفت و تنها به فکر تأسیس مدرسهٔ غیرانتفاعی برای آقازادهٔ خود و در واقع مالاندوزی و غارت بود.
جالب است که ماهروزاده که درس شیادی و غارت را بهخوبی در «محیطهای مناسب آموزش و پرورش» آموخته، اکنون بهعنوان کاندیدای اصولگرا مترصد ورود به مجلس ارتجاع است تا شانس خود را در آنجا نیز بیازماید!
طبعاً این تنها نوک کوه یخ فساد و غارتگری در حاکمیت نظام ولایت فقیه است؛ جنایت و فسادی که گستردگی و عمق آن تنها با سرنگونی این نظام برملا خواهد شد و در معرض داوری عموم قرار خواهد گرفت.