شکست مفتضحانهٔ رژیم در جریان محاکمهٔ دژخیم قتلعام در دادگاه سوئد و آوار شدن طرح و توطئه «چند وجهی» روی سر وزارت اطلاعات و مزدوران، علاوه بر محکومیت نوری به حبس ابد و زمینهسازی برای محاکمه مسئولان اصلی به شمول رئیسی و خامنهای، به روشن شدن حقایق بسیاری منجرشد که هر کدام جای بررسی دارد.
از جمله، صحنهیی که دژخیم حمید نوری اصرار داشت نام «سازمان مجاهدین خلق ایران» را بر زبان نیاورد و به جای آن از کلمات «فرقه» یا «منافقین» استفاده کند. هنگامی هم که رئیس دادگاه به آرامی به او تذکر داد «چون این سازمان است که این پرونده حولش میچرخد، در واقع سازمانی است که در کیفرخواست قید شده و بهطور مختصر به نام مجاهدین اسم برده شده»؛ دژخیم که حاضر نبود نام مجاهدین را بر زبان بیاورد، کف بر دهان فریاد زد:
«من اگر اسم سازمان مجاهدین را ببرم بهمحض اینکه وارد ایران بشوم من را دستگیرم میکنند.
من حتی تو بازجوییهایم چند بار گفتم سازمان مجاهدین، الآن میترسم.
من همین جا یکبار اسم این سازمان را آوردم از آن روز ناراحتم.
من یقین دارم بهمحض اینکه وارد ایران برسم، بهجای استقبال از من، اول من را دستگیر میکنند شک ندارم.
آخر در کشور ایران ما چیزی به نام سازمان مجاهدین نداریم، یا فرقه، فرقه هم به اینها میگویند».
هراس این دژخیم و سایر دژخیمان قتلعام یا شخص خمینی و خامنهای از نام مجاهدین کاملاً قابل فهم است و همین وحشت است که نام مجاهدین را به «سرخترین نام» در ایران تبدیل کرده است. نام خونرنگی که خط قرمز رژیم با دولتها و طرفهای خارجی است و مقامات رژیم بارها اعلام کردهاند یا در ملاقاتها به طرفهای خارجی گفتهاند و رسانهیی شده که برای آنها شرط رابطه و معامله و دادن نفت و گاز و هر گونه امتیازات، فاصله گرفتن از مجاهدین و محدود کردن و تحت فشار گذاشتن آنهاست. شرط رژیم برای ویزا دادن به خبرنگاران خارجی و برای سفر به ایران هم رعایت همین خط قرمز است. در عرصه سیاست داخلی و برای رسانههای فارسی زبان و طرفهای سیاسی ایرانی هم رژیم آخوندی خط قرمز «مجاهدین خلق» و سانسور و فاصله گرفتن از آنها را به اشکال مختلف ترسیم کرده است.
هرکس که چهار دهه رویارویی سازش ناپذیر مجاهدین با استبداد دینی را پیگیری کرده باشد کم و بیش با شواهد روشنی از حقایق بالا برخورد کرده است. اما آن چه در فریادهای دژخیم حمید نوری در دادگاه سوئد جلب نظر میکند، تصویری است که او از شدت وحشت رژیم از مجاهدین در حال حاضر به دست میدهد. تصویری که رژیم از یکسو تلاش میٰکند آن را توسط کارشناسان و نفوذیهایش در خارجه با تحلیلها و نظرسنجیهای مهندسی شده پنهان و انکار کند، ولی از سوی دیگر، در رفتار و کردارش در داخل ایران به آن اذعان میکند. فیلمسازیهای پرهزینه و سریالهای تلویزیونی و راهاندازی بساط مسخره محاکمه مجاهدین بعد از چهار دهه قتلعام و اعدام، در این شمار است.
در مرداد ماه گذشته خبرگزاری رسمی رژیم (ایرنا-۱۲مرداد۱۴۰۲) میزگردی ترتیب داد و این سؤالها را مطرح کرد که «چرا سازمان مجاهدین خلق اینقدر مهم است؟» و «چه چیزی آن را زنده نگهداشته است؟» در پاسخ به این سؤالها، کارشناسان و نظریهپردازان امنیتی رژیم پاسخهایی دادند که قابل تأمل است.
یکی گفت: «مسأله مجاهدین خلق مسأله روز ماست و صرفاً یک مسأله تاریخی نیست». دیگری پیشبینی کرد که «تاریخ تکرار میشود و مجاهدین هم احتمالاً بازمیگردند». و سومی تأکید کرد: «موضوع اصلی ما در کشور مجاهدین خلق است».